به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۵:۱۳
 
۷
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۱ ساعت ۱۰:۵۱
کد مطلب : ۲۰۴۲۴۱

تاملی بر ابعاد اجتماعی کنترل کرونا

تاملی بر ابعاد اجتماعی کنترل کرونا
دکتر علی میرزامحمدی
(جامعه شناس)

انتشار ویروس کرونا و تعطیلی اجباری دانشگاه ها، مدارس ، مراکز آموزشی و بسیاری از مشاغل، شکل جدیدی از زندگی را در چند هفته اخیر شکل داده است که با تجربیات و ذخایر ذهنی بسیاری از نسل های کنونی و حتی دهه های گذشته مغایرت دارد. این مغایرت ریشه در آن دارد که  زندگی روزمره ما، مجموعه ای از دانش مبتنی بر عقل سلیم و یک رشته رویه ها و ملاحظاتی است که به وسیله آنها با درک شرایط موجود راهمان را پیدا کرده و دست به عمل می‌زنیم. تکرار این رویه موجب می‌شود که درباره درست یا نادرست بودن آنها کمتر چون و چرا کرده و آنها را مسلم فرض کنیم.
در روش شناسی مردمنگارانه به صورت آزمایشی شرایطی را فراهم می‌کنند که این رویه در تعاملات روزمره به هم بریزد تا بر اساس آن بتوانند جریانی را که طی آن واقعیت ساخته یا بازسازی می‌شود مورد مشاهده قرار دهند. اما این آزمایش ها که بر اساس پژوهش های گارفینکل (جامعه شناس آمریکایی)  به "تظاهرات نقض کننده" معروف شده است به واکنشهای تند عاطفی در میان افراد مورد آزمایش منجر می‌شود. همین واکنشهای شدید این واقعیت را منعکس می‌سازد که برای انسانها چقدر مهم است که در فعالیتهای  معمول و مبتنی بر عقل سلیم آنها وقفه ای رخ ندهد. واکنش در برابر این آزمایشهای نقض کننده گهگاه چنان شدید است که برخی جامعه شناسان شرط احتیاط را در مورد کاربرد این آزمایش لازم می‌دانند.
اما شیوع بیماری کرونا شرایطی را فراهم نموده است که نه در "آزمایش خودساخته" و در سطحی بسیار خرد و برای مدتی کوتاه مدت، بلکه در "واقعیتی ناخواسته"آنهم در سطحی بسیار وسیع و برای مدتی نامعلوم در جریان زندگی روزمره اختلال ایجاد شود. واکنش های اقشار مختلف مردم به این شکل از اختلال ها به ویژه در روزهای اولیه شیوع بیماری کرونا، دشواری های وقفه در فعالیتهای معمول و مبتنی بر عقل سلیم را عیان نمود. برای مثال ما در تعاملات روزمره خود عادت داریم با افراد آشنا و در مواردی حتی غریبه دست بدهیم و گاهی اینکار با روبوسی نیز تکمیل می‌شود. در فرهنگ عامه اختلال در اینچنین رفتارهای اجتماعی و تمرد از آن، نوعی بی احترامی به طرف مقابل تلقی می‌شود که ممکن است  به واکنش خشم آلود طرف مقابل منجر شود. نمونه ای از این واکنش را اخیرا" رسانه های جهانی در عدم دست دادن تعمدی ترامپ با نانسی پلوسی و پاره کردن نطق سخنرانی ترامپ در واکنش به این تلقی بی احترامی به تصویر کشیدند.
بر خلاف تصور، کنترل بیماری کرونا فقط بر اساس کنترل بیولوژیکی و پزشکی نیست بلکه اینکار جنبه های جامعه شناختی و رفتارشناختی نیز دارد. زبان بدن همانند زبان شفاهی و کلامی قواعدی برای خود دارد که از عرف و فرهنگ جامعه تاثیر می‌گیرد و به راحتی نمی توان آنرا تغییر داد. برای تغییر در زبان بدن و شکل دادن به رفتارهای جدید اجتماعی که به کنترل بیماری کرونا کمک کند لازم است بر اساس پتانسیل های فرهنگی هر جامعه ای رفتارهای جایگزینی تعریف شود که خلاء روانی ناشی از حذف این رفتارها یا اداها و ژست های رفتاری و تغییر در زبان بدن را جبران کند. نوآوری در ایجاد کمپین "من دست نمی دهم چون شما را دوست دارم" و یا سلام و علیک به شیوه ژاپنی بدون تماس دست، نمونه هایی از این رفتارهای جبرانی است.
اعمال محدودیت برای مراسم و آیین های عرفی و مذهبی همانند مراسم تدفین، ختم، عروسی ، زیارت، برگزاری نماز جماعت، دید و بازدید ، صله رحم و ... نیز هرچند در روزهای اولیه با فشارهای اجتماعی با واکنشهایی در نافرمانی با عدم اجرای آنها همراه بود با اهرم فشار قانونی و تایید مراجع پزشکی و زمان سنجی و همراهی مراجع دینی تثبیت شده است.
