به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۲۲:۴۳
 
۲۷
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۶ ساعت ۱۶:۴۵
کد مطلب : ۶۹۷۲۹
طنز:

مصاحبه با یک سوراخ درباره مفاسداقتصادی

گروه اقتصادی: پوریا عالمی در ستون طنز شرق نوشت:
«ببینید، باید سوراخی وجود داشته باشد که اختلاس و تخلف مالی رخ دهد. وقتی کیسه سوراخ باشد، طبیعتا موش از داخل آن گندم برمی‌دارد و اگر سوراخی نداشت به‌طور طبیعی موش نمی‌توانست به گندم دسترسی داشته باشد. پس در وهله اول باید جلو سوراخ‌ها را گرفت که دسترسی به آنها آسان نباشد.» سعید حجاریان، تئوریسین، در گفت‌وگو با آرمان.

به همین مناسبت ما نیز با سوراخ گفت‌وگو کردیم:
سلام سوراخ عزیز لطفا خودت را معرفی کن.
- سلام. من سوراخ سوراخ‌سوراخیان هستم و کارم را از گوشه جیب آقازادگان شروع کردم. یک‌روز یکی از آقازادگان از پدر محترمش پول گرفت برود سر کوچه و نان و ماست بخرد. منتها گوشه جیبش سوراخ بود و پول افتاد در پاچه محترم شلوارش. آقازاده برگشت و گفت‌ ای پدر پول نیست. پدر گفت چیزی که زیاد هست پول اما چیزی که زیاد نیست فرزند .... چندین‌بار این پسر از آن پدر پول گرفت که برود سرکوچه نان و ماست بخرد اما پول غیب می‌شد. تا یک‌روز که رفیق پسر مشغول پاچه‌خواری بود، گفت‌ ای آقازاده چه پولی جمع کردی در پاچه شلوار مبارکت. آقازاده که از همه‌جا بی‌خبر بود و حتی از تحصیل مال‌حرام بیزار بود گفت این حتما باقیات مهربانی‌های من است و البته که من روی توانایی‌های خودم حساب کردم. در نتیجه من سوراخ پنهانی بودم.

شما فعالیت خودتان را کجاها انجام دادید؟
- من خیلی فعال بودم. من سوراخ بانک‌مرکزی بودم که آقای خاوری از من رد شد و رفت بغل سلین دیون. یک‌بار هم سوراخ ارز در چهارراه استانبول بودم که ریال سوخت و دودش از سوراخ من به هوا رفت. یک‌بار هم سوراخ خیابان ایران‌زمین شدم که با کمک بابک زنجانی همه‌چیز را به خودش کشید.

چه سوراخ غم‌انگیزی. آیا تا‌به‌حال شده که مایه خجالت نباشی؟
- بله. من سوراخ کفش همان کارگران بودم که پولشان از سوراخ‌ تامین‌اجتماعی سرید و رفت.

جریان فعالیت‌های گروهی سوراخی شما از چه قرار است؟
- ما توانستیم با همت دانشمندان جوان سوراخ موش را برای فرار از دست قانون در دسترس استادان قرار دهیم و سوراخ دعا را پیدا کنیم.

الان چه‌کار می‌کنی؟
- الان کارگاه‌های سوراخ خلاق را برگزار می‌کنم.