...جامعه بسته، خلاقیت را در بلند مدت کاهش ميدهد زیرا از تقابل با دنیای آزاد اطراف خود، دچار ترس و تردید ميگردد. ارتباط میان ملتها، فرصتهای فراوانی را پیش روی افراد مستعد قرار ميدهد...
عطا افشاریان
گروه مقالات: آزادی اندیشه و عمل، مادامیکه ظلم در حق دیگران نباشد، یکی از پایههاي مهم رشد جوامع کهن و جدید بوده است. نگاهی به تاریخ بشریت نشان ميدهد که ملتها، بر پایه اندیشه آزاد و کار آزاد تمدنهای عظیم، دانش و توسعه ایجاد نموده اند.
مرزها، انسانها را از یکدیگر جدا ساختهاند و این جدایی مانع صلح پایدار و تکامل اندیشه ها و خرد جمعی در دنیاست و ادیان که برای رهایی انسانها از قید بندگی دیگران، آزادگی، انسان زیستن انسان و رشد کرامت آنها آمده اند، تبدیل به سنگ بنایی برای قتل عام و تفرقه بشریت و وارستگی و برتری عده ای نسبت به دیگران و ایجاد ظواهر شده اند.
انسانها فراموش کرده اند که نوع انسان شهروند زمین است نه کشورها و شهرهای ساختگی، شهرها و کشورهایی که خود ساخته ایم و عده ای از خود ما انسانها، ما را در آنها محصور نموده و بین ما تفاوتهایی تعریف کرده اند تا بیش از پیش جدایی انسانها رقم خورد و اتحاد بزرگ انسانی، که وقوعش نزدیک است، سرانجامی طولانی داشته باشد.
براي مثال، در عصر جدید، ساختار اجتماعی آمریکا و نحوه شکل گیری این قدرت در دنیای نوین، نمونه ای از رشد بشری برای بهبود زندگی اجتماعی است. شکل گیری جامعه آمریکایی با تمام جوامع هم عصر خود متفاوت است، چرا که پایههاي جوامع دیگر ریشه در سالها تمدن و تاریخ کهن دارد ولی شکل گیری جامعه آمریکا، بر پایه تکامل و بهبود تدریجی است، حرکت تدریجی جامعه خشونت طلب و برده دار آمریکایی به جامعه ای متشکل از قومیتها و رنگها و زبانهای مختلف و خواستگاه بروز استعدادهای متعدد، جامعهای که خیلی زود سرزمین فرصتها نام گرفت و ماجراجویانی از تمام کشورها را در خود جای داد.
به گونه ای که این جامعه زمینه ساز بروز خلاقیتهایی در جهت پیدایش صنایع نوین، صنایع هوایی، خط تولید و کاهش هزینه ها و مولد بسیاری از نظریههاي اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شد. رشدی که با جذب نخبگان سایر کشورها، همچنان باید شاهد نوآوریهای بیشتری در آن بود. البته این به معنای پذیرش همه سياستهاي دولتمردان آمریکایی در دنیا نیست، بلکه باید فرهنگ، رسوم، باورها و اندیشههاي آنان در دانشگاهها و مدارس ایران تدریس شوند تا ایرانیان ضمن آشنا شدن با همه تمدنهای بشری، در انتخاب آزادانه عمل کنند و آینده را بر پایههاي رشد و اندیشه همه جوامع بر پا سازند تا دوچرخه را مجدد اختراع نکنند و دچار تکرار حوادث نگردند.
در تاریخ ایران نیز نمونههاي موفقی از این مدل ساختار اجتماعی داشته ایم. این ساختارها بدلیل کوچک و قدرتمند بودن و در عین حال آزادی مردم، امکان بروز خلاقیتهای فراوانی را در جامعه پدید آورده اند. زیرا آزادیهای اجتماعی، زمینه بروز خلاقیتها را فراهم مينماید و ترس از بیان عقاید، محافظه کاری و سرکوب درونی و به تبع آن عدم رشد برونی را در پی دارد.
به عبارتی در جوامع آزاد، افراد از بیان نظرات و عقاید و خلاقیتهای خود هیچ ترسی ندارند، در سیستمهای آموزشی مربوطه بیان و ارائه حالات و روحیات شخصی و حتی بیان زندگی شخصی و رویدادهای اجتماعی نوعی شجاعت تلقی ميگردد، در چنین جامعهای بیان هر عقیده، نظر و خلاقیتی ولو کوچک در بلند مدت، سبب بروز پدیدههاي انسانی نادر و ایجاد تحولات انسانی و اجتماعی شگرف ميگردد.
