دریافت لینک صفحه با کد QR
در چند روز اخیر شاهد آن هستیم دولتهایی که ذیل عنوان "غرب" دستهبندی میشوند به مقامات سعودی در دو موضوع قتل جمال خاشقچی و جنگ یمن هشدار میدهند و خواهان تعیین تکلیف و مجازات عاملان اصلی مرتبط با قتل آن روزنامهنگار و همینطور آتشبس فوری و توقف جنگ در یمن هستند.
از سوی دیگر نیز رهبران روسیه و چین که ذیل عنوان "شرق" گنجانده میشوند از عربستان اعلام حمایت میکنند. موضوعی که نقطه اوج آن را در حاشیه نشست گروه۲۰ شاهد بودیم. در جایی که تمامی کشورهای شرکت شرکتکننده در G۲۰ از ملاقات با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی امتناع کردند اما ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه نه تنها با بن سلمان به گفتوگو نشست بلکه نمایشی از مواجهه گرم و کم سابقهای با او را در برابر دوربینها به اجرا گذاشت.
حال بیاییم مطابق کلیشههای رایج در ایران که توسط جریان رسمی سالهاست تبلیغ و ترویج میشود به همین موضوع بنگریم. مطابق این کلیشهها غربیها میباید در کنار عربستان سعودی قرار بگیرند و قدرتهای شرقی نیز در حمایت از ایران به محکومیت رفتار عربستان در جنگ یمن و پرونده قتل خاشقچی مشغول باشند. نتیجه آن که کلیشههای ذهنی ما با واقعیتهای جهان متفاوت است!در برابر این تناقض میان واقعیت و کلیشه دو راه پیش روی ما قرار دارد. راه نخست آن که کلیشهها را دور بریزیم و جهان را از نو بشناسیم و راه دیگر آنکه بر کلیشههای خود اصرار بورزیم و هر واقعیتی خلاف آن را سانسور کرده و با با تئوری توطئه توجیه کنیم.
همانطور که قابل حدس است انتخاب ما راه دوم است؛ کتمان واقعیت، سانسور و توجیهگریهای بر مبنای فرضیههای دایی جان ناپلئونی!همین امر سبب آن میشود که به عنوان مثال برخورد قهری دولت چین با مسلمانان در رسانههای جناح اصولگرا و صداوسیما به کل سانسور بشود و یا حمایت روسها از عربستان در پرونده خاشقچی و مخالفت چین و روسیه با تحریم دولت میانمار به دلیل کشتار مسلمانان روهینگیا فراموش شود و یا مخالفت با تحریم مقامات رژیم سعودی نادیده گرفته شود و یا همین برخورد گرم و صمیمی پوتین و بن سلمان دیده نشود و...واقعیت آن است که سانسور خبرها در دنیای امروز بیشتر شبیه یک شوخی است و ظاهراً مسئولان ما نیز شوخطبع مردمانی هستند!
مشکلی که این شکل از مواجهه با جهان ایجاد میکند آن است که تصمیمات حکمرانان و تصمیمگیران حوزه سیاست خارجی بر ذهنیتها و کلیشههایی استوار میشود که اساساً در واقعیت جهانِ امروز وجود ندارد و یا عکس آن در جریان است. ریشه تصمیمات خسارتبار در سیاست خارجی همین جاست!