محمد توکلی
نخستین حضور غیرگزینشی زنان در ورزشگاه آزادی در دیدار تیمهای ملی ایران و کامبوج با وجود برخی کم وکاستیها تصاویر جالب و کم نظیری را رقم زد. دخترانی با پوشش و ظاهرهایی متفاوت در کنار هم برای اولین به ورزشگاه آزادی پا گذاشتند و همه را با تجربهای تازه آشنا کردند: تجربه حضور زنان در استادیومهای فوتبال؛ اتفاقی که در همه کشورها موضوعی ساده است و در ایرانِ ما با پیچیدگیهای بسیاری سرانجام اتفاق افتاد. میتوانیم با شروع مسابقات لیگ برتر فوتبال باز هم به عقب بازگردیم و زنان را از این حق بدیهی خود محروم سازیم و یا به جای قرار گرفتن تحت فشار فدراسیون جهانی فوتبال این بار خودمان موانع پیدا و پنهان حضور زنان در ورزشگاهها را از میان برداریم.
میتوانیم ماهیگیری سیاسی کنیم و همچون مقامات دولتی خود را قهرمان این قصه جلوه دهیم و یا واقعیت را پذیرا باشیم و قبول کنیم که آنچه رخ داد اساساً ارتباطی به دولت نداشته و حاصل سالها کوشش جامعه مدنی و فعالان حقوق زنان و البته شاید از آن اثرگذارتر افزایش فشار فیفا و جدی شدن آن بوده است، میتوانیم توجه به حقوق زنان را در همین حد متوقف کنیم و با این تصور که بازگشایی درهای ورزشگاه به روی دختران این سرزمین تنها وظیفه تصمیمگیران در قبال نیمی از جمعیت کشور بوده از دیگر حقوق آنان و مطالبات مهم زنان در حوزههای مختلف عبور کنیم و یا حضور زنان در ورزشگاه را مقدمهای قرار دهیم برای شنیده شدن بیش از پیش آنچه زنان ایرانی میگویند و میخواهند. از این موارد فرا متنی که گذر کنیم، متن این حادثه نیز درسی بزرگ برای همگان داشت.
با نگاهی به واکنشها به نخستین حضور زنان ایرانی در ورزشگاه شاهد آن هستیم که حتی منتقدان به برخی رفتارهای نامناسب برخی ماموران در ورزشگاه و یا کارشکنیها و ایجاد محدودیتهایی در فروش بلیطها به زنان فوتبالدوست نیز خود را بخشی از این شادمانی جمعی میدانند و با وجود انتقادات جدی که دارند به همین سادگی از آنچه رخ داده خوشحال شدهاند.
از همین اتفاق مبارک میتوان نتیجه گرفت که اگر قدرت رسمی محدودیتها و موانعی که در حوزههای مختلف سالهاست بدون هیچ منطق و استدلال قابل فهمی برقرار است را کنار بگذارد میتواند در این روزهای سخت به سادگی امید و نشاط اجتماعی را بیشتر و بیشتر کند؛ فقط کافیست مردم را به حال خود واگذاریم، آنان به خوبی ایران را به پیش خواهند برد.