نوید قائدی
تورم، رکود و نابسامانی اقتصادی امان مردم را بریده و هرروز با تغییر قیمتها قدرت خرید مردم کاهش مییابد و متأسفانه هیچ مقام مسئولی پاسخگوی وضع موجود نیست. سران قوا چندین ماه است برای بهبود وضع معیشتی و اقتصاد کشور جلسه برگزار میکنند اما خروجی آن ملموس نیست، نمایندگان مجلس در صحن علنی و در کمسیونها فریادهای نمایشی میزنند و سؤال مطرح میکنند ولی نتیجهای ندارد. با تمام پیگیریها و تهدید به بگیروببند مجرمان اقتصادی که تعداد آنها زیاد و رشتههای دراز و سازمانیافتهای دارند، لابیهای فاسد اقتصادی میتوانند بسیار سریعتر از دولت و قوه قضائیه به خلأهای موجود واکنش نشان داده و تخلف نمایند، مثال بارز آن صدها تخلف اقتصادی در اختصاص ارزهای دولتی است که دلارهای ۴۲۰۰ تومانی را گرفتند و جنس وارد نکردند و دلارها را در بازار به باقیمتهای بالاتر فروختند یا وارد کردند و بازهم با قیمتهای دلار آزاد فروختند، تاکنون جز انتشار چند لیست شرکت و خبر از دستگیری چند نفر نتیجهای قطعی به مردم اعلامنشده است که ماجرا چیست و چه کسی پشت پرده این رانتها قرار دارد؟
مردم دچار یاس و ناامیدی و تشویش اذعان شدهاند که چه رخدادهایی در جریان است و آینده اقتصادی آنان چه خواهد شد. مردم را متهم میکنند که با کوچکترین شوک اقتصادی سرمایه خود را به سمت بازار طلا و ارز میبرند، وقتی امنیت اقتصادی بر کشور حاکم نیست و در عرض چند روز مانند وردهای جادویی قیمت دلار چند برابر میشود و ارزش ریال به کمترین میزان تاریخ خود سقوط میکند و امنیت روانی مردم نیست و نابود میشود اینکه مردم پول خود را تبدیل به کالایی نکنند که حداقل ارزش آن حفظ شود حرف نامربوطی است. صدها بار گفته شد قیمتها حباب است و جو فعلی روانی است و اصلاح خواهد شد، کی و چند بار در طی این چند دهه چنین شعاری محقق شد که این بار مردم اعتماد نمایند؟
درحالیکه بهطور سازمانیافته تعدادی از صرافیها و اشخاص وابسته و غیر وابسته در حال دلالی و تنشآفرینی و کسبهای سودهای کلان هستند فقط بدنامی و انگ آن به مردم مستأصل میخورد، که البته چارهای هم جز این کار برایشان باقی نمانده است. سالهاست به دلایل گوناگون دیوار اعتماد بین مردم و وعدههای اقتصادی یعنی جراحی اقتصادی و رشد اقتصادی و. . . فروریخته و مردم با زبانی ساده به گفته مسئولان هیچ اعتمادی ندارند و قطعاً در چنین شرایطی باسیاستهای اقتصادی دولت همراهی نخواهند کرد.
بحث فساد و لابیهای اقتصادی سالهاست گریبان گیر سیستم اقتصادی غلط و فرتوت و فربه دولتی افتاده است و علیرغم وعدههای بیشمار هیچ جراحی بزرگی در اقتصاد ایران رخ نداده است و تنها شعار و وعده تحویل مردم شده است. هنوز اقتصاد کشور مستقیم و غیرمستقیم وابسته به دلارهای نفتی است، بسیاری از فنآوریهای مهم و ضروری صنایع و مواد اولیه و محصولات کشور وارداتی است، برای صدور محصولات تولیدی نیاز تعاملات اقتصادی و سیاسی با دیگر کشورهاست. در دنیای امروز که تمامی اهداف راهبردی کشورها بر موضوعات اقتصادی متمرکز است و سیاست موضوعی است که کاملاً در خدمت اقتصاد قرارگرفته است کدام فکر باطل و بیاساس است که تصور میکند بدون تعامل سازنده با جهان میتوان کشور را اداره کرد. اگر شرایط بهگونهای بود که حداقل بخش بزرگی از نیازهای اساسی کشور در داخل تولید میشد و ایران همپیمانان قوی و جدی بینالمللی داشت شاید این امکان میسر بود که به رفع مشکلات کشور امیدوار بود.
