به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۱۱:۴۹
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۶ ساعت ۱۳:۱۶
کد مطلب : ۱۶۷۲۹۸

سود بیکران مدیر «بی‌توجه»

رضا صادقیان
نهاد دولت و مدیران چنین ساختاری به دلیل بزرگی و دخالت پیوسته دولت در بخش‌های مختلف اقتصاد، سیاست و اجتماع؛ آگاهانه در کار صنعت‌گر، تولید کننده، تاجر و اصطلاحا بخش خصوصی اخلال ایجاد می‌کند و خودش با بخشی ضعیف‌تر و ناتوان‌تر به رقابت می‌پردازد. ناگفته پیداست که نتیجه چنین رقابتی از قبل مشخص است. چرا که دولت به عنوان نهادی بزرگ و توانمند، سوت شروع و پایان مسابقه را خودش می‌زند، هر جا که امکان و توانش نیز باشد در امر داوری نیز دخالت می‌کند.

به گفته اقتصاددانانی که ساختار دولت در کشور را به واسطه تزریق پول نفت بزرگ و مداخله‌گر می‌دانند، دست و پای چنین نهادی را می‌توان در هر حوزه‌ای مشاهده کرد. نخستین جایی که دولت حضور پررنگ دارد، بخش سیاست‌گذاری است. بخش دوم به اجراییات و کارهایی می‌رسد که خودش برای حل یک بحران به مسئله ورود پیدا می‌کند و ایستگاه آخر دولت نظارت است، نظارتی که با توجه به میزان تعهدات و مسئولیت‌های همان دولت نصفه و نیمه انجام می‌شود. مدیران و عوامل اجرایی که در چنین دستگاهی ورود پیدا می‌کنند، ناخواسته درگیر بسیاری از کارها می‌شوند و به جای کم کردن بارشان، سعی می‌کنند برای نمایش کارهای انجام نشده و شده میز و صندلی کارشان را زیاد کنند تا بیشتر به چشم بیایند، از همین‌رو به قسمت‌هایی ورود پیدا می‌کنند که بخش خصوصی قبلا و یا در حال حاضر مشغول کسب سود است، در اینجا مدیر توانمند در راستای رقابت با بخش خصوصی وارد میدان می‌شود.

شاید کارنامه چنین مدیرانی در هر حالتی برای مدیران ارشد‌تر زیبا و بسیار جذاب باشد، مدیرانی که توانسته‌اند وضعیت بازار خودرو را به سامان کنند، مردم را تشویق به خرید خودروهای ساخت داخل کنند، تعرفه واردات خودرو را در راستای حمایت از تولیدات داخل آنچنان افزایش دهند که گویی کاهش آن به فروپاشی تمام کشور منجر می‌شود، فرودگاه بسازند، شبکه گاز رسانی را به دورترین نقاط کشور برسانند و برای روستاهایی با 10 خانوار برق بکشند و یا چندین معاونت و اداره و سازمان را به زیر مجموعه خودشان و در راستای «نظارت» و «توسعه» بر روی بخش‌های دیگر تشکیل بدهند. چنین مدیری لاجرم حواسش به سایر بخش‌ها هست، مبادا بخش خصوصی سود بیشتری را به جیب بریزد، مبادا خیریه‌ای با کمک شماری از تجار به ساخت مدرسه کمک کنند و کنترل اوضاع از دست مدیر خارج شود و مباداهای دیگر!

توجه مدیران زرنگ-باهوش و‌ آنان که از صبح تا پاسی از شب به رصد فعالیت سایر بخش‌ها دقت می‌کنند، از چاه نفت سرچشمه می‌گیرد، (اگر اندکی دقت کنید در اتاق هر کدام از مدیران دولتی شمیم دلنواز نفت به مشام می‌رسد) . چاهی که نفت بیرون می‌ریزد و پولش را به واسطه بودجه در اختیار مدیران قرار می‌دهد تا آنان بدون ناچیزترین تجربه در راستای کسب سود در مقابل تمام کارآفرینان و فعالان بخش خصوصی سنگربندی کنند و در نهایت هر جا متوجه شدند امکان چنین چشم‌اندازی و کسب سود مورد نظر وجود ندارد با انجام مذاکره و مسدود کردن برخی از راه‌های تجاری خریداران را به اجبار سوی خودشان بکشانند.

اگر مدیر بی‌توجه در ساختار دولت وجود داشته باشد، می‌بایست طلایش گرفت. مدیری که بهانه حمایت از کالای تولید داخل مقابل اجناس باکیفیت صف‌آرایی نکند، مدیری که اندکی از توجهات دولت به سایر بخش‌ها را کم کند و به کار سیاست‌گذاری و نظارت مشغول شود، مدیری که چوب لای چرخ بخش خصوصی نگذارد و بگذارد توسعه و جذب فن‌آوری‌های نوین به واسطه همین بخش وارد کشور شود و مدیری که چشم‌هایش را مقابل چاه نفت و خروشان پول درویش کند و راه‌های کسب درآمد را برای سازمان تحت مدیریتش تجربه کند و. . . شاید نیاز امروز ما چنین مدیرانی باشد. مدیرانی که به جای دقت به سایر بخش‌ها، خودشان و نهاد فربه دولت را بازنگری کنند و اندکی دست و پایشان را از هر جا و مکانی جمع کنند.