ابوالحسن شاکری رحیمی
به جرات می توان گفت که جنجالیترین شخصیت معار جهان، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکاست. کسی که در انتخابات توسط رقبا و شاید بسیاری از مردم جهان دیوانه خوانده میشد، با اعلام نتایج انتخابات همه را در شوک عمیقی فرو برد! هنوز هم بحثها راجع به اینکه قدرت آمریکا اکنون در دستان یک دیوانه است ادامه دارد! اما سؤالی که پیش می آید این است که آیا عملکرد ترامپ در طول زندگی و دوران ریاست جمهوری یکسالهی او، نشان دهندهی دیوانه بودن است؟ برای پاسخ به این سوال، به طور خلاصه به توصیف شخصیت و دستاوردهای ترامپ می پردازیم تا شاید بتوانیم دقیقتر و بهتر راجع به او تصمیم بگیریم.
دونالد جان ترامپ در یک خانواده ی ثروتمند به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیلات در زمینهی اقتصاد در دانشگاه پنسیلوانیا در ۳۴ سالگی، شروع به دوباره سازی چهره ی نیویورک کرد. او ابتدا بسیاری از پروژههای این شهر را که شاید سالها، نیروی کار شهر را به خود اختصاص داده بودند (مثل پروژهی ۶ سالهی زمین اسکیت نیویورک) ، با رویکردی خاص و مدیریت نوآورانهی نیروی انسانی، به بهترین نحو ممکن به پایان رساند و سپس شروع به ساخت برجهای ترامپ نمود و ثروت و نفوذ بسیار عظیمی را برای خانوادهی ترامپ به دست آورد.
البته این مسیر برای او با دشواریها و ورشکستگی های بسیار عظیم همراه بود که او به بهترین شکل آنها را به موفقیت تبدیل کرد. به گفته ی شریک تجاری ترامپ، کلید موفقیت او، تیمسازی و رهبری بسیار قدرتمند اوست. همراهان و کارکنانش شخصیت او را بسیار فروتن و مهربان می دانند که شاید برای ما که او را در تریبونها و تلویزیون، به شکل یک انسان تندرو و نژادپرست شناخته ایم، کمی عجیب باشد ولی گویا او واقعاً با کارکنانش و مردم آمریکا، دلسوزانه و با محبت رفتار می کند. البته شاید همین محبت بیش ازاندازه به کشور و مردمش توجیه گر نژادپرستی و رفتار تند او با جهانیان و تهی دستان کشورش باشد. او معتقد است آمریکا باید با تمام توان رشد کند و شاید الزم باشد در این راه بیشتر کشورهای دنیا و ضعفا را زیر پا گذاشت. اظهارات اخیر او درباره ی حیوان بودن برخی مهاجران نیز جای تأمل دارد!
ترامپ همواره از کودکی به ساخت شهر و در اواخر جوانی به ساخت کشوری باشکوه و قدرتمند علاقهی وافری داشت! و از آن جایی که او برتری واقعی را در اقتصاد و ثروت میداند، با شعار ساخت دوبارهی آمریکای قدرتمند در انتخابات شرکت کرد؛ به خصوص که درزمان انتخابات، آمریکا از نظر اقتصادی در بدترین شرایط ممکن قرار داشت. لازم به ذکر است که ترامپ حتی قبل از انتخابات هم به واسطهی برنامههای تلویزیونی مختلف و نیز کتابهای خود او و البته کتابهای دیگران دربارهی او، در بین مردم آمریکا فردی شناخته شده بود.
ترامپ بزرگترین تغییرات مالیاتی را در تاریخ معاصر آمریکا رقم زده است که این اقدام می تواند از طریق افزایش سالیانهی مالیات با نرخی حدود یک و نیم تریلیون دلار، منجر به تحول شرایط اقتصادی آمریکا گردد. وی همچنین با این اقدام، نظام سلامت را که یکی از بزرگترین دستاوردهای اوباما بود، از رده خارج کرد. ترامپ نفرات اساسی سیستم قضاوت آمریکا را به کل تغییر داده است که یک تغییر بلندمدت و موثر محسوب می شود. همچنین با رویکرد حمایت از کالا و اقتصاد داخلی آمریکا، تعداد بسیار زیادی شغل در این کشور ایجاد کرده است.
ترامپ در یکی از کتابهایش، با ذکر مطلبی دربارهی چانهزدن و مذاکره، معتقد است همواره باید منافع طرف خود را به صورت حداکثری تضمین کرد. او اقرار می کند با اینکه میلیاردها دلار سرمایه دارد، حتی برای خرید لوازم روزمرهی خود هم چانه میزند، حتی شده برای نیم سنت تخفیف! او همین رویکرد را در ابعاد جهانی نیز پیش گرفته است که لغو برجام نیز یکی از همین موارد است! او هیچ ارزشی برای وجههی خوب قائل نیست و معتقد است دنیا همواره طرفدار کشوری است که قدرتمندتر باشد.
از اقدامات او در عرصهی سیاست جهانی میتوان به جوش دادن بزرگترین معاملهی قرن (تصرف بخش عظیمی از ثروت عربستان در ازای قبول ولیعهدی بن سلمان و تغییر چهارچوب سیاسی عربستان)، اجرای مصوبهی بی رحمانه سال ۱۹۸۰ شورای امنیت و البته انتقال پایتخت اسرائیل به بیت المقدس اشاره کرد که مورد آخر را هیچیک از چهار رئیسجمهور قبلی آمریکا نتوانسته بودند انجام دهند یا شاید هم جرات انجام آن را نداشتند. شاید ترامپ در سیاست بهاندازه رؤسایجمهور قبل از وی باسابقه نباشد، اما او با رویکرد خاص خود تمام منافع کشور آمریکا و صهیونیستها را اگر نه بهتر از گذشته، لااقل همانند گذشته پیش می برد و با یک ظاهرسازی زیرکانه و عجیب، باعث شده تمام کارهای او به پای دیوانگیاش نوشته شود، درحالیکه او صرفاً در حال اجرای اهداف یکپارچه و ریشهدار آمریکا و اسرائیل است.