در حالیکه در جوامعی که در پوست و قدمت چندین ساله خود ماندهاند و یا نسلهای جدید آن قدرت بیان عقاید و نظریات و انتقاد نسبت به نسلهای گذشته و حتی آداب و رسوم اجتماعی را ندارند، در نوعی محافظهکاری و ترس گرفتار ميگردند که این ترس، خلاقیت و هنر را در روح انسانها خواهد کشت. شاید به همین دلیل است که در دوره هایی از بروز انقلابها و ایجاد فضاهای باز اجتماعی، شاهد شکوفایی ادبی و هنری بوده ایم و در دوران رشد قوانین دست و پاگیر با رویههاي اداری و سیاسی، شاهد افول چنین شاهکارهایی هستیم.
جامعه بسته، بدلیل عدم ارتباط با دنیای اطراف خود، از رشد میرایی برخوردار است و در بلند مدت دچار نوعی هضم گروهی ميگردد، هضم گروهی در واقع نوعی همرنگ جماعت شدن است که در آن هر فرد تازه واردی، حتی در صورت پی بردن به رویه اشتباه، از ترس طرد شدن، آن رویه را با جان و دل ميپذیرد.
جامعه بسته، خلاقیت را در بلند مدت کاهش ميدهد زیرا از تقابل با دنیای آزاد اطراف خود، دچار ترس و تردید ميگردد. ارتباط میان ملتها، فرصتهای فراوانی را پیش روی افراد مستعد قرار ميدهد. اگر جامعه ایران درهای خود را به روی دنیا ببندد، شاهد افول توسعه افکار و اندیشه ها خواهیم بود.
سرعت پایین اینترنت، عدم توجه به زبان علمی دنیا در کشور و مناسب نبودن وضعیت پاسپورت ایرانی در سفرهای بین المللی و عوامل اقتصادی، این موارد همراه با رشد بی رویه مهاجرت انسانها، زمینه مناسبی را برای کاهش رشد اندیشههاي انسانی و اجتماعی و همچنین کاهش رشد علم و تکنولوژی فراهم ميسازد.
آزادی بیان و اندیشه و رشد و توسعه نقد، جامعه فرتوت را پویا و جوان ميسازد البته در این راه بلوغ خرد جمعی نقش مهمی دارد، زیرا آزادی نباید منجر به لگدمال نمودن و توهین به عقاید و کرامت انسانها و آبروی آنها گردد. گسترش روابط ملت ایران با سایر ملتها و همچنین بهبود و ارتقا وضعیت پاسپورت ایرانی در مسافرت و اقامت در سایر کشورها، سبب ورود فکر و اندیشه به داخل و همچنین بروز اندیشههاي نو ميگردد.
در تعامل با سایر کشورها چه بسیار استعدادهای نهفته تجاری و علمی که با ایجاد جرقه هایی کوچک، بارور ميشوند. ضمن اینکه بهبود روابط آزاد با جوامع دیگر، سبب ایجاد فرصتهای کسب و کار بیشتر و به دنبال آن تولید ثروت خواهد شد. ایران فردا، ایرانی در پهنه گسترده فلات ایران، بر پایه فرهنگها و سنتها و پوششهای کهن ایرانی و با انسجام و در عین حال رقابت قومیتهای ایرانی از پهنه عراق تا چین و از روسیه تا دریای عمان، قابل تصور است اگر آزاد بودن و تعدد فرهنگها و عقاید به خوبی پذیرفته شود و احترام انسانی، جایگزین تفرقههاي مذهبی و نژادی شود.
چنین جامعه ای تنها بر بال خرد و اندیشه و آزادی اجتماعی استوار خواهد بود. مدلهای اجتماعی و سیاسی دنیا، هر چند در ظاهر نامطلوب، الگویی ميباشند برای ایجاد ساختارهایی متکامل تر و پویا تر در دنیای فردا،که لازمه آن ایجاد فضایی آزاد برای تبادل اطلاعات فردی و اجتماعی و نداشتن واهمه از تقابل آرا و فرهنگهاست.