به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ - ۱۱:۱۶
 
۱۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۵ ساعت ۱۴:۱۷
کد مطلب : ۵۴۹۴۹
با نیم نگاهی به چرایی نگاه مثبت به نداي ايرانيان

آسیب‌شناسی تحزب در ایران

گروه مقالات: در باب دلایل پا نگرفتن تحزب در ایران سخن بسیار رفته است. از هر پارادایمی این موضوع بررسی شده است، چه راست و چه چپ. تقصیر را بعضی روانشناسانه بر گرده ویژگی فرد محور فرهنگ ایرانی و عقیم بودن کار جمعی در ایران گذاشته اند و بعضی تاریخی نگریسته اند و بر جبر تاریخی و جغرافیایی دست گذاشته اند.
آسیب‌شناسی تحزب در ایران
نوید مقدم

در میان بحث ها در مورد آنچه ندا نامیده شد (چه وجه تسمیه اش را نسل دوم اصلاح طلبان بدانیم و چه به ندای ایرانیان قائل باشیم) آنچه به نظر مغفول ماند تفاوت دینامیسم تشکیل این تشکل سیاسی با سایر تشکل ها و اهمیت این تفاوت بود. عده ای از نخبگان سیاسی (جوانان اصلاح طلب) که سابقه فعالیت در سطوح بالای سیاسی کشور را نداشتند به دور یکدیگر جمع شدند تا سنگ بنای فعالیتی حزبی را خود بچینند.

ایرانیان در دوران معاصر عادت به ظهور احزابی دارند که حول فردی با نفوذ شکل گرفته است و چتری شده برای در میان گرفتن حداکثری تمام اقشار و طبقات جامعه، هرمی که از نوک قصد تشکیل شدن داشته است. در تشکیل احزاب بدین صورت هم می توان نقاط مثبتی را یافت، از جمله اضافه شدن عقبه و شهرت سیاسی فرد به عنوان سرمایه ای سیاسی برای حزب تازه تشکیل شده اما با این روش حزب تازه تشکیل محکوم به آسیب پذیری شدید است، برای نیروهای حریف هدف قرار دادن و قطع ارتباط نوک هرم با سایر قسمت های هرم برای خارج ساختن این هرم از میدان سیاست کافی است.

در صورتی که در احزاب تشکیل یافته از پایین به بالا، در صورت حذف نوک هرم سازوکار طبیعی منجر به بازسازی از پایین به بالای حزب می شود اما در این میان باید برای خطری دیگر نیز چاره جست، خطر ناپایداری تشکل سیاسی در سپهر جامعه که با تشکیل از پایین به بالای حزب توسط نخبگان سیاسی مرتفع نمی شود. برای ریشه دواندن و پایدار ساختن حزب در جامعه نکاتی را باید مد نظر داشت، باید پذیرفت منابع اقتصادی و قدرت سیاسی در یک جامعه محدود است و باید با در نظر داشتِ هزینه ها، اولویت ها را بازچید و با سازوکاری دموکراتیک به دنبال غالب ساختن اولویت های خود در سیاستگذاری جامعه بود.

مفاهیم مطلوب از نظر انسان ها، همه با هم قابل دستیابی نیست و اصولا می توان گفت از همدیگر گریزان و با یکدیگر متضاد هستند. قبول دموکراسی در پذیرش این مسئله و تضاد اولویت های لایه های مختلف اجتماع است. و در این میان دموکراسی نه مدعی ارائه بهترین لیست از اولویت هاست و نه اصلا چنین کاری را امکانپذیر و یا مطلوب می داند. تنها می پذیرد باید به مخرج مشترکی از اولویت های لایه های مختلف اجتماع برسد.

در دموکراسی، دولت نه مانند پوپولیسم خلاصه و فرزند ملت است نه مانند دیکتاتوری پدر ملت. دموکراسی نه رمانتیک است مانند پوپولیسم و نه قهرمانانه است مانند دیکتاتوری، دموکراسی رمانی خشک و بی قهرمان است در جهان راز زدایی شده امروز. در دموکراسی های مستقر، رابطه میان جامعه مدنی و احزاب ارتباطی ارگانیک است. سنگ بنای حزب سیاسی در سطح جامعه مدنی قرار دارد.

