رضا صادقیان
موسسه آیندهبان با مشارکت مرکز استراتژی ریاست جمهوری در سال 96 و 97 گزارش مطالعات بحرانهای اصلی کشور را منتشر کردند. متن کامل طرحهای پژوهشی در سایت موسسه مذکور موجود است، به نظر میرسد مدیران ارشد و کسانی که حوزه مسئولیت آنان مرتبط با اینگونه گزارشها است بدون توجه به مسائل اجتماعی و تغییرات و تحولاتی که در این بخش و طی سالهای متمادی رخ داده است در جستجو و کشف علل دیگر برای اتفاقات روزهای اخیر هستند.
اینکه برخی از معترضان و کسانی که اقدام به تخریب و سوزاندن امکان عمومی، ایستگاههای اتوبوس، خودروهای خط واحد، مسدود سازی خیابانها، آتش زدن بانکها، به سرقت بردن خودروهای آتش نشانی و تخریب چراغهای راهنمایی و رانندگی و... کردند اعتراض نخست شهروندان به گرانی یکباره بنزین را به حاشیه بردند، تردیدی نیست. بدون شک افراد و گروههایی که اقدام به تخریب و سوزاندن اموال عمومی میکنند ضربه اول و آخر اقدامات ویرانگر خود را به خدمات و امکاناتی میزنند که بهرهجوی اصلی آنان عموم شهروندان هستند. با این حال نمیتوان از بخشهای از این اعتراضها و دنبالهدار شدن آنها در شهرهای کوچک و بزرگ گذشت.
به عنوان مثال؛ در مطالعهی که در بالا به آن اشاره شد یکی از بزرگترین و اساسیترین مشکلات کشور «جابهجاییهای جمعیت» عنوان شده بود. در واقع طی دهههای گذشته و خصوصا پس از اوایل دهه هشتاد و فروکش کردن مسئله اشتغالزایی و کم توجهی مسئولان امر درباره اشتغال جوانان بسیاری از شهروندان شهرها و شهرستانها که برای زیست بهتر به سوی مراکز استانهای بزرگتر مهاجرت کردند به دلیل ناتوانی از هزینههای روزمره زندگی به سوی گذران زندگی در حاشیه شهرهای بزرگ رفتند. حضور جمعیت قابل توجه و حاشیه نشین در شهرهای کرج، تهران، اصفهان، مشهد، اهواز، شیراز و... این تصویر را نمایان میکند که این جمعیت پرشمار ساکن در حاشیه شهرها از دو ترکیب کلی متشکل شدند،
1. ساکنانی که در سالهای گذشته در مرکز و متن شهر حضور داشتند و به دلیل کاهش درآمد و از روی ناچاری به سوی حاشیه نشینی کشیده شدند.
2. مهاجرانی که از شهرها و شهرستانهای دیگر به امید یافتن کار و زندگی بهتر در نقاط حاشیه شهر اسکان پیدا کردند. به واقع حاشیه نشینان شهرهای بزرگ و شهرستانهایی که از کمبود درآمد ماهیانه و عدم شغل پایدار رنج میّبرند احساس کمتوجهی، دور افتادگی از شهر، نادیده گرفته شدن از سوی مدیریت شهری و دولتی و در دسترس نبودن آیندهای بهتر دست به گریبان هستند.
به واقع مسئله حاشیه نشینی و گسترش آن طی سالهای گذشته را میتوان به عنوان بحران و مسئلهای داخلی کشور انگشت نهاد و برای حل آن و یا ایجاد امکانات و برنامههایی که بتوان حاشیه را در متن شهرها ادغام و ترکیب کرد گام برداشت، بخشی از حل مسئله است. در واقع موضوع گران شدن قیمت بنزین همزمان به این برنامه ارتباط دارد و ندارد، از سویی مرتبط است چرا که بخش عمدهای از اعتراضها در حاشیههای شهرها اتفاق افتاد و از سویی مرتبط نیست چرا که طی سالهای گذشته یکی از معضلات کشور بحران حاشیه نشینی و کاهش توان مالی شهروندانی بوده که از متن شهرها به سوی حاشیه رفتهاند. همین اندازه که دولت وقت اعلام میکند کمک هزینه خانوار برای 60 میلیون ایرانی در نظر گرفته شده است گویای چنین موضوع مهمی است. به نظر میرسد پس از آرامتر شدن فضای کشور و رفع موانع امنیتی و انتظامی لازم است سیاستگذاران، فعالان اجتماعی و اهل تحقیق و سایر دستگاههای اجرایی و حاکمیتی میبایست برای بحران کوچ جمعیت به حاشیه شهرها برنامهای عملیاتی و کم هزینه را تدوین و به اجرا بگذارند.