تعداد مراجعه به سايتهاي فيلتر شده كه در خارج از ايران به روز ميشوند، در Host و فضاي مجازي داخل ايران ارزيابي كاربري نميشوند، زيرا كاربر داخل ايران با فيلترشكن و يا VPN به اين سايتها دسترسي پيدا مي كند كه معناي سادهتر اين است كه: كاربران مذكور چون از سرورهاي غيرايراني به سايتهاي مذكور دسترسي پيدا ميكنند عملا (و اگر نه صددرصد) اما به شكل عمدهاي، شمارشگر سايتهاي جستجوگر اين گونه كاربران را غير ايراني محسوب ميكنند و به همين دليل به آمار كاربران داخلي كه به صورت مستقيم و از طريق سرورهاي مجاز داخل كشور به سايتهاي مرجع دسترسي پيدا ميكنند، افزوده نميشوند اما درباره ميزان كاربران داخلي به خبرگزاريهاي خبري داخلي به دليل اينكه هيچكدام از آنها فيلتر نيستند و با مجوز رسمي در حال فعاليت ميباشند، آمار تقريبا و با ضريب اطمينان بالا صحيح ميباشد. به ويژه اينكه به جز خبرگزاريهاي داخلي و شناسنامهدار داخلي، سايتهاي فارسي زباني كه در زمينه خبري فعاليت ميكنند و در خارج مستقر ميباشند عموما رويكردي به شكل معمول «خبرگزاري» ندارند و اغلب به عنوان سايتهاي خبري- سياسي فعاليت ميكنند به جزء چند سايت رسانههاي فارسيزبان خارجي كه آنها را نيز نميتوان خبرگزاري قلمداد كرد و بايد در زمره سايت شبكههاي تصويري- صوتي دانست. (براي مثال بيبيسي و...).
عليايحال ارزيابي پيشرو به خبرگزاريهاي داخلي را شامل ميشود كه داراي شناسنامه رسمياند و پايگاه عموما ثابت نهادهاي رسمي و تاثيرگذار نظام سياسي كشور محسوب ميشوند، دسترسي به آنان براي همگان آزاد است. با همه اينها بايد ابتدا نگاهي اجمالي به شرايط سياسي كشور داشته باشيم تا سپس نتيجهاي واقعيتر از اين تحقيق داشته باشيم.
**********
براي بحث و بررسي شرايط فعلي خبرگزاريهاي رسمي و پرمخاطب داخلي كشور (با رويكرد خبر سياسي و عمومي) نيازمند نگاهي گذرا به فضاي سياسي در ايران هستيم، زيرا غير از اين نميتوان به تحقيقي اثرگذار و نتيجهگيري واقعي از آن رسيد. به همين دليل در قسمت دوم اين گزارش و تحقيق كه قصد بررسي جايگاه خبرگزاريهاي پرمخاطب خبري ايران (با رويكرد خبر سياسي و عمومي) را دارد، لزوما و به صورت اجمالي به تحليلي از وضعيت سياسي ايران در دو مقطع نيازمنديم. ابتدا مقطع ۳۰ساله(از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۸) و مقطع دوم از خرداد ۱۳۸۸ به اين سو.
در طول سه دهه (از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۸) به جز ماههاي نخست سال ۱۳۵۸ همواره ۲ قطب بندي و جناحبندي سياسي بارز در عرصه سياسي ايران نمود داشت.
