داریوش احمدیان
دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالات متحده آمریکا یک واقعیت در جهان امروز است. اعتراض و انتقاد و فحاشی بهترامپ، او را ناپدید نخواهد کرد. در آمریکا نیز بر خلاف آنچه در رسانههای رسمی ایران تبلیغ میشود پشیمانها از رای بهترامپ قطعاً بیشتر از پشیمانهای داخلی که از رای به روحانی اعلام ندامت میکنند نیستند. حالا باید با این واقعیت چه کنیم؟!
تهدیدهای پشتتریبون، تبلیغ غیرواقعی از وضعیت او در جامعه آمریکا، امید به استیضاح و تغییرترامپ و... راههایی است که در مدتی کهترامپ به کاخ سفید راه یافته است در ایران امتحان شده است. راههایی که وضعیت را به وضعیت امروز رسانده است. شرایطی که صدای تحریم نزدیک است و برای گوشهای تیزتر صدای طبل جنگ هم از دور شنیده میشود. رییسجمهور ایران از بستن تنگهها میگوید و رییسجمهور آمریکا از پاسخ بی سابقه به تهدید ایران. تهدیدات لفظی دو طرف در ماههای اخیر رو به افزایش بوده است و در چند روز اخیر به اوج خود رسیده است. پرسش اساسی که در جامعه وجود دارد این است که این قصه تا کِی و کجا ادامهدار خواهد بود؟ ! آیا ظرفیت ایران متناسب با رفتار تنشزای امروز دولتمردان است؟!
وَرای این زبان تهدید شاهد آن هستیم که برخی مدیران از مقاومت تا انتخابات کنگره میگویند و معتقدند پس از برگزاری آن انتخابات، صحنه سیاسی ایالات متحده دستخوش تغییراتی خواهد شد که نتیجه آن تغییر سیاستهایترامپ است! این نگاه به شدت غیرواقعی است زیرا، اولاً وضعیت همحزبیهای جمهوریخواه دونالدترامپ در نظرسنجیها از جامعه آمریکا چندان هم منفی نیست و به هیچ وجه نمیتوان با اطمینان بالایی از تغییرترکیب کنگره و بازگشت دموکراتها سخن به میان آورد.
و ثانیاً بر فرض آنکه دموکراتهای منتقد دونالدترامپ هم اکثریت کنگره را از آن خود کنند باز هم در ساختار سیاسی ایالات متحده، رییسجمهور از چنان اختیاراتی برخوردار است که میتواند از مانع کنگره ناهماهنگ هم عبور کند. این واقعیتها ما را به این نتیجه میرساند که آنچه روبروی ایران است با این خوشخیالیها قابل گذر کردن نیست و به طور مشخص باید پذیرفت که ما با واقعیتی به نامترامپ روبرو هستیم و اتفاقا باید با او کار کنیم.
ترامپ نشان داده است که اهل معامله است و اتفاقا بر خلاف تصور اولیه بیشتر از دولت اوباما به مذاکره با ایران تمایل دارد. برایترامپ نفس مذاکره با طرفهایی که مقابل آمریکا تعریف میشوند اهمیت دارد. کشورهایی مانند روسیه، کره شمالی، چین و ایران. مذاکره با رهبر کره شمالی را به خاطر بیاورید یا نشست هلسینکی و مذاکره او با ولادیمیر پوتین را، در هر دو اشتیاقترامپ برای مذاکره و دست یافتن به توافق مشهود بود. حالا چرا ایران از این فرصت استفاده نکند؟ ! به نظر میآید که آنچه بیشتر از هر موضوعی به آن نیاز داریم تغییر رویکرد در سیاست خارجی و استفاده از ظرفیت مذاکره مستقیم با دولتترامپ است.