به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۹:۳۹
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۷ ساعت ۱۱:۰۹
کد مطلب : ۱۶۳۳۳۲

ماندن و نماندن اسحاق جهانگیری

رضا صادقیان
سخنان بی‌سابقه معاون اول رییس دولت زمینه حدس و گمان‌های زیادی را درباره رفتن و ماندن وی از دولت شکل داد. سخنانی که با سرعتی بی‌سابقه از سوی کرباسچی به نماندن و پیشنهاد برای رفتن وی رقم خورد. شماری از کاربران شبکه‌های اجتماعی در نقد حرف‌های جهانگیری وی را‌ ترغیب به رفتن از دولت کردند و همزمان ماندن وی طی سال‌های گذشته را سرزنش کردند. اما چرا باید از ماندن وی در ساختار دولت دفاع کرد و سراغ سایر گزینه‌ها از جمله گوشه نشینی، زبان به گلایه گشودن و رفتن سخن نگفت؟

اول: گلایه جهانگیری و امثال وی را می‌بایست در چارچوب قدرت و دومین مقام اجرایی کشور فهم کرد. شاید یک وزیر و یا مدیر کل از نداشتن اختیار سخن بگوید، ولی چیزی که او با توجه به قدرت اجرایی و کلان می‌گوید و عبارت‌هایی که ما به عنوان مخاطب پیام وی دریافت می‌کنیم به دلیل آنکه در حلقه آن قدرت نیستیم، متفاوت است. قدرت نداشتن برای عوض کردن منشی و یا سخنان از این دست بیش از آنکه نزدیک به واقعیت باشد، در جایی که جهانگیری و شخصیت‌های دیگر حضور دارند، تنها یک شوخی است!

دوم: توقع جهانگیری و جریان نزدیک به وی از دولت و خصوصا شخص روحانی به دلیل حمایت همه‌جانبه معاون اول از رییس خود در زمان تبلیغات انتخابات و دفاع ایشان از سیاست‌های دولت ناخواسته این توقع را در میان شماری از فعالان سیاسی برجسته کرد که جهانگیری در دولت بعدی نقش رییس دولت را برعهده دارد، در واقع معاون اول است ولی همه کارها از کانال او ساماندهی خواهد شد. چنین اتفاقی رخ ندارد، احتمالا چنین گلایه‌ای ریشه در همان توقعات دارد.

سوم: گمان کنیم جهانگیری آنچه را که می‌گوید تا حدودی درست است، شاید وزرا با وی به صورت کامل هماهنگ نباشند، با این وجود نمی‌توان جایگاه فربه وی را در ساختار حقوقی دولت نادیده گرفت. به این‌ترتیب وجود همین هماهنگی نسبی در عزل و نصب‌های دولت کافیست که وی در جایگاه خود قرار بگیرد تا به بهانه‌ای از دولت کناره‌گیری کند و کنج خانه و یا سازمانی بی‌تردد را انتخاب نماید. امثال جهانگیری و یا هر کدام از شخصیت‌های اهل قدرت که زیست آنان به وسیله همین قدرت شکل گرفته و مخاطبان آنان را با همین صندلی و جایگاه قدرت می‌شناسند، آنقدر گوارا و دلچسب است که دل کندن از آن جزء محالات باشد!

چهارم: مشکل و گرفتاری اصلی به افرادی بازمی‌گردد که اطراف حسن روحانی را گرفته و هر کدام تلاش دارد رییس دولت به سخن آنان بیش از سایرین توجه کند، آقایان نوبخت، نهاوندیان، واعظی و جهانگیری و. . . هر کدام برای خود مدعای خاص دارند. نوبخت و واعظی به عنوان شخصیت‌های که همزمان جایگاه حزبی دارند، جهانگیری نه به عنوان فردی که مورد اعتماد جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب و همچنین منتقل کننده سخنان جریان اصلاح‌طلب به صاحبان قدرت است خود را در جایگاه و مقامی می‌بینند که ناخواسته با سایر شخصیت‌ها و یا کسانی که گمان می‌رود به صورت موازی در حال فعالیت هستند دچار اصطکاک خواهد شد. سخنان چند روز قبل جهانگیری و موضع‌گیری واعظی درباره اینکه شخص معاون اول نفر دوم دولت هستند، بخشی از این جدال جایگاه و قدرت را بازنمایی می‌کند.


 
برچسب ها: اسحاق جهانگیری