چرا آشتی ملی کلید واژه نجات کشور است؟
24 ارديبهشت 1399 ساعت 14:12
گروه سیاسی: آذر منصوری - فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی نوشت: سخنرانی اخیر سیدمحمد خاتمی که درمیانه بحران کرونا به صورت آنلاین برگزار شد با واکنش های متعددی مواجه شد. از واکنش سرنگونی طلبان و مخالفان تند رو داخلی گرفته تا کسانی که تصور میکنند سید محمد خاتمی باید طرحی نو در اندازد و در رویه ها و رویکردهای گذشته خود تجدید نظر کند. در این میان و از همه مهم تر واکنش کسانی است که از موضع خود اصلاح طلب پنداری انگشت اتهام به سوی رئیس دولت اصلاحات گرفته اند.
به خصوص کسانی که با پاک کردن صورت مسئله و دادن آدرس غلط و بی توجهی به مقدورات و اقتضائات پیش روی اصلاح طلبان یا می خواهند خاتمی در منتهی علیه رادیکالیسم باشد و یا در سوی دیگر به گونه ای عمل کند که مراد آنها برای گدایی و حضور در قدرت به هر قیمتی تأمین شود. اما خاتمی با این سخنرانی ثابت کرد که نه این است و نه آن. او مجددا و مکرر باز هم از آشتی ملی گفت و تاکید کرد که باید از کرونا در جهت اصلاح شیوه های نامطلوب حکمرانی درس بگیریم.
چرا خاتمی همچنان آشتی ملی را کلید واژه اصلی حل مشکلات و نجات کشور می داند؟ جامعه امروز ایران از شکاف های متعددی رنج می برد که باید مورد توجه مجموعه جریان های سیاسی باشد که نگران منافع ملی کشور هستند. اعتراضات دی ماه ۹۶ و آبان ماه ۹۸که با کشتار خونین معترضان مواجه شد گویای این واقعیت است که تداوم چنین شرایطی اخذ تصمیمات مهم در حد تغییر قیمت بنزین را با چه ریسک هایی همراه می سازد. در حالیکه چنانکه شاخص اعتماد عمومی در حد مطلوبی قرار داشت، جامعه با تصمیمات سخت در شرایط تحریم های ظالمانه ترامپ همراهی بیشتری می کرد. از یاد نبردهایم که در زمان جنگ تحمیلی هشت ساله علیه ایران همین مردم چگونه از نان شب خود گذشتند و با نثار جان و مال و هر آنچه که داشتند از مام میهن دفاع کردند.
دلیل روشن بود؛ هیچ شکافی بین حاکمیت و ملت در آن مقطع نبود و قاطبه مردم ایران با تصمیمات نظام همراهی می کردند. سیدمحمد خاتمی در چند سال گذشته در ضرورت تحقق الزامات آشتی ملی و جریان گرفتن گفتگوهای بیشتر تاکید فراوان داشته است، اما این پیشنهاد با پاسخ مثبتی مواجه نشد. حال چرا به رغم آنکه پاسخ مثبتی به این پیام داده نمی شود، او دست از این اصرار مکرر نمی شوید؟
پاسخ روشن است: فارغ از امکان و امتناع سیاست ورزی اصلاح طلبانه در ایران ، اصلاحات در میانه یک؛ رادیکالیسمی که پایانی جز فروپاشی بر آن مترتب نیست و دو؛ افراط گرایی که تدوام آن ظرفیتهای دمکراتیک و نهاد جمهوریت نظام را به محاق می برد قرار گرفته است، می دانیم که پایان هر دو رویکرد یک نقطه خواهد بود. این دو هر چند در ظاهر در تقابل با یکدیگرند اما نتیجه مسلط شدن هر یک از انها در نهایت نتیجه ای جز اضمحلال و یا فرو پاشی به دنبال نخواهد داشت. این درس و عبرت بزرگ تاریخ است.
اصلاحات بدور از رادیکالیسم و افراط گرایی مجاز است به راهبردهایی متوسل شود که با تقلیل دادن و کاهش اثر گذاری این دو شیوه های نامطلوب حکمرانی را در ایران اصلاح کند. ضمن آنکه باید توجه داشت اتخاذ هر راهبردی بدون توجه به اقتضائات، امکان و امتناع سیاست ورزی اصلاح طلبانه ره به جایی نخواهد برد. آشتی ملی بر آمده از امکان، امتناع و اقتضائاتی است که به اصلاح طلبان مجال سیاست ورزی می دهد. صورت مسئله روشن است. ساختار حکومت و جامعه ایران از دوقطبی و شکاف های متعدد رنج می برد. راه حل مقابله با این دوقطبی مخرب و شکافهایی که در صورت تداوم هر یک می تواند تهدیدی علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور باشد، رسیدن به تفاهم ملی است که ناگزیر باید از دل گفتگوهای مداوم و مکرر بین ارکان حاکمیت و بین حاکمیت و مردم به دست بیاید.
نقطه آغاز این مسیر پذیرش آشتی ملی و رهاشدگی کشور از آفت سیاست زدگی همه امور جاری کشور است. آشتی ملی کلید واژه و رمز اصلی و مقدمه هر اقدامی است که می تواند کشور را در برابر انواع تهدیدها بیمه کند. آشتی ملی تنها کلیدواژه ای است که می توان امیدوار بود با پذیرش آن خواست و مطالبات قاطبه مردم ایران به کرسی می نشیند. آشتی ملی عنصر اولیه هر نوع چسبی است که قرار است همبستگی و وحدت ملی را تقویت کند. آشتی ملی تنها راه تقویت امنیت ملی کشور هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت است. خاتمی خاتمی است و ترجیح او ادامه همین سیاست ورزی است. از الزامات این نوع سیاستورزی باید سخن بسیار گفت تا جامعه نیز همراهی لازم را با آن داشته باشد و در دام افراط و تفریط نیفتد. اگر دیگرانی هستند که راه بهتری را سراغ دارند بسم الله
کد مطلب: 214864