اسماعیل حسینپور
گروه مقالات: آنچه در این روزها در برخورد با ماهواره و انبوه دیش های روییده در هر کوی و بام صورت میگیرد هر چند نشان از دغدغه ی عمیق برخی کار به دستان نسبت به اثرات ماهواره است ولی نوع و نحوه ی برخورد با افرادی که به هر دلیلی از این پدیده ی فراگیر استفاده میکنند سبب شده است که هم در داخل و هم در خارج چهره ی رحمانی دین و دیارمان به گونه ای نمایانده شود که با روح اسلام و ایران بیگانه است.
هرچند استفاده غیرقانونی از ماهواره در ایران به یک رویه تبدیل شده است ولی در کنار مردم ، باید متولیان فکر و فرهنگ این جامعه هم پاسخگو باشند که چرا در جامعه ای که مردمش دیرینه دلدادگان دین و آیین هستند و عطر عاشورا و محرم وکربلا با زلال اشک های شان در هم میآمیزد و سحرخیزان و روزه داران عزیز ضیافت حضرت رحمانند برخی مردم از ماهواره استفاده میکنند؟
چرا برخی مردم برای داشتن دیش ماهواره باید این گونه مورد برخی بی مهری های بزرگ قرار گیرند و دیش های شان از فراز آپارتمانها به زیر پرتاب شود و در جهان آن چنان نمایانده شویم که بدخواهان ایران و اسلام میخواهند؟آیا به راستی راه برخورد با این پدیده از «جرثقیل بالابر» بالا رفتن و از بالکن خانهها دیش برچیدن است؟ آیا مردمی که سرمایه بزرگ ما و کشورمان هستند و در هر تلخی و لبخند در کنار مسؤولان ، بالابلند مانده اند باید همچنان شاهد دیش کوبیها و روح آشوبیها در هر کوی و برزن باشند؟
این دیش برداریها تا چه زمانی باید ادامه یابد؟ تاکنون چه قدر مثمر ثمر بوده است؟ جز این است که با برانداختن هر دیش، دیشی دیگر میهمان و خویش یک خانواده شده است؟ جز این است که ما با برخی برخوردهای سطحی و تکراری و بی ثمر خود مردم را از قانونی که آمرانه اجرا میکنیم رمانده ایم و در این کارزار همه بازنده ایم؟
دیشها جمع میشوند ولی کم نمی شوند! دیشها بیش میشوند و تمام نمی شوند، چه بسا مردم فردا بی دیش هم همین برنامهها را به تماشا بنشینند، آن روز چه خواهیم کرد؟ مشکل امروز ما این است که ما مغز را رها کرده ایم و باور مردم را بی بر میدانیم. در این روزگار باید به ایمان مردم، فکر مردم، آگاهی مردم تکیه کرد. باید به جای دیش به سراغ اندیشه مردم رفت ، به سراغ مغز مردم رفت، چرا که به قول دکتر شریعتی: «تا مغزها تکان نخورد هیچ چیز تکان نخواهد خورد.»
باید بپذیریم سالهاست مردم روی آورده به ماهواره از قانون و قانون گذاران عبور کرده اند و در این میان همه مقصریم، از متولیان فرهنگی گرفته تا قانونگذاران و صدا وسیما و رسانه ها، همه مقصریم و تاکنون تمام تلاش های ما برای جمع آوری دیش های ماهواره نه تنها بی ثمر، بلکه تحریک کننده بوده است و به قول پروین اعتصامی:
هزاران دانه افشاندیم و یک گل زآن میان نشکفت
به شورستان تبه کردیم رنج باغبانی را
باید حضور دیش را در کنار خودمان بپذیریم، چه بخواهیم و نخواهیم ماهواره جای در دل و دیده ی مردم ما باز کرده است و این رخت انداختنی نیست ولی باید به جای برخوردهای قهری با این مردم که تاریخ شان لبریز مهر و شکوه وعزت و آزادگی است با وضع قوانین بروز و با همتی ملی و میهنی راه درست استفاده کردن از ماهواره را به مردمان بیاموزیم و بدخویی شبکه های ایمان سوز را به این مردم یادآور شویم.
در این برهه ما یک راه بیشتر نداریم و آن ایمان افزایی مردم است، حرمت نهادن به مردم و آگاهی بخشی به آنان است تا باور کنند که اگر از این پدیده درست استفاده نشود، سِیلی است که میبرد، آتشی است که خاکستر میکند، اژدهایی است که میبلعد. اگر آگاه باشیم دیش داروست و اگر ناآگاه باشیم دیش نیش است.
از دوره رضا شاه که رادیو وارد کشور شد تا امروز، یک عده ای همیشه با ما سر جنگ و ستیز داشته اند! ان روز گفتند،رادیو حرام است و چه و چه ! بیست سال بعد دیدند فایده نداره،تا بعد تلویزیون امد و همان داستان ! بعد نوبت ویدئو و سی دی وحالا هم
چند سالی است ماهواره امده،و همچنان همان داستان !نتیجه چی شده ؟ فقط اینکه ما باید از هر پدیده ای بیست سال عقب باشیم بعد قبول کنیم! اخه چرا؟ (252399)