وقتی بازیگران سیاسی کشورهای بهظاهر همپیمان و دوست ایران بنا به مقاصد اقتصادی- سیاسی و شرایط ملی خود مانند توپ فوتبال با ما رفتار میکنند و هر جا منافع ملی آنان تأمین باشد در کنار ما هستند و هرکجا در تنگنا قرار گیرند از ما فاصله میگیرند و با کشورهای به قول بعضیها دشمن نشست برگزار میکنند و قول و قرار میگذارند، چرا باید انتظار داشت که میتوان بهراحتی مشکلات اقتصادی را برطرف نمود؟ بدون شک گذر از بحران فعلی نیازمند همراهی مردم است و مردم به شرطی همراهی خواهند کرد که اولاً توسط مسئولان به آنان اعتماد و اطمینان آفرینی شود، ثانیاً نقشه دقیق و برنامه اقتصادی در یک افق مشخص اعلام شود و ذکر گردد با انجام چنین اقدامهای روشنی در یک برهه زمانی مثلاً سهماهه یا ششماهه اقتصاد کشور به فلان نقطه خواهد رسید. راه تعالی و توسعه کشور از میان ملت ایران میگذرد، چرا تاکنون کسی این سؤال اساسی و واقعی را نپرسیده که چرا ملت ایران با اقتصاد مقاومتی که جزعی از آن تولید و خرید محصولات بومی است همراهی نمیکنند؟ جواب ساده است چون احساس میکنند در روندهای تصمیمگیری و توجه به خواست آنان کسی آنها را به بازی نمیگیرد و برای همین است که مردم با نظر مسئولان همراهی نمیکنند.
نمایندگان به خواست واقعی ملت ایران بیتوجه هستند و تنها مشکلات را اقتصادی و رشد سختافزاری میبینند درصورتیکه ملت ایران خواست و مطالبات اجتماعی دیگری هم دارد که سالهاست روی زمینماندهاند و کسی به آنها توجه نمیکند. هر جا لازم باشد تعدادی از مسئولان و صداوسیما و دیگر نهادها بهراحتی از ملت هزینه میکنند که مردم ایران میخواهند یا نمیخواهند؟ این ادعای بزرگ فقط زمانی قابلاثبات است که نظر مردم در صندوق رأی اخذ و قرائت شود و لاغر، مگر نه با اظهار این ادعا که هرروز کسی آنان را به سمتی وجهتی سوق دهد و سخنگوی آنان باشد سرخوردهتر و از مسئولان دورتر میشوند.
شرایط برونرفت از وضعیت فعلی تمکین مقامات ارشد کشور از خواست و نظر ملت بزرگ ایران است. ایران برای همه ایرانیان است. همه مردم ایران با هر قوم و نژاد و جغرافیا و عقیدهای حقدارند در مسائل مهم پیش روی کشور که سرنوشت حال و آینده آنان به آن وابسته است ابراز نظر کند. برای حفظ یکپارچگی و وحدت وترغیب مردم به همراهی و همدلی بامشی سیاسی و اقتصادی کشور در شرایط بحرانی فعلی ضروری است تا در قالب برگزاری یک رفراندوم فراگیر در چند مورد اساسی و مهم مانند تعامل سازنده با جهان و چندین مشی داخلی از آنان استعلام و به آن عمل شود. در این صورت است که میتوان از مردم انتظار داشت که به مشی و سیاست جاری کشور اعتماد و با مسئولان همراهی نمایند. از این منظر یعنی زمینهسازی اعتماد و همدلی و تن دادن به خواست واقعی ملت است که بالاترین ضریب امنیت ملی در سطح کشور و جهان برای ایران برقرار خواهد شد و کشور به ثبات و آرامش خواهد رسید.