برای مثال حزب کارگر انگلیس توسط اتحادیه هایی پایه گزاری شد که منافع طبقه کارگر را دنبال می کردند. اصولا هزینه حزب نیز توسط کمک های اعضای اتحادیه ها
در دموکراسی، دولت نه مانند پوپولیسم خلاصه و فرزند ملت است نه مانند دیکتاتوری پدر ملت. دموکراسی نه رمانتیک است مانند پوپولیسم و نه قهرمانانه است مانند دیکتاتوری،
تامین می شود.GBM، Unison و Unite که اتحادیه های اصلی منسوب به حزب کارگر هستند به ترتیب، 617 هزار، 1 ملیون و سیصد هزار و بیش از 3 ملیون عضو دارند.
به نظر می رسد مشکل اصلی تحزب در کشور در کنار آسیب پذیری نوک هرم به علت دینامیسم تشکیل در میان نخبگان، عدم باور به این مسئله در میان سیاسیون است که دموکراسی درگیری بدون خونریزی نیروهای اجتماعیست که منافع اقصادی، سلایق فرهنگی و حتی جهان بینی متفاوت دارند.

اين امید كه شخصی را بتوان یافت که تامین کننده خواست های تمام لایه ها باشد، در دموکراسی امری بیهوده است و به طریق اولی نیز، بر ساختن حزبی که منافع تمام لایه های اجتماعی اقتصادی را مد نظر داشته باشد کاری امکان ناپذیر است و در این صورت حداکثر ساختاری خواهد بود که به طور مصنوعی سعی در جمع آوری افراد به دور نخبگانی می کند که وعده های کلی و متناقض به لایه های مختلف اجتماعی می دهند.

در کنار راهکار تشکیل پایین به بالا در میان نخبگان که منجر به کاهش آسیب پذیری نوک هرم می شود احزاب برای پایدار ساختن خود در سپهر جامعه باید پایگاه اجتماعی خاصی را برگزینند و در جهت تامین خواسته های آنان با سازوکار سیاسی گام بردارند. هیچ حزبی با گرایش چپ اقتصادی، بولتن های تبلیغاتیش را به دفتر ریاست شرکتی مالی نمی فرستد و هیچ حزبی با گرایش راست اقتصادی، برگه های تبلیغاتش را میان کارگران معدنچی پخش نمی کند. این آرزو که احزاب از درگیری سیاست دست بکشند و برای "مردم" ( به معنی تمامی افراد جامعه) کار کنند بی معنی است یا حداقل هدف ساختار قدرت دموکراتیک چنین چیزی نیست.

این نگاه ناشی از این اشتباه است که تمامی مردم به شکل توده ای همگن و بی شکل با منافع یکسان تصور شده اند. احزاب متعهد به تامین منافع اعضای خود هستند. هر فرد باید منافع خودش را در پیروزی سیاسی حزب منسوب به لایه اجتماعی خودش جستجو کند. آن چیزی که از تضییع حقوق اقلیت که به لحاظ سیاسی شکست خورده اند جلوگیری می کند، قوانین بالادستی مانند قانون اساسی و حقوق بشر است که البته با توجه به جهان بینی هر نظام سیاسی این قوانین بالادستی و حد و حدودشان متفاوت است.

در نظامی، تحصیل و بهداشت رایگان و تامین شغل و مسکن از حقوق مصرح افراد در قانون اساسی است که احزاب سیاسی پیروز هر چه راست باشند حق شانه خالی کردن در برابرش را ندارند و در قانون اساسی نظامی دیگر، تحمیل ساختن چنین هزینه هایی بر دولت ممنوع است، هر چقدر که احزاب سیاسی پیروز چپ باشند. خلاصه اما اکثریت پیروز همیشه این حق را دارد که در جهت تامین منافع رای دهندگانش کوشش کند.

