به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۲۱:۵۸
 
۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۹ ساعت ۱۵:۳۱
کد مطلب : ۱۸۵۶۸۱

ریشه نظرات آیت‌اله یزدی

ریشه نظرات آیت‌اله یزدی
محمد توکلی
اظهارات اخیر آیت‌اله محمد یزدی، رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که در روزهای گذشته خبرساز شده است با واکنش‌های بسیاری روبرو شد. بیشتر واکنش‌ها و بازتاب رسانه‌ای این اظهارات به بخشی از گفته‌های این عضو فقهای شورای نگهبان بازمی‌گشت که انتقادات تند و بی سابقه‌ای را علیه آیت‌اله آملی لاریجانی، رییس سابق قوه قضاییه مطرح کرده بود اما به نظر می‌رسد بخش‌های دیگری از سخنان آقای یزدی کم‌اهمیت‌تر از این بخش پر بازتاب نبوده باشد.

آنجا که رییس جامعه مدرسین با اشاره به احتمال اعلام مرجعیت آیت‌اله علوی بروجردی، از استادان نام‌آشنای حوزه علمیه و نوه آیت‌العظمی بروجردی می‌گوید: «بعضی اگر یک روزی رسما اعلام مرجعیت کنند، اگر زنده باشم، رسماً جلویش را می‌گیرم و اعلام رسمی هم می‌کنم؛ واقعا در حوزه چه کسی باید با این مساله برخورد کند؟! نوه مرجع بودن که دلیل شرعی برای مرجعیت نیست؛ کسی نگفته هرجا فلانی نوه مرجع شد، می‌تواند مرجع باشد...اگر کسی توان علمی او محرز نشود و وارد این عرصه شود، مجبور می‌شوم رسما اعلام کنم که ایشان حق ادعای مرجعیت ندارند؛ چون هیچ جایی توان علمی او را تایید نمی‌کند؟ مگر می‌شود هر روز یک نفر ادعای مرجعیت کند. اگر چنین فردی تابلو هم بزند، تابلویش را پایین می‌آوریم؛ هیچ تعارفی هم نداریم، چون مرجعیت نمی‌تواند بازیچه باشد. چهار، پنج مرجع داریم که از طرق شرعی مرجع شده‌اند، کافی هستند. همه که نباید فقیه و مرجع بشوند»درباره این بخش از گفته‌های آیت‌اله یزدی ذکر چند نکته ضروری به نظر می‌آید:

۱. با نگاهی به تاریخ مرجعیت در تشیع شاهد آن هستیم که مرجعیت دینی وجهی مردمی داشته و همواره توصیه بزرگان حوزه بر این بوده است که نهاد مرجعیت از حکومتی شدن بپرهیزد. اما ظاهراً نگاه جامعه مدرسین و در رأس آن ریاست محترم این نهاد حوزوی به مرجعیت شکلی دیگر است و شرط نخست مرجعیت را نزدیکی به ساختار سیاسی مستقر تصور می‌کند؛ امری که به نظر برخی فضلای حوزه علمیه قم نوعی «بدعت» تلقی می‌شود.

۲. تجارب گذشته مشخص می‌کند که نگاه جامعه به موضوع مرجعیت چندان با دیدگاه آیت‌اله یزدی هم‌خوان نیست و مردم در انتخاب مراجع دینی بیشتر از آن که به فهرست منتشر شده از سوی جامعه مدرسین توجهی داشته باشند ملاک‌هایی دیگر را مدنظر قرار می‌دهند. به‌عنوان مثال می‌توان برخورد جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را با حضرات آیات یوسف صانعی، بیات زنجانی و مرحوم منتظری را با نوع مواجهه‌ای که مردم و مقلدان این مراجع با آنان داشته و دارند مقایسه کرد.

۳. به نظر می‌آید ریشه نظر آقای یزدی در خصوص مرجعیت بیشتر از آن که موضوعی ذیل مسائل دینی طبقه‌بندی شود، مسئله‌ای کاملا سیاسی است و نشانگر جایگاه مردم در یکی از جریان‌های فکری موجود در کشور است. نگاهی که در آن رای مردم تزئینی است و اگر تمامی افراد جامعه نیز به مرجعیت شخصی اقبال نشان دهند هنگامی که دیدگاه‌های آن فرد مورد پسند امثال آیت‌اله محمد یزدی نباشد او و یارانش «تابلویش را پایین می‌آورند و هیچ تعارفی هم ندارند»!
 
برچسب ها: آیت‌اله یزدی