گروه مقالات: به ياد دارم كه در سال نخست رياستجمهوري آقاي احمدي نژاد، دولت براي كمك به مستاجران طي فراخواني اعلام كرد كه مبلغ 10 ميليون تومان وام وديعه مسكن با كارمزد 4 درصد براي اين قشر آسيب پذير جامعه در نظر خواهد گرفت.
حميد نجف
چند روز بعد هم ثبت نام اينترنتي براي متقاضيان آغاز شد. دوستي داشتم كه آن زمان مستاجر پير مرد و پير زني در خيابان كارون تهران بود، او و صاحب خانه اش هم زمان ثبت نام كردند و چند ماه بعد قرعه به نام پير مرد صاحب خانه درآمد و دوست بخت بر گشته من از قافله جا ماند. او همچنان مستاجر است و پير مرد هم هنوزسر مست آن وام شيرين و حتما در جستجوي سوژه اي جديد....
اين داستان پس از سالها با رويت فرم جديد دريافت يارانههاي مرحله دوم مجددا از ذهنم عبور كرد. فرم مختصر و ظاهرا مفيدي كه باز هم هزاران اما و اگر براي مخاطب خود بر جاي مي گذارد و پر سشهاي فراواني را در دل خود دارد. توجه صرف به در آمدها و گذشتن از هزينههاي سر سام آور زندگي مردم يكي از اصلي ترين نواقص اين پرسشنامه است هر چند مسئولان محترم وزارت اقتصاد و دارايي در برنامه پايش روز يكشنبه سعي داشتند با پاسخهاي كوتاه تا حدودي جوابگوي سئوالات بي شمار مردم باشند. اما نقص آشكار پرسشنامه باعث ميشد كه با هر جوابي سئوالات بيشتري در ذهن و افكار مشوش مخاطبان به وجود بيايد. بر طبق اظهار نظر آقايان اگر مستاجري يك دانگ از يك خانه 40 متري قديمي در منطقه شوش هم داشته باشد باز هم مالك به حساب مي آيد و بايد در فرم مربوطه،خود را مالك به حساب آورد.
درست مانند كسي كه صاحب برجي در شمال شهر است. در جاي ديگر به وضوح به درآمدهاي حاصله از سو بانكي سپردههاي مردم اشاره ميشود. موضوعي كه ممكن است انبوهي از مراجعه كنندگان را براي بيرون كشيدن پول خود از بانكها ترغيب نمايد. در اين فضا متاسفانه رسانهها هم كه بايد در رفع اين ابهامات و نگراني پيش قدم و كمك حال دولت تدبير و اميد در اين اقدام ملي باشند هنوز سرگرم بازيهاي سياسي خود هستند.
به هر حال در سكوت سنگين اقتصاددانان بلند پايه كشور ناچارم به عنوان يك فعال كارگري و يك پژوهشگر دون پايه علوم اجتماعي به چند نكته اساسي و مغفول مانده اشاره كنم.
نكته اول نحو سخيف بكارگيري كلمه نيازمند و توهين آشكار به مردمي است كه سالهاست به دليل سياستهاي اشتباه بعضي از مديران بي كفايت در رنج معيشت هستند و با سيلي آبروي خود را حفظ كردهاند. مورد ديگر عدم توجه به دارائيهاي افرادي است كه اين روزها به صورت شمش طلا و دلار در كنج خانه انباشته است.
دارايي هايي كه از ماليات معاف است و نقشي در سازندگي ندارد. مورد بعدي عدم اشاره به هزينه ها است هزينههاي سنگين تحصيلي و درماني كه متاسفانه بخش عظيمي از هم وطنان گرفتار آن هستند، همچنين هزينههاي اقساط وامهاي مختلف كه رمق اكثر مردم را گرفته است. به هر حال پرسشنامه ناقص قطعا به جوابهاي ناقص ختم خواهد شد. جريمه اشتباه مردم مشخص است، اما جريمه طراحان اين پرسشنامه ناقص نامشخص؟