به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۱ - ۱۹:۴۴
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۰ ساعت ۱۱:۱۶
کد مطلب : ۶۱۹۵۹
اعتماد در یک نگاه

مجلس آینده می تواند مجلس اعتدال باشد

گروه سیاسی: روزنامه اعتماد موضوع های نوید بازگشت آرامش به بازار ارز، افزایش دایم آمادگی نیروهای مسلح، بدون محاسبات سیاسی و مجلس آینده می تواند مجلس اعتدال باشد را برای چاپ در شماره روز دوشنبه انتخاب کرد.
مجلس آینده می تواند مجلس اعتدال باشد
این روزنامه با بررسی عنوان نوید بازگشت آرامش به بازار ارز برای تیتر یک نوشت: فقط انتشار سخنان رییس کل بانک مرکزی بود که توانست در آخرین ساعات دیروز بازار ارز، آب نسبتا سردی را بر قیمت‌های داغ بازار بریزد. شاید اگر ولی الله سیف زودتر از این نسبت به تحولات بازار ارز واکنش نشان می‌داد، قیمت‌ها اینقدر سریع بالا نمی رفت. تحولات در بازار ارز از همان روز پایانی مذاکرات وین شروع شد. انتشار خبر تمدید مذاکرات تلنگری بود به این بازار آماده به ضربه. قیمت دلار امریکا در بازار که حول و حوش ٣٢٤٠ تومان بود سیر صعودی خود را آغاز کرد و در کمتر از پنج روز به حدود ٣٥٠٠ تومان رسید. افزایش قیمت دلار هم بر بازار طلا و سکه بی تاثیر نبود و همراه با خود آنها را هم بالا کشید.

قیمت هر سکه طلا که در روز سوم آذر ماه ٩١٦ هزار و ٥٠٠ تومان بود دیروز به حدود ٩٥٧ هزار تومان رسید. بدون شک افزایش قیمت دلار برای اقتصادی که هنوز سایه تحریم بر سر آن است و نمی‌تواند میزان فروش نفت خود را به قبل از تحریم برگرداند اگر نگوییم خطرناک است می تواند مخاطره آمیز باشد. از همین رو انتظار می رفت که یکی از مقامات اقتصادی کشور به ویژه رییس کل بانک مرکزی سریعا وارد صحنه شود و کنترل قیمت را در دست بگیرد.به دنبال سخنان سیف، قیمت ها در بازار ارز تا اندازه‌ای کنترل شد و سیر نزولی را در پیش گرفت. قیمت هر دلار امریکا که به ٣٥٠٠ تومان رسیده بود مقداری تنزل کرد و به ٣٤٧٠ تومان رسید. به تبع آن قیمت یورو هم کاهش یافت و به ٤٣٤٨ تومان رسید.

روزنامه اعتماد به موضوع افزایش دایم آمادگی نیروهای مسلح ،بدون محاسبات سیاسی پرداخت و نوشت: حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز (یکشنبه) در دیدار جمعی از فرماندهان و مسوولان نیروی دریایی ارتش، روحیه مقاومت و ایستادگی را مایه آبرو و اعتبار نیروهای مسلح خواندند و خاطرنشان کردند: نیروی دریایی باید با افزایش روزآمد آمادگی‌ها و توانایی‌های نظامی و همچنین تقویت انگیزه های ایمانی و روحیه فداکاری، نقش بزرگ و مهم خود را در حفظ امنیت ملی و دفاع عمومی و حفاظت از حصار مستحکم کشور استمرار دهد.

فرمانده کل قوا، تقویت روزافزون روحیه عزم و آمادگی برای فداکاری را ضروری برشمردند و گفتند: درس قرآن کریم به ما این است که اگر ایمان قوی و روحیه ایستادگی وجود داشته باشد، حتی با امکانات و تجهیزات محدود نیز امکان غلبه و پیروزی بر دشمن وجود دارد. ایشان با اشاره به مرزهای گسترده آبی کشور و سرمایه گذاری وسیع دشمن در این منطقه، خاطرنشان کردند: نیروهای مسلح ما باید بدون در نظر گرفتن محاسبات سیاسی، آمادگی‌های خود را دایما افزایش داده و با شناسایی خلأهای خود و همچنین بررسی امکانات و نقاط ضعف دشمن، برنامه ریزی‌های راهبردی انجام دهند.

مجلس آینده می تواند مجلس اعتدال باشد، تیتر دیگر این روزنامه است. بیشترین آسیب از تک صدایی چند سال اخیر متوجه مردم بوده است این جمله را محسن صفایی فراهانی، فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو حزب مشارکت در مورد محدودیت‌های اصلاح طلبان در چند سال گذشته می‌گوید. او معتقد است جریان فکری اصلاحات با تمام محد ودیت‌هایی که در زمینه نقادی و همچنین تحزب رو به رو شده است اما همه این امور در روند مورد نظر اصلاحات تاثیر منفی نداشته است و تنها مردم بوده اند که هزینه این محدودیت ها را پرداخته اند.