اگر از سال ۵۸ بگذريم كه گروههاي جناحها و احزاب سياسي متفاوت با گرايش و سلايق مختلف (چپ سوسياليستي، مليگرايي، قومگرا و...) فرصت عرضاندام يافتند اما خيلي سريع به محاق رفته و بيش از تصور معمول آن دوره از دايره معادلات سياسي ايران خارج شدند؛ اما همواره ۲ جناح اصلي در درون نظام در طول ۳۰ سال (۵۸ تا ۸۸) كم و بيش فعال بوده و صفآرايي انتخاباتي و سياسي و حضور در مناصب قدرت را شكل ميدادند. اين دو جناح البته در طول اين ۳۰ ساله مورد اشاره، با تابلو و عناوين، شاخصهها و حتي گرايش فكري متفاوت در عرصه سياسي كشور حضور داشتند. به اين دو قطببندي اشارهاي گذرا ميافكنيم:
۱- جناح چپ، پيروان خط امام، اصلاحطلبان
سه عنوان اصلي يكي از دو طيف مطرح سياست ايران بود. اين طيف در ساليان اول انقلاب بسياري از پستها و مسووليتهاي مهم كشور (در هر سه قوه) را بر عهده داشتند و چند اتفاق تاثيرگذار در معادلات سياسي ۳ دهه اخير ايران را نيز مديريت
براي بحث و بررسي شرايط فعلي خبرگزاريهاي رسمي و پرمخاطب داخلي كشور (با رويكرد خبر سياسي و عمومي) نيازمند نگاهي گذرا به فضاي سياسي در ايران هستيم، زيرا غير از اين نميتوان به تحقيقي اثرگذار و نتيجهگيري واقعي از آن رسيد
و رهبري كردند كه بارزترين آن موضوع تسخير سفارت آمريكا و همچنين مديريت برخي از رخدادهاي فرهنگي كه شامل تندرويهايي نيز بود. امري كه در حال حاضر و در نقد اين جناح عليه آنان به كار ميرود.
۲- جناح راست، جناح محافظهكار، جناح اصولگرا
اين سه عنوان هم براي جناح ديگر و مطرح عرصه سياسي ايران در برهه ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۸ بكار برده شده است. اين جناح قدرتمند نيز در طول ۳۰ ساله مورد اشاره مسووليت و مديريت داشته و بسياري از اتفاقات و رخدادهاي تاثيرگذار كشور را مديريت و هدايت ميكردهاند كه بارزترين و تاثيرگذارترين آن موضوع ۸ سال جنگ (تحميلي) ميباشد.
با اين اشاره گذرا گزارش پيشرو سعي دارد به اين نكته بپردازد كه از خردادماه ۱۳۸۸ و پس از انتخابات دوره نهم رياستجمهوري و اتفاقات پس از آن، اين ۲ جناح اصلي نظام سياسي كشورمان در عرصه رسانهاي (خبري با گرايش سياسي) چه وضعيت و شرايطي دارند.
۱- خبرگزاريها:
در بين خبرگزاريهاي خبري (با گرايش سياسي اول) ايران، خبرگزاري فارس در حال حاضر پربينندهترين خبرگزاري داخلي ايران به شمار ميرود.
بعد از آن خبرگزاريهاي مهر، واحد مركزي خبر، ايرنا، ايسنا و برنا ميباشند كه همه آنها توسط ارگانها و سازمانهاي رسمي، دولتي و اصولگرايان اداره و جهتگيري خبري آنها نيز در همين چارچوب بوده و كمتر خبري سياسي مثبتي از طيف اصلاحطلبان در آنها مخابره ميشود و عموما با رويكردي منفي عليه آنان همراه است.
در حال حاضر و بنا به آمار و دادههاي سايت Alexa (پايگاهي كه روزانه تعداد مراجعه به كل سايتها و تارنماهاي جهان را ثبت و مخابره مينمايد و رتبهبندي سايتها را در كل جهان و يا هر كشور به كاربران خود ارائه ميدهد) سايت خبرگزاري فارس در بين ۵۰۰ سايت پربيننده در ايران در رده ۲۱ قرار دارد كه در بين سايتهاي خبري داراي رده اول ميباشد.
در رده دوم خبرگزاري مهر قرار دارد كه در بين كل سايتهاي پربيننده ايراني و خارجي داراي رتبه ۶۰ ميباشد. ايرنا (خبرگزاري جمهوري اسلامي و ارگان رسمي دولت) در اين رتبهبندي (ميزان مراجعه كاربران) در رده سوم و در بين كل سايتهاي مراجعهشونده در ايران جايگاه ۹۰ را از آن خود دارد. بعد از ايرنا، خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) قرار دارد كه رتبه ۱۲۰ داخلي ايران و در بين خبرگزاريهاي خبري با رويكرد سياسي رده چهارم را از آن خود نموده است.
