رضا صادقیان
با جابجایی مدیران ارشد و منصوب کردن چهرههای جدید-قدیمی که بیشتر در حوزههای اقتصادی و تجاری مسئولیت دارند، شاهد موج تبریک «انتصاب شایسته شما» از سوی نهادها، سازمانها و شرکتهای مختلف در نشریات کشور هستیم. رفتاری که بیش از آنکه نمایانگر تبریک و شادمانی به دلیل «انتصاب شایسته» باشد، زمینه چینی برای درخواستهای معقول-نامعقول روزها و ماههای آینده از مدیریت جدید است.
صدور پیامهای تبریک از طرف سازمانهای نوین در سپهر عمومی که بعضا با ادبیات بیاندازه سخیف و به همراه چاپلوسی است، در ذات خود دارای تناقض است. معمولا چنین پیامهایی از سوی سازمانها و شرکتهایی صادر میشود که دستی در اقتصاد و نهادهای نوین دارند. فعالیت شرکتهای تجاری در مقایسه با کاری که دلالها، بنکداران و سوداگران اقتصادی در کشور انجام میدهند بسیار جدید است. همچنین فعالیت بسیاری از سازمانها و نهادها به دلیل نوع وظایفی که دارند، از جمله شهرداریها، سازمانهایی که خدمات شهری به شهروندان ارایه میدهند و... بخشی از نهادهای نوین کشور هستند.
سازمانهایی که معمولا با نگاه به کشورهایی اروپایی در کشور بنا نهاده شدند و پیشینهای در تاریخ کشورمان ندارند. از همینرو رویکرد چنین نهادهایی میبایست-باید براساس وظایف جدید آنان تعریف شود و نه سیراب شدن از فرهنگ نادرست و اشتباه گذشته، خصوصا غوطهور شدن در فرهنگ آمیخته با رفتار چاپلوسی.فرهنگ پاچهخواری و چاپلوسی انعکاس دهنده فرهنگ-خرده فرهنگ نادرست است، فرهنگی که برای توصیف شخصیت اهل قدرت کلماتی را به خدمت میگیرد که تنها انتقال دهنده زایش توهم را برای فرد مورد خطاب گرفته به همراه دارد و در عمل با وظایف یک نهاد نوین متضاد ظاهر میشود.
در واقع یک سازمان جدید براساس سلیقه و فرهنگ اشتباه مدیر ارشد پیامی سراسر چاپلوسانهای را صادر میکند، مدیریت سازمان نوین دیگر چنین پیامی را دریافت و به احتمال قوی مورد پذیریش قرار میگیرد و... به عبارتی مشخصتر، صدور یک پیام تبریک از نگاه بسیاری به سادگی انجام میشود ناخواسته زمینه شکلگیری تناقضی آشکار را در دل فرهنگ مدیریتی و سازمانی ترویج و باعث استحکام آن خواهد شد. چه بسا مدیرانی که با این فرهنگ آشنا نبودند و بر اثر تکرار سخنان دارای بار توهم آمیز از سوی نزدیکان و صادر کنندگان تبریکهای بیدلیل، آن مدیر نیز مبتلا به فرهنگ پاچهخواری شده است.
عبارتهایی مانند؛ «عرض درود و ارادت. انتصاب بجا و شایسته حضرتعالی را»، «آسمان بلند فرهنگ و هنر ایران زمین پیوسته پر ستاره باد و فروغ فرهنگ فرزانگی ایرانیان هماره دل و دیده جهانیان را روشنی و گرمی بخشیده است(!)»، «مطمئناٌ مدیریت اثر بخش و توانمند توأم با تجارب برجسته و گرانقدر جنابعالی موجبات ارتقاء آن مجموعه را فراهم خواهد نمود»، «به حق و گواه آگاهان شما یکی از مدیران توانمند هستید.» و... در صورتی که تجربه پیشرو و شیوه مدیریتی اکثر مدیران نشان داده این افراد نه تنها شایسته دریافت پست سازمانی مربوطه نبودند، بلکه با تصمیمات و سیاستگذاریهای نادرست باعث تحمیل هزینههای گزاف به نیروی انسانی و کل شرکت-سازمان شدهاند و این همه پیام تبریک سودجویانه تنها به تحمیق و نفوذ فرهنگ چاپلوی در بدنه مدیریتی و سازمانی منجر خواهد شد.
داستان تکراری و پر غصه اینگونه تبریکها وقتی به شهرها و شهرستانها کشیده میشود غمانگیزتر نیز میشود. تابلوها و بنرهایی که به دلیل انتصاب معاونت فرآوردهای گوشتی شهرستان ایکس، کسب مقام اول پینگ پُنگ در شهرستان توسط فرزند معاونت اداری، کسب قبولی در کنکور دکتری دانشگاه آزاد توسط رییس فلان سازمان روایت فرهنگ پاچه خواری و چاپلوسی است، فرهنگی که نه تنها کمکی به مدیران اجرایی و سیاستگذاران نمیکند، بلکه زمینه فرو افتادن آنان به دام انسانهای سودجو را بیش از همیشه ایجاد میکند.
بطحایی رحمانی و شریعتمداری
معلم انگیزه ندارد و خودرو تولیدی قیمتش نجومی و وارداتی سر به فلک زده
ارابه مرگ پراید بیش از 30 م .
خودروفسیل شده 405 هم 50 م. (360997)