به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۶ - ۱۲:۰۶
 
۲۷
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۴ ساعت ۱۲:۵۰
کد مطلب : ۵۱۳۳۲
مقاله وارده

خاطره‌اي‌انتخاباتی از وزارت‌علوم دولت‌‌مهرورز

گروه مقالات: این روزها که بحث استیضاح دکتر فرجی دانا با بهانه های مختلف از طرف دلواپسان و یاران اقماری شان در بخشی از جریان اصولگرا دوباره مطرح می شود لازم دانستم خاطره ای از تکاپوهای سیاسی وزارت علوم در دوره قبلی را ذکر نمایم تا مثالی باشد از اینکه کدام جریان و باند دنبال سیاسی کاری و استفاده از موقعیت دانشگاه و دانشگاهیان برای رسیدن به اهداف سیاسی است.
سال 92 و مدت ها قبل از نام نویسی برای انتخابات ریاست جمهوری شایعات و اخبار متعددی از حضور چهره های مختلف برای کاندیداتوری به گوش می رسید. در یک روز عادی کاری، تماسی از دفتر یکی از مسئولان دانشگاه مربوطه ام دریافت کردم که در آن در مورد اعلام آمادگی برای حضور در جلسه‌ای پرسیده شد و گفته شد که جلسه هم اندیشی و آشنایی با تعدادی از چهره های سیاسی در مرکز (تهران) تدارک دیده شده و در صورت تمایل می توانید اعلام آمادگی نمایید تا ترتیب حضور شما داده شود. بنده به فراخور مسئولیتی که در دانشگاه داشتم و همین طور کار اداری کوچکی که در تهران داشتم پاسخ مثبت دادم و صبح روز موعود عازم فرودگاه شدم. در آنجا متوجه شدم تا به طور مشابه از افراد دیگری دعوت شده و جمع ما از این دانشگاه شهرستانی عازم تهران شدیم.

زمانی که به جلسه مذکور که د و دردر محل دانشگاه تهران (خیابان انقلاب) رسیدیم جلسه تازه شروع شده و عده کثیری از مسئولان در رده های مختلف از روسای دانشگاهها! معاونین وزارت علوم! مدیران، تعدادی از نمایندگان مجلس و احیانا اساتید دیگر همفکر که تعداد کل آنها را می توان در حدود 300 نفر تخمین زد در سالن حضور داشتند. در بین افرادی که به عنوان چهره سیاسی برای سخنرانی و ارایه برنامه های نامزدی دعوت شده بودند کسانی همچون حجه الاسلام ابوترابی نایب رییس مجلس، دکتر حداد عادل، دکتر لنکرانی و یکی دو نفر دیگر (دقیقا بخاطر ندارم) و همگی مربوط به جریان اصولگرا حضور داشتند.

متولی اصلی جلسه مذکور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و تشکلی بنام کانون دانشگاهیان بود که حداقل 80 درصد از مدعوین تازه اسم آن را می شنیدند! در چهار گوشه سالن دوربین های بزرگ صدا و سیما و خبرگزاری های مختلف با تعداد زیادی از خبرنگاران رسانه های خاص همانند فارس، مهر و امثال آن نیز بصورت لحظه به لحظه گزارش سخنرانی ها را با اشتیاق و هیجان مخابره می کردند.

مجری مراسم – که خود از مسئولین دانشگاهی بود- اعلام نمود که در جلسه بعد از ظهر یک رای گیری مخفی از بین اساتید و مسئولان حاضر در جلسه به عمل خواهد آمد تا بر اساس آن تمایل کلی جمع حاضر به عنوان نمایندگان جامعه دانشگاهی کشور! به یکی از کاندیداها مشخص شود. پس از مراسم نماز و پس از آن ناهار و شروع جلسه بعدازشهر، برگه های رای توزیع شد ودر آن تقریبا اسامی تمام افرادی از جناح اصولگرا که در معرض کاندیداتوری قرار داشتند آمده بود. اما یک گزینه فرعی و پایانی هم داشت که با فونت ریزتر به این صورت آمده بود: کاندیدای دیگر جریان ها (اصلاح طلبان، کارگزاران، هاشمی رفسنجانی و غیره!)

در فاصله بین جلسات از رئیس یکی از دانشگاههای مطرح که آشنایی قبلی داشتم پرسیدم فلانی به نظرتو کدامیک از اینها برنده انتخابات خواهد بود؟ با لبخندی پاسخ داد مگر فرقی هم می کند، خط فکری همشون یکی هست! گفتم به نظر من، اگر هاشمی وارد گود شود معادلات تغییر می کند. با اطمینان خاطر پاسخ داد محال است که اجازه بدهند {که هاشمی وارد شود} اما بر خلاف وعده داده شده مبنی بر اعلام نتیجه انتخابات آزمایشی، این نتیجه اعلام نشد و وقتی علت را جویا شدم این بود که همان گزینه فرعی که بطور توهین آمیزی در انتهای برگه رای آورده شده بود بیشترین اقبال را به خود نشان داده بود!

منظور از بیان این خاطره این است که حتی بخش قابل توجهی از گماشتگان و منصوبان دولت پیشین (مثل حقیر یا همان همکار موصوف) واقعا از سیاسی کاری و رانت خواری های گسترده وزیر علوم و مجموعه زیردستش به ستوه آمده و منتظر تغییر بودند. و جالب تر آنکه دعوت بیش از 300 نفر از اقصی نقاط کشور، پرداخت هزینه رفت و آمد، غذا و اسکان، تبلیغات و سایر موارد. از جیب چه کسی و کدام وزارتخانه بود؟ و چه کسی پاسخگوی هزینه های مشابه و البته با ارقام بسیار درشت تری خواهد بود که از از جیب بیت المال برای در قدرت نگهداشتن مسئولان قبلی یا همفکران آنها خرج شد؟ خوب است امثال دکتر نادران که سنگ مبارزه با مفاسد و طرفداری از عدالت را می زنند تنها به گوشه ای از این قبیل حیف و میل ها بپردازند قبل از آنکه از وزیری که کمتر از یک چهارم مدت وزارتش را طی کرده، حسابرسی نمایند. والعاقبه للمتقین