اين در حالي است كه ايسنا در دولت خاتمي تاسيس و رسانهي حامي اصلاحطلبان به شمار ميرفت ولي با روي كار آمدن دولت نهم و با تغيير رويكرد سياسي خود عملا مواضع نزديكتر به اصولگرايان را پيشه ساخت كه اين امر خصوصا از سال ۸۸ به بعد روند سريعتري به خود گرفت خصوصا اينكه برخي از مديران قبلي آن به دليل حمايت آشكار از كانديداهاي اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري سال ۸۸ با محدوديتهايي مواجه شدند كه شاخصترين آنان ابوالفضل فاتح (اولين مديرعامل ايسنا) بود كه در انتخابات سال ۸۸ رياست كميته رسانهاي ستاد انتخابات ميرحسين موسوي را بر عهده داشت و پس از اين مرحله براي ادامه تحصيل عازم خارج از كشور شد.
همچنين در حال حاضر باشگاه خبرنگاران و واحد مركزي خبر (هر دو وابسنه به صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران) رنكينگ هاي ششم و هفتم را از آن خود دارند.
با نگاهي اجمالي به ۷ خبرگزاري پربيننده داخلي كشور مشخص ميشود از نظر سياسي خط و خطوط خبردهي، گزارش و تحليل همه آنها سمت و سوي اصولگرايانه دارد كه در اين ميان البته بحث تندروي و يا اعتدال تا حدي درباره آنها از نظر موضعگيري سياسي كاربرد دارد. فارس از نوع نگاه سياسي، برخوردي تند و غيرقابل انعطاف با اصلاحطلبان دارد.
ايرنا به عنوان رسانه رسمي دولت جانب كامل از حمايت دولت را بر عهده دارد و از نظر طيفبندي گرايشهاي درون اصولگرايي به عنوان رسانه سرسخت حامي دولت و تا حدودي در مقابل منتقدان اصولگراي آن قرار گرفته است و البته مواضع ضداصلاحطلبان نيز در آن بروز و ظهور هميشگي دارد.
خبرگزاري مهر كه طي فعاليت يك دهه اخيرش با فراز و نشيبهايي مواجه بوده گرچه در طيف اصولگرايان قرار دارد؛ اما در
رده و ميزان اقبال جامعه نسبت به خبرگزاري هاي رسمي كشور با توجه به هزينه غيرقابل قياس آنان حتي با بسياري از سايتهاي پرمخاطب بخش خصوصي نيز تامل انگيز است.
موضعگيريهاي داخلي سياسي سعي دارد جانب اعتدال بيشتري نسبت به منتقدان و خاصه اصلاحطلبان داشته باشد و ايسنا كه روزگاري ارگان و تريبون اصلاحطلبان به شمار ميرفت نيز در حال حاضر روشي مشابه مهر را پيشه كرده و سعي دارد ضمن اينكه از پيشينه قبلي خود فاصله بگيرد، حتيالامكان تلاش كند كه طيف فكري اصلاحطلبان را نيز به طور صددرصد از خود دفع نكند، اما به هر حال از نظر تحليلي و ارزيابي رسانهاي، تغيير رويكرد آن نسبت به دهه اوليه فعاليتش كاملا آشكار است.
حدود ۱۰ خبرگزاري نسبتا فعال ديگر نيز از نظر رتبهبندي در ردههاي بعدي قرار ميگيرند كه آنها همگي در طيف اصولگرايان و عموما توسط ارگانها و سازمانهاي رسمي كشور راهاندازي و مشغول فعاليتند كه البته جايگاههاي خوبي در ردهبندي سايتهاي پربيننده خبري كشور ندارند و بعضا حتي ميزان مراجعه كاربران آنها از برخي سايتهاي خصوصي نيز كمتر است.
ايلنا؛ از صدر تا ذيل!