ناپایداری احزاب در سپهر سیاسی کشور را می توان نتیجه مستقیم ریشه نداشتنشان در لایه های واقعی اجتماع دانست. اگر حزبی، از پایین به بالا و با هدف تامین منافع لایه های اقتصادی سیاسی واقعی تشکیل شوند تا زمانی که آن لایه ها به حیات خودشان ادامه می دهند، حیات و پویایی حزب نیز تضمین شده است. برای پایدار ساختن حزب تنها دینامیسم صحیح تشکیل از پایین به بالا در میان نخبگان سیاسی کافی نیست بلکه باید با برگزیدن و ریشه دواندن در لایه های اقتصادی سیاسی منتفع از برنامه اصلاحات پایداری این تشکل در سپهر جامعه تضمین شود.

ایران
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۵ ۱۴:۵۶
احزاب سیاسی علاوه براین که در رقابت سیاسی نقش دارد وبرای رسیدن به قدرت تلاش میکند یک کارویژه مهم دیگری نیز دارد وآن این است که آگاهی سیاسی به مردم بدهد (251658)
راستگو
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ ۱۰:۴۹
مسعود و مریم رجوی در کنفرانسی صریحا اعلام کرده بودند تنها راه دلسرد کردن مردم از نظام جمهوری اسلامی فشار بر مردم و اذیت کردن مردم از طریق ارعاب و توسل به خشونت است .بدینوسیله صبر مردم لبریز و علیه حکومت قیام خواهند کرد.آنوقت جنگ منافع ما را تامین میکند.مریم رجوی تلویحا از گروهای تندرو دفاع کرده و گفته بود گر خدا خواهد عدو شود سبب خیر. (251790)
سعید1
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۷ ۱۳:۲۵
راستگوی گرامی آنها از این ذرت ها زیاد پرت می کنند.آنان اگر عقل داشتند روزگارشان این نبود.ببین چگونه آلت دست قرار می گیرند.آلت دست همه. یک سازمان سیاسی بودند اگر اندکی درایت داشتند نه خود در این حال وروز بودند نه ورق انقلاب 57 را اینگونه بر می گرداندند.حماقت از سر وریشان می بارد. همین مصاحبه کذایی که شما می گویید نشان از بلاهتشان است.خاتمی که آمد دیدید چه کردند؟! با همین تحلیل خاتمی را از سم مار کبرا بدتر می دانستند حق هم داشتند چون خاتمی برای امثال آنها از گاز خردل کشنده تر بود... (252026)
سعید1
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۷ ۱۳:۳۳
....اینهمه جوان را بیهوده به کشتن دادند واسباب مرگ خیلی ها شدند هیچ نتیجه ای جز ذلت در سبدشان نیامد.این نهایت حماقت نیست؟ به تحلیل هایشان توجه نکنید که کودک مهد کودک را به خنده می اندازد.داستان گروه فشار را به گونه دیگری باید تحلیل کرد نه از پنجره نارضایی مردم.این را که یک سازمان سیاسی باید خوب بداند راستگوی گرامی. (252028)
من
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۵ ۱۴:۵۷
درحال حاضر اصلا حزب به معنای واقعی نداریم (251659)
امیر
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۵ ۱۵:۰۴
خدمت برادر گرامی اقای مقدم عرض کنم که ناپایداری احزاب درجامعه ما به دلیل نبود فرهنگ غالب میباشد چرا که یه عده می گویند همه چی باید اسلامی باشد واحزاب مال غربی هاست ضداسلام است
بعضی ها معتقند احزاب سیاسی باید به شکل غربی باشد وکارویژه هایش را عملی سازد
یعنی حاکمیت هنوز نتوانسنه به مردم ایران بقبولاند که کارجمعی مطلوب است واحزاب خوب وفعال با تربیت نیروهای سیاسی زبده پیشرفت وتوسعه را به همراه خواهدداشت (251664)
سعید1
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۵ ۱۵:۲۲
نویسنده محترم از یک نکته غفلت کرده اند وآن این است که گرایش به حزب در جوامعی موفقتر وپر جاذبه تر است که میانگین بهره هوشی در آن جوامع بالاتر از 90 باشد.در جوامعی که این ویژگی را ندارند یا تحزب نداریم یا صورتکی از آن را داریم که در نتیجه در فعالیتهای حزبی ورقابتهای دموکراتیک کار به ترور وقمه کشی هم می کشد. بد نیست سری به دنیای پیرامون بزنید تا عیار صحت این قاعده را بسنجید. مثلا توصیه می کنم نحوه فعالیت احزاب را در ترکیه با ژاپن وپاکستان مقایسه کنید وهمینطوربا آلمان.خیلی چیزها به دستتان خواهد آمد. (251665)
سوال از اقا سعید
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ ۱۱:۲۶
خوب

