دریافت لینک صفحه با کد QR
با نگاهی به الگوی رفتاری و مدیریتی مقامات ارشد دولت در پنج سال اخیر میتوان به این نتیجه رسید که دولت روحانی اصولا الگوی رفتاری خود را بر مبنای سکوت و رایزنی پشتپرده قرار داده است. گاهی این الگو موفق بوده است مثل به سرانجام رساندن برجام و تایید شدن آن در داخل و در اغلب اوقات هم شکست خورده است همچون پرونده حصر. در این روزها و همزمان با افزایش احتمال پذیرش توصیههای FATF از سوی ایران و تایید لوایح چهارگانه مرتبط با این موضوع در نهادهای تصمیمگیر هم شاهد آن هستیم که مقامات دولتی ترجیح دادهاند سکوت کرده و هیچ گونه بروز و ظهور رسانهای نداشته باشند.
همزمان با سکوت دولتیها، مخالفان FATF با صدایی بلند و استفاده از تریبونها و رسانههای انحصاری در اختیارشان، مخالفت خود را با لوایح مورد بحث اعلام کرده و در تلاش هستند تا با استفاده از همه ابزارهایی که در اختیار دارند فضای جامعه را ملتهب کرده و ذهن تصمیمگیران را به سمت و سوی رای منفی به پذیرش توصیههای FATF ببرند. از تریبونهای نماز جمعه تا صداوسیما، از راهپیمایی و تجمع اعتراضی تا پیامکهای سازماندهی شده تهدیدآمیز علیه نمایندگان مجلس و. . . همه و همه ابزارهایی است که با استفاده از آن در حال ابراز دلواپسی نسبت به این موضوع هستند.
آنچه در این میان جای تعجب دارد سکوت دولتیها است. واقعیت آن است که امروز و با عبور دونالد ترامپ از توافق هستهای و بازگشت قطعی تحریمها تنها راه فراری که برای ایران باقی مانده است پذیرش سازوکار ویژه با طرفهای دیگر برجام است تا از این طریق شاید بتوانند اندکی از فشار تحریمها بکاهند. همگان میدانند که پیشنیاز اجرای چنین سازوکاری پذیرش FATF خواهد بود و نمیتوان بدون توجه به این موضوع انتظار داشت تا اروپاییها، چینیها، روسها و دیگران بتوانند کمکی به اجرای سازوکارهای احیای برجام و عبور احتمالی از تحریمهای ایالات متحده را داشته باشند.
مقامات دولتی از یک طرف بر احیای برجام تاکید دارند و تمام همّ و غم خود را درست یا غلط برای زنده نگاه داشتن توافق هستهای صرف کردهاند و از دیگر سو امروز که ضرورت دارد به میدان بیایند و با زبانی صریح از ضرورت تصویب لوایح مرتبط با این موضوع بگویند روزه سکوت راترجیح میدهند! به واقع مشخص نیست که هدف رییسجمهور و دیگر مقامات دولتی از عدم استفاده از ادبیاتی صریح در این موضوع چیست و چرا خطرات عدم پذیرش توصیههای کارگروه اقدام مالی و تاثیر منفی آن در فشار تحریمی را با مردم و نمایندگان مردم در میان نمیگذارند.
دولتمردان میباید یک بار برای همیشه این تناقض را با خودشان حل کنند که بالاخره خواهان تصویب لوایح چهارگانه و به تبع آن حفظ توافق هستهای و کاهش فشار تحریمی هستند و یا قرار است با سکوت مصلحتی خود را کنار بکشند و مقهور و تسلیم فشارهای غیرقانونی شوند؟ !