تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۲ ساعت ۱۱:۵۲
کد مطلب : ۸۹۷۳۲
قاتل را بدون هیچ شرطی بخشیدیم
گروه حوادث: شاه‌عباس ایمانی، مرد ایلامی ٥٣ ساله‌ای است که مادرش را راضی کرد قاتلی را که شش‌سال پیش عزیزشان را به قتل رسانده بود، ببخشد.
این بخشش برای شاه‌عباس و مادرش کار آسانی نبود و تلاش‌های زیادی برای جلب رضایت آنها صورت گرفت. به گفته علی جابری، رئیس زندان مرکزی ایلام، او و همکارانش و ریش‌سفیدان بارها برای جلب رضایت اولیای‌دم با آنها مذاکره کردند. شاه‌عباس درباره ماجرای قتل و بخشش قاتل می‌گوید:
ماجرای قتل را توضیح دهید.
قتل روز ششم آبان سال ٨٨ اتفاق افتاد. برادر ٤٠ساله‌ام به نام عباس با قاتل به بیابان رفته بودند. کسی از ماجرای درگیری آنها اطلاع دقیقی ندارد چون آنها تنها بودند اما چیزی که در روند تحقیقات مشخص شد این بود که آنها با هم درگیر شده‌اند و قاتل برادر من را هل داده و برادرم پس از زمین‌افتادن، سرش به سنگ خورده و ضربه‌مغزی شده است.
برادرتان و مقتول چه مدت بود با هم آشنا بودند؟
مدت زیادی نبود. آشنایی آنها به چندماه قبل از قتل مربوط بود.
اختلاف برادرتان با قاتل بر سر چه بود؟
دقیق نمی‌دانیم اما تا جایی که فهمیدیم، آنها برای خرید عتیقه با هم قرار گذاشته بودند. حالا اینکه برادرم واقعا عتیقه داشت یا وانمود می‌کرد عتیقه دارد را دقیقا خبر نداریم. به‌هرحال درگیری ایجادشده ظاهرا برسر چنین موضوعی بود.
شما چطور از ماجرای قتل مطلع شدید؟
قبل از درگیری، یکی همراه آنها بود اما در زمان درگیری او حضور نداشت و از کوه پایین آمده بود. بعد چندبار با گوشی تلفن همراه برادرم تماس گرفته و وقتی برادرم جواب نداده بود، به محلی که از هم جدا شده بودند بازگشته و در آن هنگام با جسد برادرم روبه‌رو شده و ما را در جریان ماجرا قرار داده بود.
قاتل چند روز بعد از قتل دستگیر شد؟
قاتل بعد از هشت روز دستگیر شد. ظاهرا به تهران آمده و بعد هم به شمال رفته بود که مأموران آگاهی دهلران او را دستگیر کردند و آوردند.
اولیای‌دم برادرتان چه کسانی هستند؟
من و مادرم. پدرم ٢٠ سال قبل فوت شده و برادرم هم ازدواج نکرده بود.
چه شد که تصمیم گرفتید قاتل برادرتان را ببخشید؟
به‌هرحال من برای رضای خدا تصمیم به بخشش داشتم. بخشیدن برای رضای خدا کار سختی نیست.
شما که می‌گویید بخشیدن کار سختی نیست پس چرا ماجرای بخشیدن قاتل برادرتان شش‌سال طول کشید؟
هر کاری مشکلات خاص خودش را دارد و در پرونده‌های قتل هم باید روال قانونی طی شود. من خودم خیلی وقت پیش تصمیم نهایی را گرفته بودم اما برای مادرم سخت بود و باید زمان می‌گذشت.
شما چه زمانی تصمیم به بخشش گرفتید و مادرتان کی به این تصمیم رسید؟
به‌هرحال برای همه در روز‌های اول سخت است که بخواهند قاتل را ببخشند. برای ما هم سخت بود اما من زودتر راضی به بخشش شدم. حدود شش‌ماه طول کشید تا من با موضوع کنار بیایم و بعد از آن دیگر نیتی بر قصاص نداشتم اما برای مادرم زمان بیشتری طول کشید. چندبار با او صحبت کردم و درنهایت راضی شد.
خانواده قاتل برای جلب رضایت شما دیدن‌تان آمدند؟
چندباری آمدند و کسانی را هم فرستادند و تلاش‌هایی برای جلب رضایت ما کردند.
فکر می‌کنید الان که قاتل را بخشیده‌اید بهتر است یا اگر او را قصاص می‌کردید؟
قطعا الان خیلی بهتر است.
