اما و اگر وعدههای جنگ و سیل
23 فروردين 1398 ساعت 12:09
رضا صادقیان
طی روزهای گذشته اخباری مبنی بر کمک به سیلزدگان استان خوزستان و لرستان دررسانههای کشور منتشر شده که نشان از فاجعهبار بودن وضعیت این دو استان است. با این حال میتوان سؤال کرد گفتهها و سخنان مسئولان در رسیدگی به شهروندان گرفتار سیل تا چه میزان به تحقق خواهد پیوست؟
در میان خبرها آمده بود؛ مراجعه به پزشک و درمان برای سیلزدگان رایگان خواهد بود (واقعا قرار بوده از مردم سیلزده بابت مراجعه به پزشک و درمان پول اخذ گردد؟!)، مبلغ دریافتی مستمری بگیران 3 برابر خواهد شد، وام بلاعوض به سیلزدگان داده میشود، بخشی از هزینههای تخریب منازل مردم سیلزده به صورت وام قرضالحسنه پرداخت میگردد و...
اگر همین سخنها و وعدهها را در کنار گفتههای اخیر استاندار خوزستان که گفته است: خسارت کشاورزان و سیلزدگان سال 95 استان تا انتهای ماه جاری پرداخت میگردد را نگاه کنیم متوجه میشویم دولتمردان در انجام وعدههای خود آنگونه که باید و شاید تلاش نکردهاند. در اینجا بحث کمک و ارائه خدمات به شهروندان عادی نیست، بلکه سخن از مرد و زن و فرزندانی است که بلای سیل بنیان زندگیشان را ویران کرده است. بخشی از بیاعتمادی شهروندان خوزستان در تخلیه منازل و انتقال به مکانهای امن حکایت چنین گفتههایست که به عمل منتهی نشده است، میبایست بپذیریم سرچشمه بیاعتمادی به ذهنیت مردم نیست، بلکه با عمل مسئولان به صورت مستقیم ارتباط دارد.
احتمالا بعد از پایان یافتن سیل و بازگشت شهروندان به خانههای آسیب دیده بحث دریافت وام بلاعوض و قرضالحسنه آغاز میگردد، همچنین آغاز پرداخت بیمه کشاورزان فرا خواهد رسید. آیا در آن زمان بانکها از سیلزدگان ضامن بانکی طلب خواهند کرد؟ آیا برای دریافت اجناس نیاز به ارائه کارت ملی است؟ آیا قرار است دولت شهروندان آسیب دیده از سیل و زجر کشیده را راهی صف بانکها و برخوردهای سراسر توهین آمیز کارکنان بانکها کند؟ آیا قرار است کارگران در شهرهای استان لرستان که کار خود را به دلیل سیل از دست دادهاند ساعتها در صف اداره کار شهرستان مربوطه صبر کنند و یا از محل کار قبلی خود برگه اخراجی دریافت کنند؟ آیا قرار است شهروندان در هنگام دریافت کمکهای مردمی و سایر نیازهای روزمره پای برگههای هلال احمر را امضاء کنند؟ و...
تجربه تلخ مردم خوزستان از بازسازی مناطق جنگزده که در دوران جنگ تحمیلی ویران شده بود قابل یادآوری است. روزهایی که سازمانهای دولتی برای بازگرداندن مردم آواره در شهرهای دیگر به صدها گفته روی آوردند ولی در نهایت به قدری از مردم حمایت شد (دادن هفت قلم کالای اساسی از قبیل یخچال. کولر و.. ارائه سیمان رایگان، دادن در و پنجره و تیرآهن به قیمت تعاونی بخشی از همین کمکها بود) و بعد ستادهای بازسازی مناطق جنگی از سراسر مناطق ویران جمعآوری و جنگزدگان به حال خود رها شدند.
آنان ماندند و دولتی که درباره کمک کردن زیاد گفته بود ولی حال غایب میدان زندگی مردم بازگشته به شهر و دیارشان بود. اگر قرار باشد بعد از عبور بحران و رسیدن به ساحل آرامش مردم سیلزده خوزستان و لرستان به حال خود و در هزارتوی دالانهای سازمانهای عریض و طویل دولتی و سیستم هزینهساز بروکراسی رها شوند، دولت وقت و دولتمردان آن زهری دیگر به کام مردم استان لرستان و خوزستان خواهند چکاند. امید که چنین نشود و بخشی از موانع غیرلازم اداری و سازمانی از جلوی پای سیلزدگان برداشته شود.
کد مطلب: 175550