و سرانجام بايد به خبرگزاري كار ايران(ايلنا) اشاره كنيم كه در دهه ۷۰ و در كنار ايسنا، خبرگزاري حامي اصلاحطلبان تلقي ميشد كه از نظر ردهبندي تعداد مراجعه كاربران در داخل ايران، در ردههاي بالا قرار داشت اما بعد از اتفاقات انتخابات سال ۸۸ با حكم دادگاه به مدت طولاني تعطيل شد و برخي از مديران و اعضاي تحريريهاش با مشكلات قضايي و حقوقي مواجه شدند. اين خبرگزاري كه وابسته به نهاد خانه كارگر ميباشد پس از توقفي يكساله و اندي، از سال ۸۹ مجددا و البته با رويكرد و مواضع بسيار تعديل شده فعاليت مجدد خود را آغاز كرد و گرچه در بين اخبار و مصاحبه در سرويس سياسي آن هنوز رگههايي از گرايش اصلاحطلبانه به چشم ميخورد ولي به دليل وقفه طولاني در فعاليت آن و ملاحظات حاكم بر مديريت آن، جايگاهش در بين خبرگزاري و حتي سايتهاي خبري پربيننده در كشور به شدت آسيب ديده است. ايلنا كه در دهه ۷۰ در كنار ايسنا و ايرنا جزو ۳ خبرگزاري پربيننده ايران محسوب ميشد، به دليل مسائل پيش گفته در حال حاضر رديف بسيار تاملبرانگيز ۷۰۰ سايتهاي ايراني قرار دارد كه نشان ميدهد اين خبرگزاري پرمخاطب گذشته، در دوره تجديد حيات خود چندان موفق عمل نكرده و نتوانسته جايگاه سابق خود را باز بيابد به ويژه اينكه اين خبرگزاري از نظر ساختار حرفهاي (در حوزه و سرويسهاي غيرسياسي خود همچون اقتصادي، اجتماعي، هنري و ورزشي) نيز به حداقلها رضايت داده و عموما به مخابره اخبار و مطالب رسمي پرداخته و از نظر توليد اخبار، گزارش، تحليل و مصاحبه نسبت به گذشته خود فاصلهاي طولاني دارد.
و نكاتي فهرستوار درباره جايگاه خبرگزاريهاي خبري- سياسي كشور:
۱- رده و ميزان اقبال جامعه نسبت به خبرگزاري هاي رسمي كشور با توجه به هزينه غيرقابل قياس آنان حتي با بسياري از سايتهاي پرمخاطب بخش خصوصي نيز تامل انگيز است.
۲- از نظر مقايسه با جايگاه خبرگزاريهاي سياسي و خبري جهان و حتي كشورهاي در حال توسعه نيز رده خبرگزاريهاي داخلي ايران بسيار نازل و سئوال برانگيز است.
نتيجهگيري اين گزارش تحقيقي را با اظهارنظر يكي از مديران مسوول مطبوعات كشور به پايان ميبريم كه درباره ارزيابي فضاي رسانهاي به صورت اجمالي به خبرنگار پايگاه خبري - تحليلي «بهار» گفت: «رويكرد مسوولان سياسي و رسانهاي كشور در حال حاضر و خصوصا در مقطع پس از خرداد ۱۳۸۸ عملا به جانب بها دادن به فضاي رسانهاي با نگاه اصولگرايانه و حذف كامل رسانههاي طيف مقابل دارد و بعيد به نظر ميرسد عزم و ارادهاي در حال حاضر براي اين طرز تفكر موجود و حتي قابل طرح و بحث باشد كه طيفبندي سنتي ۳۰ ساله اول انقلاب (برهه ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۸) دوباره در فضاي رسانههاي رسمي كشور احياء شود، حداقل در مدت زمان كوتاه و حتي ميانمدت چنين تصوري بسيار بعيد به نظر ميرسد.»
قسمت سوم اين گزارش تحقيقي در باره وضعيت سايت هاي موسوم به «خبري- تحليلي» است كه بزودي در بهار منتشر خواهد شد.