به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۰۲:۲۷
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۰۶ ساعت ۱۰:۱۸
کد مطلب : ۱۳۵۷۵۸
حاشیه نوشتی بر درگذشت «مردی که زیاد می دانست»

«آزادی» در سوگ ابراهیم یزدی

گروه سیاسی: با درگذشت دکتر ابراهیم یزدی باید گفت «نهضت آزادی» تمامی اعضای اصلی بنیانگذار و مؤثر خود را از دست داده است، شخصیت های برجسته ای چونان دکتر یدالله سحابی، آیت الله طالقانی، مهندس مهدی بازرگان و کنون نیز دکتر ابراهیم یزدی که هر یک فارغ از حزب و مرامشان به شخصه یک جریان بودند و جریان ساز و این صدمه بر پیکر نحیف نهضت آزادی به راستی جدّی ست چرا که نهضت آزادی اساساً از همان اوان عمق نفوذش به وجود برجستگان حاضر در آن برمی گشت
«آزادی» در سوگ ابراهیم یزدی
محمدآزاد جلالی زاده

الف» خاطرات تاریخ سیاسی - اجتماعی معاصر را تقریباً هر  فرد یا گروه و جریانی که روایت کرده، آن را به سمت و سوی خویش کشانده و به نفع خود و دارودسته اش تفسیر کرده است. از سلطنت طلبان که هنوز هم انقلابیون را عامل ارتجاعی و بیگانه می پندارند و انقلاب را به عوامل خارجی و پشت پرده نسبت می دهند و آن را یک سازش گوادلوپی می دانند، تا مجاهدین خلق که روایت شکل گیری و دوپاره شدنشان و سپس انقلاب و انتخابات و دست بردن دوباره شان به اسلحه را به قول خود قیام به نفع خلق توصیف و تفسیر  می کنند، تا روایت اشخاصی چون بنی صدرکه حذفشان را توطئه سیستم جدید می دانند تا روایت رسمی و غالب نظم مستقر سیاسی و کتب تاریخی مدارس که یگانه عامل پیروزی انقلاب ۵۷ در ایران را روحانیت و شخص امام و وجه اسلامیّت مردم می دانند.

همه و همه انگار به جدّ یکطرفه به نزد قاضی شتافته اند؛ امّا وقتی خاطرات مبسوط ابراهیم یزدی را از وقایع معاصر ایران به مطالعه می نشینی، فارغ از نوع نگاه و سمت و سویش و حتی فارغ از آنکه خود در بطن پر التهاب انقلاب بوده، نگاه همه جانبه و فراگیر، تحلیل های هوشمندانه -- و نه خام و آبکی --،گستردگی اطلاعات و اشراف بر جزییات و نیز نوعی موضع دلسوزانه و فارغ از این یا آن گروه برای ایران، مکتوبات تاریخی کم نظیری مربوط به تاریخ معاصر پدید آورده است.

ب» روایت تاریخی ست که وقتی شهید مطهری از فرانسه بازگشته بود و از او درباره سه تن پرسیده بودند، ابوالحسن بنی صدر را مغرور و مَن مَن کن، صادق قطب زاده را فعال اما کم عمق و ابراهیم یزدی را بسیار تودار معرفی کرده -- نقل به مضمون -- و در واقع در نهایت زیرکی تیپولوژی سیاسی افراد یاد شده را درست شناخته بود، چرا که عاقبت من من بنی صدر و فرار او اساساً  باعث تغییر جهت اساسی در کشور شد، و نهایت صادق که زیاد رفت و آمد داشت و زیاد می بافت، آن بود که همه می دانیم، اما در این میان این ابراهیم یزدی بود که تا لحظات آخر زندگی اش دبیر کل نهضت آزادی ماند و به فعالیت مسالمت آمیز در چهارچوب قانون جمهوری اسلامی پایدار. هر چند که پس از وقایع ابتدای انقلاب و سپس جنگ تحمیلی فعالیت های نهضت آزادی هم به محاق رفت و تبدیل به چیزی شد که می توان آن را «محفل» نامید اما یزدی به عنوان نماد و تمثال «نهضت آزادی» تا آخرین لحظات کنار یارانش ماند.

ج» نسل جوان تر شاید به دلیل همان توداری ذاتی ابراهیم یزدی و عدم علاقه به ایجاد هیاهو و حاشیه، ندانند که همو بود که در اوان نوجوانی به نهضت خداپرستان سوسیالیست پیوست که روایتی چپی و سوسیالیستی از اسلام ارائه می داد،  امّا از زمان دانشجویی تا آخر زندگی به نوعی «ضد چپ» ماند، از همان ایامی که دانشجو بود و با نوشته هایش بر روی تخته سیاه کلاس، دانشجویان توده ای را تحریک و وادار به بحث می کرد که به قول خودش، چپ های کم مطالعه و کم عمقی بودند تا زمانی که نهضت آزادی تشکیل شد و یزدی جز فعالان شناخته شده شاخه برون مرزی نهضت شد تا پس از فوت مرحوم مهندس بازرگان، که همه را جمع کرد تا زیر چتری واحد گرد آیند، اما مهندس سحابی خود و یارانش را چپ و یزدی و حواریونش را طرفدار راست دانست و این اتحاد شکل نگرفت، در همه وقت ها راهنمای راست را می زد و «لیبرال» منش بود، همان صفتی که در اوایل انقلاب و دهه شصت مخالفان بازرگان و نهضت از آن به عنوان «فحشی سیاسی » برای عقب راندن حریفانشان از آن استفاده می کردند.

