به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۰ - ۲۱:۰۴
 
۱۵
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۱ ساعت ۱۱:۱۰
کد مطلب : ۶۵۹۲۹
اولین بار چه کسی گفت: «قلم از شمشیر بران‌تر است»؟

جنایت «شارلی ابدو» چهره اروپا را تغییر می‌دهد

گروه فرهنگي: نمی‌توان حملات اخیر پاریس را که هنوز پیامدهای آن ادامه دارد، دست کم گرفت و بسیار ساده بینانه‌است که فکر کنیم حوادثی گذرا بود و فراموش می‌شود.
جنایت «شارلی ابدو» چهره اروپا را تغییر می‌دهد
نکته مهم در مورد حادثه پاریس این است که این اقدام، مخفیانه یا به شکل نامعلوم انجام نشده بلکه شبیه به اقدامات تروریستی است که در کشورهای ناامن جهان رخ می‌دهد. اینکه در کشوری اروپایی افراد مسلح در روز روشن از خودروی خود پیاده شوند و خیابان را ببندند و با تیراندازی به ساختمان یک مرکز رسانه‌ای یورش برده و هرکه سر راهشان قرار دارد را بکشند و در نهایت بدون هیچ‌مشکلی محل حادثه را ترک کنند، اصلا عادی نیست و نشان از آن دارد که این تروریست‌ها، دستگاه‌های مبارزه با تروریسم را چیزی به حساب نمی‌آورند.

جنایت شارلی ابدو فرانسه را به لرزه در آورد و کشورهای اروپایی را نیز به حرکت واداشت تا تنها به همبستگی با پاریس اکتفا نکنند و به فکر تقویت تدابیر امنیتی و به افزایش میزان آمادگی خود برای مقابله با تروریسم بپردازند. بسیاری حادثه شارلی ابدو را نقطه آغازی می‌دانند که چهره اروپا را تغییر خواهد داد. یقینا این اروپا دیگر اروپای قبل از حمله روز چهارشنبه نخواهد بود، همانگونه که آمریکا دیگر آمریکای پیش از 11 سپتامبر نیست.

آلیسون جی بخش خبری بی بی سی در گزارشي با عنوان «اولین بار چه کسی گفت: قلم از شمشیر بران‌تر است» نوشته است: کاریکاتورهایی که در یادبود و ستایش روزنامه نگاران و کاریکاتوریست های مجله فرانسوی شارلی ابدو منتشر شده اند قلم را با اسلحه و نویسندگان را با افراد مسلح مقایسه می کنند. تعدادی از شرکت کنندگان در تظاهرات همبستگی با قربانیان حمله به دفتر این مجله نیز قلم با خود حمل می کردند. در بسیاری از کاریکاتورها و اظهارنظرهای روزهای اخیر بر این نکته تاکید می شود که "قلم از شمشیر بُران‌تر است." اما سابقه یک چنین مقایسه ای به کجا و چه کسی برمی گردد؟

جمله "قلم از شمشیر بران‌تر است" در زبان انگلیسی اولین بار در سال ۱۸۳۹ به قلم ادوارد بولور لیتون نویسنده و نمایشنامه نویس و در نمایشنامه تاریخی او با عنوان "کاردینال ریشلیو" به تحریر درآمد [این کتاب در ایران به نام "عالیجناب سرخ پوش" شناخته می شود.] کاردینال ریشلیو صدر اعظم لوئی سیزدهم پادشاه فرانسه، توطئه ای برای قتل خود را کشف می کند اما به عنوان یک روحانی، اعتقادات دینی به او اجازه نمی دهد که علیه دشمنانش اسلحه به کار ببرد.

در بخشی از این نمایشنامه یکی از خدمه های او به نام فرانسوا خاطرنشان می کند :"سرور من، در حال حاضر شما می توانید از سلاح های دیگری استفاده کنید." کاردینال ریشلیو در تایید او می گوید: "قلم از شمشیر بران‌تر است. شمشیر را کنار بگذارید. حکومت را می توان بدون آن نجات داد."

به گفته مورخان ادبیات این جمله به سرعت شهرت فراوانی یافت و در اواسط قرن نوزدهم در بسیاری از زبانهای اروپایی رایج شد. امروزه این جمله به بسیاری از زبانهای دنیا ترجمه شده و در متون سیاسی و به خصوص از سوی مخالفان نظامها و گروههای مستبد و خشونت طلب به کار برده می شود. براساس توضیحات لغت نامه کمبریج معنای این جمله این است که "اندیشه و نوشته بر زندگی مردم و حوادث تاریخی در مقایسه با زور و خشونت تاثیر بیشتری دارد."

