به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۷:۰۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۴ ساعت ۱۸:۳۳
کد مطلب : ۱۹۶۴۴۱
تصویر رسانه‌ها از دنیای پیرامون

رسانه‌ها به جای پیام‌رسانی، خود پیام می‌شوند

رضا صادقیان
بخشی از ساخت و پرداخت تصویر دنیای امروز و شرح وضعیت رخداد حوادث در مکان و شرایط دیگران توسط رسانه‌ها صورت گرفته و می‌گیرد. ما به عنوان مخاطبان در سراسر جهان براساس خبرها، تصاویر و در نهایت تحلیل‌های ارایه شده توسط رسانه‌ها به کُنه رویدادها پی می‌بریم. به واقع ما از رویدادها حامل تصویری می‌شویم که توسط رسانه‌ها برساخته شده است.

با فراگیر شدن ابزارهای اطلاع‌رسانی؛ شبکه‌های تلویزیونی وابسته به بخش خصوصی، روزنامه، هفته‌نامه‌ها، فصل‌نامه‌ها، نشریات وابسته به نهاد دولت و در نهایت امر فراگیر شدن شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی نقش رسانه‌ها بیش از گذشته شده است. اما آنچه از سوی رسانه‌ها شنیده می‌شود «بی‌طرفی آنها» در قبال رویدادها است، ولی چنین ادعایی با شیوه خبررسانی و موضع‌گیری آنان در تضاد است. می‌توان مدعی شد رسانه بی‌طرف، رسانه‌ای که هر کدام از خبرها و وقایع را بدون فیلتر به اطلاع مخاطبان برساند وجود خارجی ندارد و تکرار بی‌سویه بودن اخبار یک رسانه شباهت بسیار با قلب کردن وقایع دارد. مک‌ لوهان می‌گوید: رسانه همان پیام است.

رسانه‌ها به جای انتقال دهنده پیام، خود پیام می‌شود. چرا که هر رسانه‌ای نوع خاصی از پیام‌ها را گزینش می‌کند و در فرآیند انتقال پیام هم تاثیرات بسیاری بر شکل و محتوای پیام می‌گذارد. این امر را می‌توان در انتشار گزارش‌های خبری، تصاویر و حتی کلیپ‌هایی که برای شرح خبرها تهیه می‌شود، مشاهده کرد. چیدمان ساختار هر کدام از رسانه‌ها به ترتیبی است که دستکاری کردن در پیام نخست و وقوع رویداد برایشان فراهم است. مدیر مسئول، سردبیر، دبیران صفحات و محتوای مختلف، دبیر تحریریه و... در این میان آنچه از طرف رسانه به تحلیل‌گران جهت به نگارش درآوردن تحلیل درخواست می‌شود نوع دیگری از پیام است، با این حال همان پیام نیز توسط سیاست‌های کلی رسانه به مخاطبان منتقل می‌شود، پیامی که از فیلترهای مختلف عبور می‌کند تا به شکل و محتوایی مورد نظر رسانه همخوان شود.

به عنوان مثال؛ پس از ترور سردار سلیمانی که با دستور مستقیم شخص رییس دولت آمریکا اتفاق افتاد ما با سه رویکرد خبری در میان رسانه‌های روبرو بودیم. استفاده از عبارت و کلید واژه‌هایی که هر کدام دارای بار معنایی متفاوتی بودند. استفاده از کلمات  «شهید»، «ترور» و «کشته». تمام رسانه‌های داخل کشور به دلیل باورمندی سردبیران به افکار دینی از عبارت شهید استفاده کردند، در همین زمان رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور از عبارت «کشته شدن» بهره بردند. آنچه در میان این دو شیوه اطلاع‌رسانی مهمتر بود نوع وقوع حادثه بود. در واقع رسانه‌های داخل خبر از «عملیات ترور» می‌دادند که در نهایت به شهادت سردار ختم شده است.

از طرفی دیگر رسانه‌های خارج از کشور همچنان به «قبول مسئولیت عملیات از سوی دولت آمریکا» و مسئولان مربوطه آن کشور سخن می‌گفتند، با این حال این عملیات همچنان «ترور» محسوب نمی‌شد و برای اینکه نشان دهند در خبرها نقش بی‌طرف را بازی می‌کنند کلیت عملیات را به دستور مقام ارشد سیاسی و یک تصمیم که از سوی «قدرت قانونی» صادر شده است خلاصه کردند. بنابراین طی تمام روزهایی که رسانه‌های برون مرزی درباره سردار سلیمانی پوشش خبری ارایه می‌دادند، همان خط نخست را دنبال می‌کردند، خطی که عملیات صورت گرفته ترور به حساب نیاید، و این همه در شرایطی صورت می‌گرفت که براساس مطالعات انجام شده درباره تروریسم و شاخص‌هایی که برای هر کدام از گونه‌های ترور تعریف و مورد سنجش قرار می‌گیرد ما با یک ترور کاملا دولتی روبرو بوده‌ایم.

تاکید چندین باره رسانه‌ها برای نشان دادن بی‌طرفی و اطلاع‌رسانی بدون سویه گیری به مخاطبان بیش از آنکه انتقال دهنده واقعیت باشد، شوخی و حتی می‌توان گفت طنز است. رسانه بدون موضع، رسانه‌ای مرده و بی‌جان است. رسانه‌ای که در دنیای دیروز و امروز وجود خارجی نداشته و نخواهد داشت. تمام خبرگزاری‌های وابسته به دولت‌ها در سراسر جهان، رسانه‌هایی هستند که قبل از آنکه منتقل کننده اخبار باشند در اندیشه تامین منافع دولت و کارگزاران وقت می‌باشند. خلاصه آنکه ما به عنوان مخاطب در دنیای امروز رویدادها را از دریچه رسانه‌ها می‌بینیم، رسانه‌هایی که تصویر ساخته خودشان را به مخاطبان می‌دهند، تصویری که احتمالا گاه به واقعیت رویدادها نزدیک می‌شود و گاه نمایی است که هیچگونه همخوانی با امر واقع رخداد ندارد.                                                                                          
برچسب ها: رسانه‌ها