کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

برسد به دست مرد صریح دنیای سیاست

نتیجه‌ی مقدم دانستن ایدئولوژی به منافع ملی

26 آبان 1395 ساعت 10:25


محمد توکلی


علی مطهری نماینده‌ی شجاع مجلس شورای اسلامی که در بسیاری اوقات در این چند دوره نمایندگی اش صدای رسای بی‌تربیون‌ها بوده است دو ویژگی شخصیتی اساسی دارد که در بین سیاستمداران گوهری کمیاب است؛ صداقت و صراحت. چه موافقش باشیم و چه بی‌علاقه به او، چه او را فردی فاقد بصیرت بخوانیم و چه با اغراق گویی‌های متدوال ما مردم ایران مدرس زمانه اش لقب دهیم نمی‌توانیم از این دو ویژگی مطهری به سادگی عبور کنیم.

او این بار هم با همان صداقت و صراحت همیشگی اش درباره‌ی بحران سوریه و نوع حضور ایران در این کشور اظهار نظر کرده است، علی مطهری معتقد است:‌‌‌ اینکه حضور نظامی در کشورهای دیگر حافظ امنیت کشور ما باشد یا نه هیچ موضوعیتی ندارد، ما به طور کلی موظف به دفاع از سرزمین‌های اسلامی هستیم. حتی اگر الجزایر هم مورد هجوم قرار بگیرد، ما باید از آنها دفاع کنیم و برعکس هم همین طور. این یک وظیفه اسلامی است که هر مسلمان دارد. این مرزهای قراردادی اصالتی ندارند. اساساً کل کشور‌های اسلامی یک کشور هستند و هرجا مورد هجوم کفار یا کسانی که آلت دست کفار هستند قرار بگیرند، ما وظیفه داریم که دفاع کنیم.‌‌‌

درباره‌ی این نوع نگاه به موضوعات سیاست خارجی باید گفت که بسیاری از تصمیمات گرفته شده در این حوزه در همه‌ی این سالهای پس از انقلاب دقیقا بر همین اساس استوار بوده است، مبنایی نانوشته برای تصمیم گیری‌ها که معتقد به تقدّم ایدئولوژی به منافع ملی است. البته می‌توان این موضوع را ساده‌سازی کرد و به کل منکر تضاد بین این دو مفهوم شد و این گونه عنوان کرد که منافع ملی و ایدئولوژی ما با هم تضادی ندارند اما واقعیت به همین سادگی نیست.

اگر به چنین نگاهی که مطهری مطرح می‌کند معتقد باشیم و این فرضیه را بپذیریم که مسلمین هر جا مورد هجوم کفار یا کسانی که آلت دست کفار هستند قرار بگیرند مسلمانان دیگر وظیفه دارند که به این شکل دفاع کنند تناقضاتی پیش خواهد آمد مانند آنکه به چه دلیلی در حمله به مسلمانان چین، چچن (از استان هاي روسيه)، یا شیعیان نیجریه یا حتی مردم فلسطین شاهد این نوع حضور ایران در آن قضایا نبوده‌ایم؟ اگر چنین وظیفه‌ای بر عهده‌ی ما در هنگام حمله به مسلمانان در هر جا است پس چگونه شاهد عتاب مرحوم امام نسبت به رزمندگانی که در زمان دفاع مقدس برای کمک به مسلمانان به لبنان رفته بودند بوده‌ایم؟

به نظر می‌رسد برای حل چنین تناقضاتی باید به مفهوم دفاع از مسلمانان در شرایط حمله‌ی کفار و یا آلت دست‌های آن‌ها کمی بیشتر بیندیشیم و لزوما این دفاع از مسلمین را مساوی با یک کشور دیدن کل کشورهای اسلامی و اصالت ندادن به مرزها که می‌تواند معنای بسیار خطرناکی از آن فهم شود ندانیم. پرسشی که می‌توان مطرح کرد این است که آیا معنای دفاع از مسلمین لزوما به معنای حضور فیزیکی در میدان نبرد است؟ یا گاهی می‌توان با تدابیری آتش خانمان سوز جنگ را با روش هایی غیر از نظامی گری‌های مرسوم خاموش کرد و از آن بالاتر اجازه‌ی شعله ور شدنش را از همان ابتدا نداد؟

به عنوان مثال در آغاز اعتراضات در سوریه و پیش از آنکه گروه‌های‌تروریستی در این کشور سر برآورند آیا ایران نمی‌بایست از نفوذش بر روی بشار اسد استفاده کرده و از آتش آن بحران که برخی رژیم‌های به واقع کودک صفت منطقه بی‌صبرانه منتظر آن بوده‌اند جلوگیری می‌کرد؟ آیا امکان میانجی گری بین اسد و مخالفانش در ابتدای اعتراضات برای ایران وجود نداشت؟ آیا حل آن اختلاف که در ابتدای آن از‌تروریست‌ها خبری نبود و یاری به حل بحران ایجاد شده به جای کتمان واقعیات صحنه به معنای دفاع از اسلام و مسلمین نبود؟ یا حتی بعد از ظهور و بروز گسترده‌ی‌تروریستها در سوریه آیا بهترین شکل دفاع از مسلمانان همین مدلی بود که ما برگزیده ایم؟

آیا روشی که در آن همه‌ی قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای که چه ما خوشمان بیاید چه خوشمان نیاید تاثیرگذار در این بحران هستند وارد مبارزه‌ی هماهنگ با‌تروریست‌ها و نه همه‌ی مخالفان رژیم اسد می‌شدند روش بهتری نبود؟ ممکن است در پاسخ به این سوال اخیر گفته شود که پیدا کردن چنین روشی و رضایت دادن همه‌ی طرفها به آن کاری سخت است، البته که یافتن روش دوم کاری پیچیده‌تر و در حوزه‌ی کاری دیپلمات هاست اما قطعا چنان روشی بهتر از مدلی خواهد بود که در آن همه‌ی طرف‌ها در باتلاق بحران سوریه گرفتار آمده اند.

نتیجه‌ی مقدم دانستن ایدئولوژی به منافع ملی و نگاه تک بعدی به دفاع از مسلمانان کار را به جایی رسانده است که خلاف اصل 146 قانون اساسی پایگاهی نظامی در اختیار کشوری دیگر قرار داده می‌شود و نه تنها مردم بلکه نمایندگان مردم که قرار بوده است در رأس امور باشند هم از آن بی‌خبر نگاه داشته می‌شوند و هنگامی که خبرش از سوی روسیه درز پیدا می‌کند دولتمردان ما به جای عذرخواهی از مردم بواسطه‌ی لاپوشانی‌شان از بی‌معرفتی روس‌ها گلایه می‌کنند.

سخن آخر اینکه به نظر می‌رسد بهتر باشد که صاحب‌نظران فارغ از جناح‌بندی‌های مرسوم سیاسی گرد هم آیند و یکبار برای همیشه این مسئله را حل کنند که در نظام جمهوری اسلامی باید مبنای سیاست خارجی چه باشد؟ منافع ملی یا ایدئولوژی؟ این موضوع از جمله موضوعاتی است که نمی‌توان و نباید به سادگی و تعارف از کنارش عبور نمود و می‌بایست برایش فکری کرد زیرا بسیاری از تصمیمات حوزه‌ی سیاست خارجی تاثیر مستقیمی بر زندگی نسل امروز و نسل‌های آینده خواهد داشت.


کد مطلب: 120524

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/note/120524/نتیجه-ی-مقدم-دانستن-ایدئولوژی-منافع-ملی

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir