گروه سياسي: روزنامه انگليسي فايننشال تايمز نوشت: دو دليل بنيادين وجود دارد که نشان ميدهد مساله ايران در ۱۸ ماه آينده وارد مرحله تصميم گيري خواهد شد.
در اين يادداشت آمده است: در يک دههاي که از بن بست هستهاي ايران ميگذرد، موارد متعددي پيش آمده که تحليلگران و سياستمداران پيش بيني کرده اند که اين بن بست شکسته خواهد شد يا اينکه اقدام نظامي عليه تاسيسات هستهاي جمهوري اسلامي يا دريافت امتيازهاي جدي از ايران وجود دارد اما در تمامي موارد ثابت شده که اين پيش بينيها صحيح نبوده و اين ديپلماسي بوده که زمان بيشتري براي مانور دهي دريافت کرده است.
در حالي که ايران و گروه ۱+۵ (آمريکا، انگليس، فرانسه، چين، روسيه و آلمان) براي از سرگيري مذاکرات در تاريخ هشتم اسفند ماه در قزاقستان آماده ميشوند، هيجان کمي در آستانه اين مذاکرات وجود دارد. هيچ کش انتظار ندارد که ديپلماتهاي جهاني از نشست آلماتي با دست پر باز گردند.
فايننشال تايمز، به نقل از کليف کاپچان، تحليلگر ارشد در موسسه اوراسيا مينويسد: اما اين روند به اين معني نيست که ديپلماتها آسوده خاطرشدهاند. به گفته وي، ديپلماتها زمان دارند اما پيش از اينکه اوضاع به واقع وخيم شود، زمان زيادي ندارند. اين در حالي است که به گزارش اين روزنامه انگليسي دو دليل بنيادين وجود دارد که نشان ميدهد مساله ايران در ۱۸ ماه آينده وارد مرحله تصميم گيري خواهد شد.
نخست، ايران روز به روز به مرحلهاي نزديک ميشود که پس از آن امکان توليد بمب هستهاي وجود خواهد داشت بدون اينکه آمريکا و اسرائيل قادر باشند با اقدام نظامي آن را متوقف کنند.
به نظر ميرسد که هنوز رهبران ايران در خصوص ساخت سلاح هستهاي تصميم نگرفته باشند. برخي تحليلگران ميگويند در حال حاضر در صورتي که ايران براي ساخت سلاح هستهاي تصميم گيري کند به دو ماه زمان نياز دارد. در صورتي که آمريکا از تصميم ايران مطلع باشد ميتواند در مدت اين دو ماه اقدامي عليه برنامههاي هستهاي انجام دهد. اما کارشناسان ميگويند، در فاصله زماني يک سال از حال حاضر اوضاع متفاوت خواهد بود. ايران هفته گذشته اعلام کرد سانتريفوژهاي بيشتري را در سايت غني سازي نطنز نصب کرده است. اين اقدام ايران را قادر ميکند که تا سال ۲۰۱۴، در مرحله توليد سلاح هستهاي قرار گيرد و در اين صورت بازه زماني ۲ ماهه نيز براي توليد بمب کوتاه تر خواهد شد.
هرچند سرعت پيشرفت برنامههاي هستهاي ايران براي آمريکا و اسرائيل نگران کننده است اما عامل ديگري نيز وجود دارد که ۱۸ ماه آينده را به دوراني سرنوشت ساز تبديل ميکند و آن تاثير تحريمهاي بانکي و نفتي آمريکا و اروپا عليه ايران است. برخي کارشناسان بر اين گمانند که فشار تحريمها ميتواند در تغيير موضع ايران موثر باشد. ديپلماتهاي اروپايي ميگويند، تحريمهاي نفتي اعمالي عليه ايران ۴۶ ميليارد دلار از درآمد نفتي کشور کاسته است که به منزله ۸ درصد توليد ناخالص داخلي ايران است. از سوي ديگر ارزش ريال نيز در ماههاي اخير ۴۰ درصد کاهش يافته است اما با تمامي اين شرايط، آيا امکان توافق وجود دارد؟ اغلب کارشناسان بر اين باورند که دست کم تا ۶ ماه آينده توافق امکانپذير نيست.
نخست به اين دليل که مقامات عالي تهران نمي خواهند پيش از برگزاري انتخابات رياست جمهوري مصالحه انجام دهند. اين مقامات ترجيح ميدهند در زماني پس از پايان دوره رياست جمهوري محمود احمدي نژاد به مصالحه برسند.
دوم، آمريکا و متحدانش براي صبر به خرج دادن، آماده شده اند. آنها ميخواهند ايران را به توافق ترغيب کنند. اما در عين حال با اين باورند با توجه به فشار تحريم ها، زمان به نفع ايران نيست.
سوم،اسرائيل به تنهايي براي اقدام پيشگيرانه عليه تاسيسات هستهاي ايران وارد عمل نمي شود. مقامات نظامي تل آويو ميدانند که بدون حمايت آمريکا نمي توانند در اين اقدام موفق باشند . در نتيجه به نظر ميرسد اسرائيل نيز براي ارائه زمان بيشتري به ديپلماسي آماده شده باشد. با اين حال اين مانوردهي ديپلماتيک نمي تواند تا ابد ادامه داشته باشد. ايران به پيشرفت هستهاي ادامه ميدهد و فشار تحريمها نيز بيشتر ميشود. در اين بين بايد امتياز هايي به دو طرف ارائه شود.