راه استقرار دموکراسی در هر کشوری تشکیل احزاب مستقل و غیر حاکمیتی است تشکیل حزب هم منوط به داشتن هوشبهرملی بالا می باشد! برای افزایش هوشبهر ملی وجود دموکراسی در جامعه الزامی است!حرف شما درست اما حالا تکلیف چیست؟؟

حکایت مرغ و تخم مرغ است!

این چرخه ازکجا و چگونه باید بشکند؟؟ (251795)
سعید1
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ ۱۴:۵۰
سپاس از نظر شریف شما اما ابتدا باید اصلاح ساختار جمعیتی از دیدگاه هوشبهر باید اولویت باشد وهمزمان با آن برنامه آموزش تحزب در مدارس که آشکارا فعلا ناممکن است چون قدرت فعلی یعنی محافظه کاران با آن موافق نیستند.دلیلش هم روشن است.به اعتقاد من هر نیروی سیاسی که بنای ماندگاری نه در قدرت که در تاریخ ایران را دارد باید به سمت اصلاح نژاداز ناهوشمندان به هوشمندان برود.باید جمعیت با آی کیوی پایین از تکثیر منع شوند که تا حدی شده اما در مقابل نسبت به تکثیر هوشمندان اهتمام شود که البته می دانیم که نمی کنند... (251861)
سعید1
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ ۱۵:۰۲
...ببین دوست عزیز اگر توقع دارید احزاب در ایران وخاورمیانه کارکرد اروپا وآمریکا رادر کوتاه مدت داشته باشند اشتباه می کنید.به خدا تقصیر حکومت و این حرفها هم نیست. مردم ظرفیت مسائل سطح بالا را ندارند.با دوپینگ واین مسائل هم نمی شود. استعداد ملی نیاز است.بهار اگر بپذیرد که این مساله را بشکافیم بنده حاضرم اما فعلا به این مقدار بسنده کنیم. فقط هم مساله تحزب نیست. خیلی مسائل دیگر هست.در مورد بحث تحصیلات تکمیلی دیدم این آقای حیدری مناظره گذاشته بود. بی نتیجه پایان یافت.چرا؟ چون پیش فرضها غلط بود... (251863)
/
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۷ ۲۰:۲۳
بنده بیشتر مشکلات کشور را ناشی از نداشتن مردان و زنان سیاسی توانمند و همه جانبه نگر و به تبع آن بهره نبردن از فرصت های تاریخی مانند 2خرداد 1376 می دانم... (252074)
سعید1
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ ۱۵:۰۷
همه دکترهای ارجمند در آن مناظره نظر می دادند وهمدیگر را متهم می کردند تازه می گفتند باید وزیر صنایع هم می آمد چرا نیامده؟! اما یکی نگفت که برادر من شما هر فضای سر پوشیده ای را یافته اید دارید فوق لیسانس و دکترا می دهید خب این افراد اصلا کشش این مقاطع پژوهشی را ندارند. ایراد اینجاست.شما از کسانی توقع پژوهش دارید که پتانسیلش را ندارند.دیپلم هم زیادشان بوده این است که دارید بیر اهه می روید وسرگیجه می گیرید که چرا در ایران همه کاری می کنیم اما نتیجه ندارد؟ این دیگر مساله مرغ وتخم مرغ نیست... (251866)
سعید1
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ ۱۵:۲۲
...اینها را گفتم تا تاکید کنم تکیه صرف بر نخبگان در مسائلی سطح بالا چون تحزب که کار یکسال و ده سال نیست اشتباه محض است.یک برنامه ریزی کلان می خواهد.باید به سرزمین هوشمندان فکر کرد اگر می خواهیم ایران ایران شود دوست گرامی.محور باید تشکیل سرزمین هوشمندان باشد.استراتژین های ما باید برای این مساله نقشه راه ترسیم کنند والا کارهای دیگر بسان دست وپازدن های بیهوده یک غریق است که تنها به اتلاف انرژی وسرعت غرقه شدن بیشتر می انجامد.خواهشا بیهوده هم حکومتها را متهم نکنیم.پوزش می خواهم که خیلی طولانی شد. (251876)
