گروه سیاسی: بالاخره و پس از یک بار تمدید یک ماهه توقیف اَبَر نفتکش «گریس ۱» دادگاه جبل الطارق حکم به آزادی آن داد. این خبر در دو روز گذشته بازتاب وسیعی در رسانههای داخلی، خارجی و شبکههای اجتماعی داشت. با نگاهی به واکنشها شاهد آن هستیم که الگوی مواجهه عجیبی از سوی رسانههای جناح تندرو با این خبر دیده میشود. موضوعی که مصداق روشن آن را میتوان در تیتر نخست روزنامه کیهان مشاهده کرده: «مقاومت ۲۰ - مذاکره صفر»
چنین مفهومی که در این تیتر متبلور شده است را میتوان در تحلیلها و گزارشهای منتشر شده در دیگر رسانههای اصولگرا و در رأس آنان بخشهای خبری صداوسیما نیز مشاهده کرد. آنان در انعکاس این خبر به شکلی وانمود میکنند که گویی اقدامات دستگاه دیپلماسی کشور مطلقاً هیچ نقشی در آزاد شدن «گریس ۱» که حالا دیگر به «آدریان دریا» تغییر نام داده است نداشته و علت حکم دادگاه جبل الطارق و عقبنشینی بریتانیا از ادامه توقیف این اَبَر نفتکش فقط و فقط به دلیل اقداماتی است که ذیل عنوان «مقاومت» تعریف میشوند.
این ادعای عجیب در شرایطی مطرح میشود که حمید بعیدینژاد، سفیر جمهوری اسلامی ایران در لندن بهعنوان فردی که از نزدیک سیر این پرونده را پیگیری کرده است در پاسخ به چنین روایتهای ناقصی در خصوص علت آزادی «گریس ۱» تاکید دارد: «کشورمان در تمامی۴۰ روز گذشته با مشارکت نهادهای ذیربط داخلی تحت مدیریت وزارت امور خارجه گفتگوهای مستمری در سطح سیاسی، حقوقی و فنی با طرف انگلیسی برای رفع این اقدام غیرقانونی انجام داد»
همانطور که در اظهارات آقای سفیر به روشنی تاکید شده است اولاً تمامی اقدامات پیرامون این موضوع تحت مدیریت وزارت امور خارجه ایران بوده است و ثانیا این اقدامات در حوزه سیاسی، حقوقی و فنی تعریف میشوند. بر این مبنا پرسش اساسی که میتوان از مدعیان پرسید آن است که آنچه به عنوان علت آزادی این اَبَر نفتکش مطرح میکنند چه نسبتی با واقعیت دارد؟!
از این نکته که گذر کنیم مسئله مهمتر آن است که در شرایطی که هنوز سرنوشت «آدریان دریا» مشخص نیست و روز گذشته نیز شاهد صدور حکم دادگاه آمریکا برای توقیف مجدد آن بودهایم وقت مناسبی برای چنین گروکشیهایی که نسبتی با منافع ملی برقرار نمیکند است؟ آیا آنان که مدعی نقشآفرینی خود و جناح سیاسی مورد علاقهشان در آزادی «گریس ۱» هستند از خطرات جدی که این اَبَرنفتکش را هنوز هم تهدید میکند بی خبر هستند؟ اکنون زمان یافتن تدبیری برای گذر از خطرات جدی موجود است یا تقسیم غنائم؟!
و مطلب پایانی اینکه فقدان نگاهی مبتنی بر منافع ملی در مراکز سیاسی و رسانهای کشور شرایطی را ایجاد کرده است که حتی در همین روزها که مسئولان ارشد کشور به طور علنی از شرایط جنگی میگویند هم به جای آنکه مقابله صحیح با خطرات، دغدغه مدیران باشد همچنان این رقابتهای جناحی است که حرف اول را میزند!