توصیه شما به افرادی که در شرایطی مشابه شما قرار دارند و عزیزی را از دست داده‌اند و امکان قصاص قاتل را دارند، چیست؟
در قرآن هم به بخشش سفارش شده است. قصاص حق اولیای‌دم است اما اگر می‌توانید ببخشید. این خیلی بهتر است.
آیا شما شرطی برای بخشش قاتل در نظر گرفتید؟
نه ما بدون قیدوشرط قاتل را بخشیدیم.
ماجرای قتل را توضیح دهید.
قتل روز ششم آبان سال ٨٨ اتفاق افتاد. برادر ٤٠ساله‌ام به نام عباس با قاتل به بیابان رفته بودند. کسی از ماجرای درگیری آنها اطلاع دقیقی ندارد چون آنها تنها بودند اما چیزی که در روند تحقیقات مشخص شد این بود که آنها با هم درگیر شده‌اند و قاتل برادر من را هل داده و برادرم پس از زمین‌افتادن، سرش به سنگ خورده و ضربه‌مغزی شده است.
برادرتان و مقتول چه مدت بود با هم آشنا بودند؟
مدت زیادی نبود. آشنایی آنها به چندماه قبل از قتل مربوط بود.
اختلاف برادرتان با قاتل بر سر چه بود؟
دقیق نمی‌دانیم اما تا جایی که فهمیدیم، آنها برای خرید عتیقه با هم قرار گذاشته بودند. حالا اینکه برادرم واقعا عتیقه داشت یا وانمود می‌کرد عتیقه دارد را دقیقا خبر نداریم. به‌هرحال درگیری ایجادشده ظاهرا برسر چنین موضوعی بود.
شما چطور از ماجرای قتل مطلع شدید؟
قبل از درگیری، یکی همراه آنها بود اما در زمان درگیری او حضور نداشت و از کوه پایین آمده بود. بعد چندبار با گوشی تلفن همراه برادرم تماس گرفته و وقتی برادرم جواب نداده بود، به محلی که از هم جدا شده بودند بازگشته و در آن هنگام با جسد برادرم روبه‌رو شده و ما را در جریان ماجرا قرار داده بود.
قاتل چند روز بعد از قتل دستگیر شد؟
قاتل بعد از هشت روز دستگیر شد. ظاهرا به تهران آمده و بعد هم به شمال رفته بود که مأموران آگاهی دهلران او را دستگیر کردند و آوردند.
اولیای‌دم برادرتان چه کسانی هستند؟
من و مادرم. پدرم ٢٠ سال قبل فوت شده و برادرم هم ازدواج نکرده بود.
چه شد که تصمیم گرفتید قاتل برادرتان را ببخشید؟
به‌هرحال من برای رضای خدا تصمیم به بخشش داشتم. بخشیدن برای رضای خدا کار سختی نیست.
شما که می‌گویید بخشیدن کار سختی نیست پس چرا ماجرای بخشیدن قاتل برادرتان شش‌سال طول کشید؟
هر کاری مشکلات خاص خودش را دارد و در پرونده‌های قتل هم باید روال قانونی طی شود. من خودم خیلی وقت پیش تصمیم نهایی را گرفته بودم اما برای مادرم سخت بود و باید زمان می‌گذشت.
شما چه زمانی تصمیم به بخشش گرفتید و مادرتان کی به این تصمیم رسید؟
به‌هرحال برای همه در روز‌های اول سخت است که بخواهند قاتل را ببخشند. برای ما هم سخت بود اما من زودتر راضی به بخشش شدم. حدود شش‌ماه طول کشید تا من با موضوع کنار بیایم و بعد از آن دیگر نیتی بر قصاص نداشتم اما برای مادرم زمان بیشتری طول کشید. چندبار با او صحبت کردم و درنهایت راضی شد.
خانواده قاتل برای جلب رضایت شما دیدن‌تان آمدند؟
چندباری آمدند و کسانی را هم فرستادند و تلاش‌هایی برای جلب رضایت ما کردند.
فکر می‌کنید الان که قاتل را بخشیده‌اید بهتر است یا اگر او را قصاص می‌کردید؟
قطعا الان خیلی بهتر است.
توصیه شما به افرادی که در شرایطی مشابه شما قرار دارند و عزیزی را از دست داده‌اند و امکان قصاص قاتل را دارند، چیست؟
در قرآن هم به بخشش سفارش شده است. قصاص حق اولیای‌دم است اما اگر می‌توانید ببخشید. این خیلی بهتر است.
آیا شما شرطی برای بخشش قاتل در نظر گرفتید؟
نه ما بدون قیدوشرط قاتل را بخشیدیم.
مرجع : شرق