هرچند در تاریخ اجتماعی بیماری های مسری در ایران و جهان، اختلال در زندگی روزمره واقعیتی مشابه بوده است اما شیوع بیماری کرونا در اواخر دهه نود شمسی تمایزات اساسی با شیوع اینچنین بیماری هایی در عصر پیشامدرن و حتی دهه های اخیر دارد. برخی از این تمایزات عبارتند از :
الف-میزان آگاهی های عمومی نسبت به بهداشت و بیماری و امکانات مقابله و کنترل بیماری در این عصر با دهه های گذشته قابل مقایسه نیست. این تصور آکنده از غرور و اطمینان کاذب بشری در دهه معاصر، مانعی مهم در کنترل بیماری جدیدی شده است که تصور ما را درباره بیماری های همه گیر به چالش کشیده است. پارادوکس شیوع این بیماری در آن است که چگونه بشری که مدعی سفر به کرات دیگر است و ثانیه به ثانیه به مدد پیام رسان های مجازی اطلاعات خود را به روز رسانی می‌کند در برابر ویروسی ریز عاجز شده است!؟
ب- شیوع بیماری های مسری در دهه های گذشته به اندازه دهه کنونی با تحولات جهانی گره نخورده بود. این مساله ریشه در آن دارد که ارتباطات جهانی در عصر جدید به واسطه صادرات و واردات و صنعت گردشگری بسیار افزایش یافته است.
ج-شیوع این بیماری در این دهه، شائبه هایی را درباره احتمال جنگ بیولوژیکی در افکار عمومی ایجاد کرده است که  در دهه های گذشته به ندرت مطرح شده بود. اما شیوع این بیماری، فارغ از دستکاری یا عدم دستکاری بشری در تکثیر آزمایشگاهی ویروس کرونا، نیم رخی از نتایج غیر قابل کنترل جنگ های احتمالی بیولوژیکی را  به تصویر کشید. به این معنا که نتایج اینچنین جنگ هایی که به قصد ضربه زدن به گروه ها یا جوامع و کشورهای رقیب صورت بگیرد نامشخص و به احتمال غیر قابل کنترل بوده و حتی امکان بازگشت خطرات آن برای طراحان وجود خواهد داشت. 
د-  انسانهای عصر مجازی به مدد رسانه های جمعی و پیام رسانهای مجازی این فرصت را پیدا کرده اند تا تاثیرات بیماری کرونا را بر زندگی فردی و اجتماعی خود بازخوانی کنند. در باورهای مذهبی خود تجدید نظر کنند و در شیوه های برگزاری مناسک چون و چرا کنند و آنها را با شرایط اجتماعی جدید پالایش و یا بازآرایی کنند. هرچند این بیماری ساختار طبقاتی جامعه را در راستای مشابه سازی واکنش به وضعیت بحرانی به چالش کشیده است که نمونه آنرا میتوان در قرنطینه خانگی، ممانعت از مسافرت، میزان مرگ و میر فارغ از طبقه اجتماعی مشاهده نمود  اما به تدریج تلاش هایی برای تمایز طبقاتی جریان بیماری در جامعه مطرح گردید. طنازی های فضای مجازی در طبقه بندی کرونا به کرونای مسئولین و آقازاده ها و کرونای مردم عادی نقدی تلخ بر این تلاشهای تمایزی است.
علاوه بر چالش ساختار طبقاتی ، جغرافیای انتشار بیماری نیز به چالشی دیگر تبدیل شده است. رصد اولین نمونه های شیوع کرونا در ایران در شهر قم مسایل مختلفی را در جامعه مطرح کرده است. برخی مسایل طرح شده در این باب موجب شده است شهروندان قمی ازانتساب ریشه معضلات اجتماعی اخیر به قم شکوه نمایند. کنترل این بیماری علاوه بر متغیر "آگاهی مردم"، از متغیر اجتماعی "کسب درآمد و استرس های ناشی از تامین هزینه های زندگی" نیز  تاثیر می‌پذیرد. خوشبختانه شناخت و درک بخشی از این نگرانی ها از ناحیه دولت و نهادهای مختلف موجب شده است از حجم و شدت این نگرانی های اجتماعی کاسته شود.
تامل در شیوع این بیماری نشان داد بیماری و کنترل آن تنها بعد بیولوژیکی و پزشکی ندارد بلکه علاوه بر این با ابعاد اجتماعی و تمایزات اجتماعی در پیوندی تنگاتنگ قرار دارد.
بخش مهمی از ابعاد اجتماعی کنترل بیماری های مسری در قالب پژوهش های جامعه شناسی پزشکی و جامعه شناسی بدن می‌تواند در اختیار عموم قرار گیرد. شناخت زبان و فرهنگ بدن در فرهنگ های مختلف ایرانی و شناخت ارتباط متغیرهای اجتماعی با شیوع بیماری به ما کمک می‌کند تا در موارد مشابه آینده، تدابیری بر اساس پتانسیل های فرهنگی هر منطقه جغرافیایی در جهت کنترل بیماری های مسری آماده کنیم و دیگر مانند بیماری کرونا با غافلگیری، فرصت کنترل سریع را از دست ندهیم.