رضا صادقیان
گستره نشر خبرهای منفی و غیر مثبت در نشریات کشور و انگشت نهادن بر روی ایرادها و سیاستهای نادرست از سوی جریانهای سیاسی به بهانه نقد رفتار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دولت، بازتاب عملکردهای مثبت در کشور را نیز به حاشیه رانده است. گویی مسئول و نهادی یافت نمیَشود که در این آشفته بازار سیاستی مثبت به اجرا گذاشته باشد و هر چه هست و نیست، سیاهی و تیرگی است. در واقع پررنگ کردن و ورود شماری از رویدادهای اجتماعی به صفحات نشریات که گاه بسیار عادی و از طریق ساختارهای سازمانی نیز قابل حل میباشد تصویر ذهنی سراسر منفی را برای مردم شکل داده است.
خبرهای سراسر منفی در شبکههای اجتماعی و تصویر محور شاهدی بر این مدعاست. عمدهترین مسئلهای که در این زمینه دقت بیشتری را طلب میکند، جدال و تکافوی بیاندازه رسانهای دو جریان سیاسی در کشور علیه یکدیگر است. به عبارتی، جریانهای سیاسی به جای ارایه برنامهای مدون و قابل اجرا و تلاش برای حل برخی از معضلات کشور که ریشه در سوء مدیریتهای داخل کشور دارد و ذرهای به روابط خارجی و بینالمللی ما با کشورهای اروپایی و آسیایی و حتی حوزه خلیج فارس ارتباطی ندارد، به دلیل کسب رای از مردم به هر بهانهای مشغول نفی سابقه دیگری شدند و این مهم از چشم شهروندان و کسانی که رویدادهای سیاسی را پیگیری میکنند دور نخواهد ماند، متاسفانه میزان هیجان متراکم شده در احزاب و جریانهای سیاسی در زمانهایی که از برگزاری انتخابات خبری در دست نیست آنقدر زیاد است که در وقفههایی که این هیجان آزاد میشود بیش از آنکه شور و نشاط اجتماعی را به ارمغان بیاورد، زمینه شکلگیری دیدگاهی منفی را در شهروندان تحکیم میکند.
در واقع بخش قابل توجهی از تصویر تیره کشور را شخصیتهایی به شهروندان ارائه میدهند که سراسر وقف جدال سیاسی شدهاند و برای کوبیدن رقیب از طی کردن مسیرهای مخرب و پرهزینه برای کل کشور نیز ابایی ندارند. پاسخ ندادن به مطالبات مردم و تکرار سخنانی که نتیجهای عملی و قابل لمس در برنخواهد داشت، زمینه منفینگری و رفتن به سوی خبرهای منفی را نیز گسترش میدهد. مقاومت در مورد تغییر وزیران کابینه، اعمال محدودیتهای بیشتر در فضای رسانههای کشور و شبکههای اجتماعی، ایستادگی در برابر رای شهروندان در بخشهای مختلف، دامن زدن به بحثهایی از قبیل بیتاثیر بودن رای مردم و همچنین سخنان بسیار مسئولان اقتصادی و بازتکرار حرفهای سخنگوی دولت و یا هر کدام از شخصیتهای سیاسی که نمایی دیدنی و زیبا را برای مردمترسیم میکنند ولی حاصلی در زندگی مردم به همراه نیاورد، زمینه منفینگری و حتی بیتفاوتی شهروندان نسبت به کلیت فعالیتهای اجتماعی، عمرانی و آبادانی دولت-حاکمیت را به عنوان آوردهای منفی شکل خواهد داد.
به نظر میرسد گره اصلی رواج منفینگری و کوبیدن روی طبل نشدنها، ناتوانیها و نتوانستنها در گام نخست توسط کسانی اتفاق افتاده است که بقا و مانایی خود را در چنین سیستمی میجویند و کمترین دقت را به بازخوردهای چنین رویکردی در میان مردم دارند. مشاهده بروز چنین رفتاری از سوی کسانی که شکوفایی و توانمندی شهروندان این مرز و بوم را نداشته و ندارند، جای تعجب ندارد ولی تکرار این حرفها و خط دهیها از سوی شخصیتها و جریانهایی که دوام و ادامه حیات سیاسی خود را وامدار سیستم سیاسی فعلی میدانند جای بسی تعجب دارد. مقدمه گرایش خارج از تصور شهروندان به خبرها و رفتارهای منفی را مسئولانی و کسانی میسازند که بدون دقت به بازخوردهای شکل گرفته در صحنه اجتماع مسیرهای پرهزینه و نادرست سالهای گذشته را برای مرتبهای دیگر طی میکنند!
نویسنده محترم گویی در این کشور زندگی نمی کنند و گرنه این نکته بدیهی را باید متوجه باشند که شاخص اقتصاد هر مملکتی ارز و طلا است( اقتصاد که تمام زوایای زندگی هر فرد را تحت تاثیر خود قرار می دهد) خوب وقتی هر روز از خواب بیدار می شویم می بینیم ارزش پول ما بی هیچ وقفه ای در حال سقوط است ارزش ارزهای جهانی بالاتر رفته و می بینیم ما هر لحظه فقیر و فقیر تر می شویم شکاف اجتماعی هر لحظه بیشتر می شود و....شما هنوز دنبال خبر خوب می گردی؟؟ (360121)