گروه سیاسی: در روزهای اخیر و همزمان با سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان شاهد انتشار دیدگاهها و نظرات مختلفی درباره این شخصیت سیاسی هستیم.
همانطور که قابل پیشبینی است تریبونهای رسمی هنوز و همچنان از نقش پررنگ او چه در دوران انقلاب۵۷ و چه پس از آن عبور میکنند و سانسور بازرگان و از آن تاسفبارتر تحریف دوران حضور او در دولت موقت را به عنوان رویکرد اصلی خود در مواجهه با مهندس بازرگان انتخاب کردهاند. ما میتوانیم مرحوم بازرگان را مانند هر شخصیت تاریخی دیگر دوست داشته باشیم یا نه، میتوانیم به کارنامه و عملکرد او نقد داشته باشیم،
میتوانیم درباره نقش او در مقاطع مختلف تاریخی از جمله انقلاب پرسشهایی مطرح کرده و حتی در آن تشکیک کنیم اما بخشی از شخصیت بازرگان را باید فارغ از آنکه نسبتِ ما با او چیست بازخوانی کرد. این بازخوانیِ فارغ از جناحبندیهای قرمز و آبی مرسوم دنیای سیاست به آن بخشی از ویژگیهای شخصیتی بازرگان بازمیگردد که ذیل اخلاق دستهبندی میشود.
احتمالا طیفهای سیاسی گوناگونی که چه پیش و چه پس از انقلاب با مهدی بازرگان کار کردهاند بر برخی از این ویژگیهای اخلاقی در سلوک شخصی و سیاسی او شهادت دهند. فیالمثل هیچگاه کسی در همه این سالها و با همه فراز و نشیبی که میان بازرگان و ساختار سیاسی پس از انقلاب به وجود آمد در «تدین» مرحوم بازرگان تردیدی به خود راه نداد. یکی دیگر از ویژگیهای ممتاز بازرگان که بر آن نیز همچون تدین او دوست و دشمن شهادت میدهند «اصولگرا» بودن مرحوم بازرگان است.
بدیهی است وقتی از اصولگرایی بازرگان سخن میگوییم مقصودمان ذیل گفتمان سیاسی موجود و تعریفی حزبی از این واژه نیست و از اصول به معنای واقعی آن میگوییم. تفاوتی ندارد که با بازرگان و کارنامه به جای مانده از او چه نسبتی برقرار کنیم، فرقی ندارد برای تحسین او «لیبرال» بخوانیمش یا با این واژه تقبیحش کنیم؛ با هر نسبتی که با او برقرار کنیم نمیتوانیم فراموش کنیم که بازرگان هیچگاه از اصولی که به آن اعتقاد داشت کوتاه نیامد.
چه در دوران پیش از انقلاب، چه هنگامی که بر کرسی قدرت تکیه زد و چه در روزگاری که همین پایبندی به اصول او را خانهنشین کرد در هر کدام از این مقاطع و روزهای متفاوت مهندس بازرگان از اصولش کوتاه نیامد. این ویژگی مهدی بازرگان در روزگارِ ما اهمیتی دو چندان پیدا کرده است. روزگاری که در آن کسب و حفظ قدرت و جلب نظر قدرتداران به هر رفتاری که مبتنی بر حفظ اصول باشد ترجیح پیدا کرده است و از آن جا که «الناس على دین ملوكهم» در متن جامعه و روابط اجتماعی شهروندان نیز منفعتمحوری جایگزین اصولگرایی شده است. این روزها بیشتر از هر روزی باید در باب اهمیت «بازرگان» بودن گفت!