داش کریم
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ ۲۱:۲۷
جناب سعیدهرحزبی تواین مملکت بخواد در صحنه سیاسی حضورپیداکنه از دوحالت بیشتر نیست یا باید حرف مردمو بزنه که میشن همین اصلاح طلب های فعلی یاباید حامی قدرت باشه که میشه همین اصول گرایان.تازه تثبیت حزب وتحزب نیازبه 200سال تجربه داره که مانداریم.احزابی هم که فصلی ویاشناسنامه دار هستند دولت ساخته هستند.احزاب مستقل نداریم. (251956)
مهرماه
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ ۰۲:۴۷
نوشته خوبی بود اما از نظر نگارنده عدم ازادی احزاب در عرضه تفکر و مرام خود به مرد تاثیری در عدم فراگیری انها ندارد که اشاره ای به ان نکردند؟؟! (251762)
رضا
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ ۰۸:۰۱
تمرین دمکراسی و تشکیل احزاب فرآیندی زمان بر است و در این راستا ما ملتی نو آموز .
نیازمند تمرین وتکرار مثل همه نو آموزان.
اما لازم است همه یک قاعده را رعایت کنیم و آن اینکه بال خویش بگشاییم زیر پای هر حزبی که جارجوب قانون را رعایت نماید صرف نظر از اعتقادات آن. (251764)
محمد
Germany
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ ۰۹:۰۹
سلام این چشم انداز نوشته شده تعرف دقیقی از دموکراسی میباشد که با توجه به درک وفهم های متفاوت وطبیعی بهترین روش اداره جوامع اجتماعی میباشدلیکن درجوامعی که دموکراسی به چالش کشیده میشود زیرساخت چنین مهمی به وجود نمیاید (251769)
کاظم
Singapore
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ ۰۹:۱۹
نوید عزیز مطلب شما را خواندم. بسیار ازشمند است. به بیان ساده‌تر منظور کلی این است که تحزب در ایران شعارمحور است نه نیاز محور. وقتی شعارمحور باشد، هرکه شعارش جذابیت بیشتری ایجاد کند موافقان بیشتری دارد، درحالی که نیاز مشترک است که در جوامع حزبی افراد را به دور هم جمع می‌کند و هدف، تحقق و ارضای آن نیاز است که عموما این نیازها ساده، شفاف و قابل دسترسی هستند. (251770)
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ ۱۴:۰۵
یکی ازکارهای احزاب معرفی افرادشایسته به مردم درزمان انتخابات است چون مااحزاب فعال به آن شکلی که بایدباشدنداریم افرادی چون احمدی نجات وخیلی ازنمایندگان فعلی مجلس سرکارمیایندواین بلاهارابرسرمردم میارن! (251839)
سید محسن
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۶/۲۶ ۲۰:۱۲
دموکراسی یعنی وجود فضایی باز برای همه یعنی آزادی عقیده و بیان و در دموکراسی احزاب باید آزاد باشند و حکومت هم نباید از حزبی دفاع کند یا جلوی حزبی را بگیرد البته فعالیت احزاب باید در قالب قانون باشد همچنین بعضی حزب ها نباید امتیازاتی را دریافت کنند یا قدرت بیشتری داشته باشند همه احزاب باید با یکدیگر برار باشند تا دموکراسی واقعی پدید آید. (251947)