به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۶ - ۱۹:۳۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۸ ساعت ۰۸:۱۱
کد مطلب : ۱۵۱۱۴۰

قدرت هوشمند و اصول سیاست خارجی

هوشنگ عطاپور
پس از خروج‌ ترامپ از «توافق چند جانبه برجام»، دو رخداد سیاسی و بین المللی را شاهد هستیم:  «صدای بلند منتقدین دولت برای انتقام در داخل»، و «همبستگی سیاسی قدرت‌های جهانی برای حفظ برجام منهای آمریکا» ! جالب آن که، آش این همصدای و همنوایی با‌ترامپ و نئوکانها در داخل به حدی شور بود که می‌توان شادی و خوشحالی مخالفین داخلی برجام را به آسانی فهمید. سوال بسیار مهمی که از این ژست‌های توهین و استهزاء آمیز در ذهن شهروندان متبادر می‌شود، «میزان همبستگی این نقدهای مخالفین با منافع ملی و مطالبات مردم از دستگاه دیپلماسی برای تعامل سازنده با دنیا بر اساس استراتژی عزت، حکمت و مصلحت است؟».

هیچ یک از این منقدین، تاکنون بر مبنای الگوی نظری راهبرد سیاست خارجی کشور (عزت، حکمت و مصلحت)، برجام و خروج آمریکا از آن را نقد نکرده‌اند تا شهروندان و اکثریت مردم که دولت دوازدهم محصول آرای آنهاست، به قصور و کوتاهی دولت منتخب خود، پی ببرند، متاسفانه خود دولت و دستگاه سیاست خارجی هم بر اساس این راهبرد کلیدی از کلیات برجام نتوانسته دفاع بکند! سوالات سه گانه من از منتقدین خوشحال خروج آمریکا از برجام این است: «آیا با برجام عزت کشور مخدوش شد؟»، «آیا برجام با حکمت همراه نبود؟»، و «آیا برجام طبق مصالح نظام و منافع ملی نبود؟».

اگر شرایط سیاسی و اجتماعی انعقاد توافقنامه برجام را بررسی کنیم، به درستی در می‌یابیم که مذاکرات علنی منتج به برجام به دنبال یک سلسله مذاکرات محرمانه با میانجی گری دولت عمان در سال پایانی دولت نهم، انجام گرفت، پس مصلحت دولت و ملت در آن بوده است که مذاکرات هسته‌ای به نتایج مناسبی برسد. یعنی رویکرد قبلی «بیانیه خوانی و صدور قطعنامه شورای امنیت علیه ایران» به مصلحت نبوده است و اکثریت مردم نیز با رای خود به دولت تدبیر و امید در دو مقطع انتخاباتی، به صراحت نشان دادند که راهبرد برجام را می‌پسندند، این موضوع هم موید به مصلحت بودن برجام بوده است.

مذاکرات برجام نشان داد که ایرانی‌ها گفتگوی حکیمانه با دنیا را بلد هستند و می‌توانند در عرصه دیپلماسی هم به مانند عرصه نظامی، از منافع ملی خود دفاع بکنند. زمانی که اکثر رقبای منطقه‌ای و دولت‌های مقتدر، غربی تلاش می‌کردند ایران را کشوری انزوا طلب و خودسر در دنیا معرفی بکنند، ورود حکیمانه ایران به مذاکرات جدی و با راهبرد برد- برد، آنها را خلع سلاح نمود و با عقد تفاهمنامه‌ای بر همین الگوی برد- برد، شرایطی را به آمریکایی‌ها تحمیل کرد که با صدای بلند داد کشیدند که «ایران در برجام آمریکا را به گروگان گرفته و هیچ کشوری نمی‌تواند آمریکا را گروگان بگیرد» ! آیا حکمتی بالاتر از اعلام راهبرد «نرمش قهرمانانه» برای عبور از چالش‌های روابط بین الملل می‌شناسیم؟ آیا عزتی بالاتر از این که ما با برجام تمام خواسته‌های حقوقی خود را با قطعنامه‌های شورای امنیت در حوزه فنی اوری هسته‌ای به دست آوردیم و شورای امنیت، پرونده هسته‌ای ایران را با «تصویب حق ایران برای برخورداری از دانش هسته ای»، مختومه کرد؟

پس به طور اجمال می‌توان با قاطعیت ادعا کرد که دولت در توافقنامه برجام بر اساس اصول سیاست خارجی کشور حرکت کرده است، و اکنون نیز در مذاکرات با اروپایی ها، باید بر اساس این اصول حرکت کند. اتفاقا فرمایشات مقام معظم رهبری هم در خصوص مذاکره با اروپایی‌ها دقیقا بر اساس همین اصل «عزت، حکمت و مصلحت» در سیاست خارجی بود. راهبرد فوق، به نظرمن استفاده از «قدرت هوشمند» در عرصه سیاست خارجی است که اکنون بسیاری از کشورهای قدرتمند دنیا از آن به خوبی استفاده کرده و منافع ملی خود را تامین می‌کنند. در عرصه دیپلماسی باید با استفاده از مولفه‌های قدرت، توان چانه زنی را برای تامین منافع ملی به کاربست. موضع گیری‌های دلواپسانه و گاه از روی‌ترس، نمی‌تواند درک درستی از شرایط کشور در مقابل طرف‌های خارجی القا کند.

باید مقتدرانه حرکت کرد، ولی هرگز زمین بازی را هم به رقبا نسپاریم. باید فضای گفتگو را با دولت‌های غربی و اروپایی برای طرد بیشتر آمریکا حفظ بکنیم و از شرایط به وجود آمده در عرصه بین الملل - خروج‌ترامپ از برجام و روایت روح یکجانبه گرایی آمریکا - به نفع ملت خود استفاده کنیم. تریبون‌های داخلی قاعدتاً باید درک درستی از «قدرت هوشمند» ایران در عرصه بین الملل داشته باشند و بدانند که برای چانه زنی، باید صدای واحدی در نفی روش یکجانبه گرایانه آمریکا و حمایت از اصول سیاست خارجی بلند باشد. تفرقه افکنی در صفوف متحد ملت ایران، راهبرد مخالفین دولت و ملت ایران است. قدرت هوشمند به ما می‌آموزد که برای تامین منافع ملی در عرصه بین الملل، باید متحد بود.

 
برچسب ها: برجام