گروه اقتصادي: تقریباً دو سال از اجرای مرحله اول قانون هدفمند کردن یارانه گذشته است. در رابطه با این موضوع اظهارنظرها متفاوت بوده است، اغلب کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی به شیوه اجرا و نتیجه آن انتقاد دارند. برای مثال قرار بود دولت ۳۰ درصد از درآمدهای معاملههاي انرژی را به بخش تولید اختصاص دهد تا زیرساخت ها و تجهیزات را نوسازی و بازسازی شوند که در عمل اتفاق نیفتاد و این امر سبب شد که کارخانههاي زیادی تعطیل شوند، انتقاد دیگری که به عملکرد دولت در این زمینه ميکنند، مصرف پولهاي حاصل از آزاد کردن حاملهاي انرژی که در اختیار دولت قرار گرفته است شفاف نیست،
کارشناسان اعتقاد دارند که دولت در اجرای مرحله اول هدفمندی موفق عمل نکرده است.
در مقابل دولت نه فقط اینکه این نظرات را قبول ندارد بلکه ادعا دارد که این حرف ها مغرضانه و برای زیر سؤال بردن عملکرد دولت است و به قول معروف چوب لای چرخ دولت گذاشتن است و ضمن دفاع از عملکرد خود در اجرای مرحله اول هدفمندی آن را برای دولت موفقیت ميداند و بر اجرای مرحله دوم هدفمند کردن یارانه اصرار دارد.
در همین حال کارشناسان اعتقاد دارند که شرایط اقتصادی فعلی کشور تحمل اجرای مرحله دوم را ندارد و مدعای این امر وضع آشفته بازار، نرخ تورم، مشکلات تولید و... است.
یکی از اتفاقاتی که قرار است با اجرای مرحله دوم هدفمندی بیفاد پنج برابر شدن یارانههاي نقدی است، سؤالی که در اینجا از دولت مطرح ميشود این است که در پرداخت همین مبلغ مرحله اول دچار مشکل است و به گفته ی کارشناسان اقتصادی دولت برای تأمین این مبلغ از صندوق خزانه ملی برداشت ميکند و رقمی که الان برای یارانه نقدی پرداخت ميشود در حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان نیاز است، که با توجه به شرایط امروز کشور و تحریمهاي نفتی معلوم نیست دولت برای تأمین این مبلغ چه برنامه ای دارد، اما با همه این واقعیت ها سؤال مهم و اساسی که در این زمان مطرح ميشود، اصرار عجیب دولت برای مرحله دوم؟
جواب این سؤال را ميتوان در ماهیت و حقیقت این گفته ها پیدا کرد.
در واقع با نزدیک شدن به انتخابات و اینکه از قبل نشانههاي دال بر اینکه دولت برای حفظ قدرت و معرفی کاندیدای موردنظر خود پشت پرده فعالیت انتخابات خود را اغاز کرده است، از جمله همین مصاحبه اخیر رئیس جمهور که ادعا کرد چه کسی گفته که امسال سال آخر دولت است، پس معلوم ميشود که شعار دولت برای انتخابات سال ۹۲ همانند سال ۸۴ اقتصادی است و آنها با توجه به تفکری که برای مدیریت دارند در واقع رأی آوری آنها را در بخش متوسط و ضعیف که اکثریت جامعه هستند ميداند و به این موضوع همه واقفند که با توجه به مشکلات اقتصادی امروز جامعه بهترین شعار برای جلب آرای این قشر، شعار پنج برابر شدن یارانه نقدی است شاید خود دولت هم باتوجه به وضعیت اقتصادی مملکت بعید میداند که مجلس چه از نظر کارشناسی و چه از لحاظ منطقی زیر بار خواسته دولت نخواهد رفت. پس با این وضع هدف و غایت چیست؟ دولت برای پیروزی خود در انتخابات ۹۲ و حفظ قدرت خود چند هدف عمده را دنبال ميکند.
یک، ميخواهد این را به افکار عمومی دیکته کند که دولت در جهت حل مشکلات اقتصادی و سر و سامان دادن به وضع معیشت مردم مصمم است اما دستهاي دیگری از جمله مجلس به علت کدورت و غرایز سیاسی در مقابل دولت ایستادند و مانع اجرای سیاستهاي دولت هستند، به بیان دیگر دولت ميخواهد در این زمان مظلوم نمایی کند که دستهاي مانع کار و فعالیت دولت ميشوند. در نتیجه با این کار بخش دیگر حاکمیت را در مقابل مردم قرار ميدهد و خود را به عنوان جریان سوم و مقابل این جریان معرفی کند.
دو، در ماههاي باقی مانده تا انتخابات ميخواهد با جا انداختن این تفکر در بین عامه جامعه که احمدینژاد ميخواست یارانههاي نقدی را اضافه کند اما عمر کم دولت فرصت انجام این کار را به او نداد و با این اعتقاد که اگر کاندیدای دولت رأی بیاورد حتماً یارانههاي نقدی را پنج برابر خواهد کرد. در نتیجه رأی آنها کاندیدای موردنظر دولت خواهد بود. اگر کاندیدای دولت آقای مشایی بوند و شورای نگهبان صلاحیتش را تأیید کرد مسئول مدیریت این برنامه را خود احمدینژاد بر عهده خواهد داشت، به این خاطر که احمدینژاد و قشر ضعیف جامعه زبان هم را خوب ميفهمند و مشایی تمرکز خود را بر روی قشر بالای جامعه از جمله تحصیلکردگان، دانشجویان و قشر مرفه جامعه با شعار آزادیهاي اجتماعی خواهد کرد و سعی در متقاعد کردن این قشر برای رأی دادن به او خوهد بود.