اما ادوارد بولور لیتون اولین کسی نبود که این ایده را به قلم در آورد. مورخان ادبیات به دو مورد دیگر اشاره می کنند که قرنها قبل به نگارش درآمده اند. یکی از این موارد یک نویسنده انگلیسی دیگر به نام رابرت بورتن است که در یکی از آثار خود به نام "آناتومی سودازدگی" چاپ سالهای اول قرن هفدهم میلادی می نویسد: "ضربت کلام عمیق تر و کاری تر از ضربت شمشیر است." ولی حتی در قرن هفدهم نیز طرح چنین مفهومی تازه نبود و از اظهارنظرهای قدیمی تر الهام گرفته بود.

به عنوان مثال جورج وتستون نویسنده و متفکر انگلیسی در یکی از آثار خود با عنوان "مجادلات جامعه مدنی" چاپ ۱۵۸۲ می نویسد: "ضربه یک قلم دردناک تر از ضربه نیزه است." در برخی منابع تاریخی ادعا شده که اوریپید، شاعر یونان باستان، که حدود ۴۰۰ سال قبل از میلاد درگذشت، جایی در آثار خود نوشته است: "زبان تیزتر از تیغ است."

اما مورخان ادبیات یونان باستان معتقدند که نمی توان به این نقل قول از اوریپید اتکا کرد چون این شاعر یونان باستان در اکثر آثار خود زبان و یا به عبارتی کلام را در مقایسه با اقدام و عمل حقیر می دانست. ویرژیل شاعر روم باستان نیز ظاهرا چندان به قدرت کلام امیدوار و خوشبین نبوده است. او در یکی از مجموعه اشعار خود نوشته است: "در برابر سلاح های جنگی، ترانه های من همچون کبوترانی‌اند که به مصاف عقاب ها می روند."

با این همه به نظر می رسد که در دورانی از تمدن باستان، کلام و نوشته از قدرتی برخوردار شد که توانست از حوادث خونین و خشونت بار آن دوران جان به در ببرد هر چند در کوتاه مدت برای فائق آمدن بر زور اسلحه قدرت کافی را نداشت. ناپلئون بناپارت یکی دیگر از شخصیت های مهم تاریخی است که قدرت کلام و سلاح را مقایسه کرده است. حکایت می شود که او یک بار گفت: "از چهار روزنامه متخاصم باید بیشتر از هزار سر نیزه ترسید."

البته انتساب این نقل قول به ناپلئون بناپارت را نمی توان تایید کرد ولی مورخان تاریخ اروپا معتقدند که چنین اظهار نظری با دیدگاههای ناپلئون انطباق دارد. امپراتور فرانسه به مطبوعات احترام می گذاشت ولی در عین حال از آنها هراس داشت و در تمام دوران حکومت خود به قدرت مطبوعات و ادبیات کاملا واقف بود. در سالهای گسترش آزادی بیان پس از اعلام جمهوری و زمانی که ناپلئون بناپارت به قدرت رسید دهها روزنامه در فرانسه منتشر می شد ولی او اکثر آنها را سرکوب و تعطیل کرد.

امپراتور فرانسه در عین حال متوجه شد که استفاده از قلم در دست خود او و حکومتش می تواند یک سلاح موثر باشد. او می دانست که پس از شکست نهایی در جنگ با قدرتهای رقیب اروپایی، از طریق نوشتن خاطراتش می تواند آنها را تضعیف کند و به همین خاطر در دوران تبعید به کار نوشتن خاطرات خود مشغول شد. کاریکاتورهایی که در روزهای اخیر در همبستگی با کارکنان به قتل رسیده مجله فرانسوی شارلی ابدو منتشر شده اند پیامهای گوناگونی دارند. برخی به این اشاره دارند که قلم در نهایت بر مهاجمان مسلح غلبه خواهد کرد، برخی دیگر اشاره می کنند که اگر قلمی شکسته شود به دو قلم بدل خواهد شد یا در برابر هر اسلحه هزاران قلم به کار خواهد افتاد و ایستادگی خواهند کرد.