گروه سیاسی: با نگاهی به فهرستهای انتخاباتی منتشر شده برای انتخابات مجلس شورای اسلامی میتوان به این نتیجه تلخ و نگرانکننده رسید که هر کدام از اعضای این فهرستها و یا ترکیبی از آنها به کرسیهای مجلس تکیه بزنند، اگر شرایط کشور بدتر از امروز نشود قطعا بهتر هم نخواهد شد اما علت بیان این ادعا چیست و چگونه میتوان این گزاره را اثبات کرد؟
واقعیت آن است که درصد قابل توجهی از نیروهای شناختهشده اصلاحطلب از انتخابات۸۸ به این سو تمایل و امکانی برای حضور در رقابتهای انتخاباتی را ندارند و از طرف دیگر، دیگرانی که هنوز امکان حضور در انتخابات را داشتند هم به دلایل مختلف از جمله نارضایتی فراگیر در جامعه، رویکرد شورای نگهبان در مواجهه با اصلاحطلبان و تنزل جایگاه مجلس در ساختار تصمیمگیری کشور گزینه حضور در انتخابات به عنوان کاندیدا را کنار گذاشتند. درصد اندک باقی مانده نیز که برای ثبت نام در انتخابات به وزارت کشور مراجعه کرده بودند با سد شورای نگهبان روبرو شدند و تنها اقلیتی از این درصد اندک توانستهاند با صلاحیت بودن خود را به اعضای شورای نگهبان اثبات کنند!
در سوی مقابل نیز نیروهای سیاسی کارآمد و با تجربه جریان اصولگرا، مدتی است که با کلیدواژههایی همچون «انقلابی» کنار گذاشته شدهاند و آن طور که از شواهد بر میآید یک طیف خاص در جریان اصولگرا مشغول تصمیمگیری برای این جریان سیاسی شده است. عدم ثبتنام علی لاریجانی، رییس مجلس در انتخابات اسفندماه و شاید از این موضوع مهمتر کنارهگیری جامعه روحانیت مبارز از فرآیند تهیه فهرستهای انتخاباتی گواهی بر این ادعاست که اغلب نیروهای درجه یک اصولگرا نیز از حضور در انتخابات کنار گذاشته شدهاند.
حال در چنین شرایطی، چه فهرستهای رنگارنگ اصولگرایان که در این دوره از انتخابات نام «انقلابی» و «جهادی» را بر خود نهادهاند و چه لیستهای انتخاباتی کمرنگ و کمرمق منتسب به برخی احزاب اصلاحطلب پیروز رقابت انتخاباتی شوند مجلس حاصل از انتخابات دوم اسفند مجلسی با مدیریت درجه دو و بلکه ضعیفتر خواهد بود. این همان اتفاقی است که مردم، کشور و حتی نظام سیاسی را تهدید میکند. تهدیدی که در کمال تعجب به هیچ وجه مورد توجه حکمرانان قرار نگرفته است.
پرسش اساسی این است که در چنین روزهایی که ایرانِ ما با بحرانهای پیچیده و لاینحلی در حوزههای مختلف از سیاست خارجی تا اقتصاد، از مسائل فرهنگی و اجتماعی تا محیط زیست، از شکاف عمیق میان متن جامعه و حاکمیت تا گسترش انواع فقر و... مواجه شده است چگونه میتوان انتظار داشت با مدیریت درجه ۲ این بحرانها را حل کرد و یا حداقل از گستردهتر شدن آنها جلوگیری به عمل آورد؟!