د» ابراهیم یزدی بود که از همان ابتدا به مبارزه با استبداد رفت و مشکل استبداد ایران را در خود شخص شاه می دید؛ یزدی بود که در خارج از ایران به جدّ به دنبال هماهنگ کردن نیروهای اپوزیسیون رژیم شاه به ویژه در بین قشر جوان وتحصیل کرده بود؛ یزدی بود که فرانسه را در برابر پیشنهاد به لبنان «در اصل بعلبک» که بعضی از اطرافیان آیت الله پیشنهاد داده بودند، نشاند و امام را راضی کرد که به کشوری غربی بروند تا بتوانند بُرد رسانه ای داشته باشند، یزدی بود که یکی از استراتژیست های اصلی و منبع مورد مشورت امام در نوفل لوشاتو بود؛ یزدی بود که در پرواز انقلاب، رهبر انقلاب را راضی کرد تا زیر لباسهایش، جلیقه ی ضد گلوله بپوشد؛ یزدی بود که نزد امام رفت و دانست که دور و برش آنقدر شلوغ خواهد شد که دسترسی به وی امکان ندارد و از او تنها یک قرآن خواست و دستخطش را و سپس رفت.

یزدی بود که به جدّ پیشنهاد شرکت بازرگان در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری را داد که با مخالفت شورای مرکزی -- و به ویژه  شخص مهندس سحابی -- مواجه شد -- و یک لحظه تصور کنیم اگر بازرگان به جای بنی صدر اولین رییس جمهور انقلاب می شد، تاریخ معاصر این مُلک چه تغییراتی می کرد--؛ یزدی بود که بعدها هر چه کرد نتوانست امام را ببیند تا سال شصت و چهار و آن هم، آخرین دیدار بود و مدت ها قبل تر از آن، نهضت آزادی ها از بازی رسمی سیاسی کنار زده شده بودند؛ یزدی بود که تا آخرین لحظات عمرش به مبارزه انتخاباتی، پارلمانی و مسالمت آمیز پایبند ماند و نه انتخاب شدن یا نشدن، بلکه نفس برگزاری انتخابات آزاد برایش مهم بود و ابراهیم یزدی بود که تحصیلاتش در علوم جدید بود، اما دغدغه دین مداری و سازش دین با دنیای مدرنش او را به سمت ترجمه کتابهایی چون خدا در ضمیر ناخودآگاه فرانکل کشاند و هیچگاه دین و سیاست را دو عرصه جدا از هم ندانست و نشناخت.

ه» با درگذشت دکتر ابراهیم یزدی، باید گفت «نهضت آزادی» تمامی اعضای اصلی بنیانگذار و مؤثر خود را از دست داده است، شخصیت های برجسته ای چونان دکتر یدالله سحابی، آیت الله طالقانی، مهندس مهدی بازرگان و کنون نیز دکتر ابراهیم یزدی که هر یک فارغ از حزب و مرامشان به شخصه یک جریان بودند و جریان ساز و این صدمه بر پیکر نحیف نهضت آزادی به راستی جدّی ست چرا که نهضت آزادی اساساً از همان اوان عمق نفوذش به وجود برجستگان حاضر در آن برمی گشت و آینده معلوم خواهد کرد که آیا نهضت آزادی های متقدم توانسته اند برای نهضت آزادی متأخر، نیرو و کادرسازی کنند یا خیر و آیا این جریان اصیل همچنان به حیات سیاسی اش ادامه خواهد داد یا نه؟

و» کنون مردی که در مورد وقایع سیاسی - اجتماعی معاصر زیاد می دانست و سیاست ورزی شریف و دلسوز -- در معنای دقیق کلمه -- برای این سرزمین بود، از میان ما رخت بربسته و به دیگرسو شتافته است. سیاست ورزان معمولاً فراز و نشیب بسیار دارند و ثواب و خطاهای فزون و موثرتری نسبت به بقیه افراد انجام می دهند، اما افزودن مؤلفه «شرافت» به «سیاست» کار هر کسی نیست، دکتر ابراهیم یزدی از امتحان ترکیب این دو عنصر  سرافراز بیرون آمد. خدایش بیامرزد و وی را با خوبان درگاهش محشور نماید.