محمد توکلی
شرایط سخت است و این جمله تبدیل به بدیهیترین گزاره موجود برای توصیف شرایط این روزهای مملکتی شده است که قرارهای دیگری با مردمش داشت.
مسائل و مصائب هم تنها اقتصادی و فشار تحریمها نیست؛ شرایط از هر نظری پر از دشواریهای ریز و درشت است.
از اقتصاد و تورمی که آمارهای رسمی هم چارهای جز تایید افسارگسیخته شدن آن را ندارد تا تحریمی که مستقیما معیشت روزمره مردم و جان انسانها را تحت تاثیر قرار داده است؛ از جماعتی که در این وانفسا و روزگار عجیب در پی احتکار و دست یافتن به مواهب رانت ارز دولتی هستند و یا از بوی چند بشکه نفت مست میشوند تا آنان که این وضعیت آشفته را فرصت خوبی میدانند تا با موجسواری بر نارضایتی ما مردم بر کرسی قدرتی تکیه بزنند و نان خود را چربتر کنند.
از تهدید خارجی که دوباره برگشته و زندگی روزمره مردم را با دلمشغولیها و دلواپسیهای تازهای همراه ساخته است تا تهدید داخلی که در پی تحمیل یک سبک زندگی خاص و حکمفرما کردن انحصار و انسداد است. همه اینها در کنار هم است که شرایط را سخت کرده است.
قاعده بر این است که در چنین دورانی، در دوران افزایش فشار خارجی شاهد گشایش در داخل باشیم تا در روز مبادا که مباد آمدنش مردم با دل خوش در کنار هم و اصحاب قدرت در برابر فشار بیگانه بایستند اما ظاهراً خبری از این قاعده نیست و هر چه آن طرف بر فشارش میافزاید، این طرف هم فشار داخلی را افزون میکند. پیشبینی نهایت این ماجرا آنقدرها هم سخت نیست و میتوان نتیجه حاصل از برآیند این دو گونه فشار بر مردم را به سادگی محاسبه کرد.
این روزگار، دیگر زمان کنار آمدن است؛ کنارِ هم آمدن و با هم کنار آمدن. از مردم با مردم سخن میگوییم و سخن از ناامیدی مطلق از حکمرانان است. حالا که قدرتداران تمایلی به شنیدن ندارند و راه خود را منهای ما مردم انتخاب کردهاند، حالا که بیگانه به نام فشار بر نظام سیاسی در حال نابودی زندگی روزمره مردم، از همراهان تا ناهمراهان نظام سیاسی است راهی جز پناه بردن مردم به هم باقی نمانده است. در این روزگار تنها گزینه موجود همین است و امید به نجات داشتن از قدرت داخلی یا بیگانهای خارج از خانه توهم است و شوخی. مردم! پناه مردم باشیم.
وقتش رسیده عقلای دلسوز داخل حکومت با وحدت ، هزینه بپردازند و جلوی تندروی ها، ریاکاری ها و فاصله گرفتن ها از اخلاق را بگیرند ... وقتش رسیده گفت و گوی دائم و شفاف بدور از کف و سوت در فضاهای تخصصی و دانشگاهی انجام شود بین همه ی افکار ... (364212)