گروه سیاسی: اندک اندک صدای انتخاباتی احزاب و چهرههای سیاسی به گوش میرسد و حتی شرایط خاص کشور و نارضایتیهای گسترده مردم از عملکرد مسئولان کشور در بخشهای مختلف هم نتوانسته سیاسیون را متقاعد کند که از منفعتطلبی انتخاباتی گذر کرده و این بار راهی دیگر را طی کنند.
با نگاهی به اظهارات پیدا و پنهان چهرههای دو جریان عمده سیاسی کشور میتوان به این نتیجه دست یافت که اصلاحطلبان دچار سردرگمی جدی انتخاباتی هستند و اصولگرایان نیز تنها سیاست خود در انتخابات۹۸ را موجسواری بر نارضایتیعمومی از مطالبات انجام نشده قرار دادهاند.
جمعی از اصلاحطلبان که سعید حجاریان، تئوریسین معروف این جریان سیاسی آنان را نمایندگی میکند کم و بیش به این نتیجه رسیدهاند که در ساختار سیاسی موجود بدون آن که شاهد تغییراتی جدی باشیم امکان و ظرفیتی برای پیگیری مطالبات و خواستههای مردم از طریق صندوق رای وجود ندارد و در نتیجه پیشنهاد تحریم انتخابات را به شکل جدی دنبال میکنند.
این گروه از اصلاحطلبان با برشمردن ناکامیهای پر شمار دولتهای یازدهم و دوازدهم که تحت حمایت جریان اصلاحطلبی قرار داشته و دارد و همینطور عملکرد بسیار ضعیف و ناامیدکننده فراکسیون امید در مجلس دهم این پرسش اساسی را مطرح میکنند که حضور این افراد که به نام اصلاحطلبی مجلس و دولت را در اختیار گرفتند چه کمکی به پیش بردن اهداف دموکراسیخوهانه جریان اصلاحطلبی و برآورده ساختن مطالبات مردم از این جریان سیاسی داشته است؟!
در سوی مقابل این افراد، دیگرانی هستند که بر طبل مشارکت در انتخابات میکوبند؛ از بهزاد نبوی زندان کشیده در سال۱۳۸۸ تا مصطفی کواکبیان و صادق خرازی که از چهرههای مورد اعتماد و نزدیک به ارکان قدرت هستند را میتوان در این طیف مشاهده کرد. مبنای دیدگاه آنان بر همان دوگانه مشهور «بد و بدتر» استوار است. آنان با پذیرش ضعفهای عملکرد اصلاحطلبان در شش سال اخیر در قوای مجریه و مقننه مدعی هستند که برای جلوگیری از ورود تندروها به نهادهای انتخابی میبایست حتی با چهرههای درجه دو و سه که بیشتر از اهداف اصلاحطلبانه و خواستههای مردم در پی منافع خود هستند مانع حضور افراطیون شد!
جریان اصلاحات در میان این دو دیدگاه انتخاباتی سردرگم است و هنوز به نتیجهای مشخص برای چگونگی حضور در یازدهمین دوره انتخابات مجلس دست نیافته است. اصولگرایان اما با وجود تفاوت نظرهایی که با یکدیگر دارند به نظر میآید این بار در این مسئله به اشتراک نظر رسیدهاند که تنها راه پیروزی در انتخابات موج سواری روی مطالبات مردمی است که از عملکرد ناامیدکننده مجلس و دولت به ستوه آمدهاند. آنان به خوبی دریافتهاند که مردم از کارنامه دولت و مجلس مورد حمایت جریان اصلاحات خسته و ناامیدند، در نتیجه در تلاش هستند تا با ترفند «مردمنمایی» مسیر حضور مجدد خود در دولت و مجلس را فراهم آورند اما شاید مهمتر از جریانهای سیاسی دیدگاه مردم نسبت به این موضوع است.
به نظر میرسد برای کسر قابل توجهی از مردم اساساً تحرکات انتخاباتی دو جریان موسوم به اصلاحطلب و اصولگرا هیچ اهمیتی نداشته و ماجراهای این چنینی را کاملاً تمام شده میدانند. مهمترین وجه انتخابات۹۸ که مورد توجه رسانههای سیاستزده و جریانهای سیاسی هم قرار نگرفته است همین بی تفاوتی آشکار جامعه به انتخابات است. بعید به نظر میآید که بتوان مردمِ امروز را با سازوکار انتخاباتی موجود و شیوههای تبلیغاتی همیشگی برای مشارکت در انتخابات قانع کرد.