او مدعی است حتی این محدودیت‌ها نتوانسته است در سازماندهی و فعالیت تشکیلاتی اصلاح طلبان هم تاثیر منفی بگذارد، دلیل این مدعا را هم نتیجه انتخابات سال گذشته می داند؛ انتخاباتی که گرچه اختلافات اصولگرایان هم در تغییر نتیجه اش نقش مهمی ایفا کرد اما نشان داد اصلاح طلبان با وجود توقف فعالیت های حزبی و تشکیلاتی هم آمادگی حضور در یک رقابت انتخاباتی را باتکیه بر انسجام درونی دارند.
صفایی فراهانی همچنین در مورد نتیجه انتخابات مجلس دهم با در نظر گرفتن تفاوت‌های انتخابات ریاست جمهوری و مجلس می گوید: مردم همان راهی را می روند که سال ٧٦ رفتند و سال ٩٢ آن را ادامه دادند.

روزنامه اعتماد به عنوان نیم روز خیابان گردی با بیمار مبتلا به ایدز پرداخت و نوشت: 10 آذر ( اول دسامبر ) به یاد قربانیان ایدز، کمک و آموزش به جمعیتی که هنوز گرفتار بیماری نشده‌اند و درمان مبتلایان، روز جهانی ایدز نامگذاری شده است. علت شیوع بیماری در اغلب کشورها با افت و خیزی نه چندان متفاوت، شبیه یکدیگر است. خواب دیده بود که ایدز دارد. عصر سرد پنجشنبه، در پارکی دور و خلوت در جنوب شرقی تهران با مردی قرار دارم که خوابش تعبیر شده و پنج سال است که با ایدز زندگی می‌کند.

کمی از ٦ عصر گذشته که ساسان می رسد. خواب دیده بودم که رفتم آزمایش دادم و نتیجه مثبت بوده.٣٣ ساله است.قامتی کوتاه دارد و عمق نگاهش پر از اضطراب و تنهایی است. مثل همه مردهاست. مثل همه آدم ها. آنقدر شبیه و بدون تفاوت که اگر فردا یا ماه بعد از کنار هم رد بشویم نمی‌شناسمش. ایدز، مهری بر پیشانی اش نچسبانده. تفاوت‌های هورمونی و ژنتیکی‌اش هم در ظاهرش هیچ نشانه یی نگذاشته. حتی از مردهای دیگر بداخلاق تر و عبوس تر است. ١٢سال قبل ، وقتی مراجعات بی شمارش به روانپزشک او را به این نتیجه قطعی رساند که با بقیه مردها فرق دارد دست زد به انتقام. انتقام گرفتن از خودش.

در بخشی از شهرداری مشغول کار بودم که کارمان جمع کردن معتادان پرخطر بود. سه بار، عمدا، شرایطی ایجاد کردم که سرنگ آلوده به دستم فرو برود. دو بار خودکشی کردم. پیاده روهای آب گرفته را زیر پا می‌گذاریم. فراری از باران به ایستگاه مترو پناه می‌بریم و ساسان، در همهمه آمد و رفت قطارها، روی صندلی های ایستگاه مترو، بی تفاوت به کنجکاوی نگاه آدم ها، خودش را بیرون می‌ریزد. دو ماه قبل، شریک عاطفی‌اش در یک مهمانی به او خیانت کرده و ساسان که برای اولین بار در عمرش عاشق شده و به شریکش ابراز عشق کرده، سرگشته از خیانتی که شاهد بی‌واسطه اش بوده، بیمار بودن را فراموش کرده و لابلای هر جمله، گریزی به آن شب مهمانی می زند و یادش می آید که به فوت وقتی، بعد از خوابی کوتاه، چشم هایش شاهد خیانت شریکش بوده. حالا همین چشم‌ها، همین نگاه سرگردان است که به بعضی مسافران مرد مترو که قد و قامتی برازنده دارند خیره می‌ماند.

روزهای اول، بعد از آنکه نتیجه آزمایش را گرفتم، به خودم نهیب می‌زدم که سعی کن با این ویروس رفیق شوی. دوست شوی. این ویروس هست. پس تلاش کن یاد بگیری که چطور با آن زندگی کنی.از خانواده پرجمعیت ساسان، فقط پدر از بیماری اش خبر دارد. پدری در آستانه کهنسالی که وقتی شنید، نگاهی به دور دست‌ها، آنجایی که ساسان به آن راهی نداشت انداخت و گفت: مطمئنم که تو خطایی نکردی. ساسان در این پنج سال هیچ وقت نفهمیده که پدر در خلوت خود چطور بیماری فرزند را برای خود حل و هضم کرده و چقدر به همان استواری بوده که به هنگام شنیدن خبر نه گوشه لبش لرزیده و نه نگاهش دلواپسی به دل ساسان انداخته... بین جمله ها گاهی سکوت می‌کند، گاهی اشک توی چشم هایش می دود، گاهی چانه ‌به لرز می‌افتد و دوباره به یاد می‌آورد که ایدز، تلنگری بود به اعماق روحش. ایدز، باعث شد ساسان، خودش را بشناسد.