به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۵ - ۱۷:۳۳
 
۲۶
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ساعت ۰۹:۲۱
کد مطلب : ۷۲۱۰۵
چرا منابع مادی و معنوی کشور بايد به هدر برود؟

یک پرونده؛ یک تجربه

گروه سیاسی: مسئله هسته‌ای ایران كه بیش از ده سال است به یکی از پرحاشیه‌ترین و جنجالی‌ترین مسائل منطقه وجهان تبدیل شده، پروسه‌هایی را طی کرده، سرانجام در حال نزدیک شدن به یکی از حساس‌ترین مراحل خود شده است. این نوشتار سعی برآن دارد که مرور خلاصه ای داشته باشد بر این مسیر ده ساله و سپس به واکاوی ابعاد داخلی مساله بپردازد.
یک پرونده؛ یک تجربه
حسین عبداللهی

برنامه‌ي هسته‌ای ایران در دوران دولت هاشمی رفسنجانی به صورت محتاطانه و محافظه کارانه پیش می‌رفت اما در دوران بعدی در دولت خاتمی و در زمان دبیری حسن روحانی بر شورای عالی امنیت ملی ایران به صورت داوطلبانه اقدام به علنی کردن برنامه‌ي هسته‌ای خود کرد. به دلایل بدبینی دوطرف به یکدیگر قرار شد تا در قالب یک توافقنامه ایران به ازای تعلیق موقت برخی از فعالیت‌هاي هسته‌ای امتیازاتی را بگیرد و هم جامعه جهانی در یک پروسه اعتماد ساز به استقبال یک ایران اتمی برود اما با به قدرت رسیدن نومحافظه کاران در ایالات متحده آمریکا و به دلیل لابی گری اسرائیل باعث شد همه توافقات میان ایران وسه کشور اروپایی برهم بخورد و آمریکا به دنبال طرحی برای نابودسازی کامل برنامه‌ي هسته‌ای ایران برود.

از این رو پرونده‌ي ایران به شورای امنیت منتقل شد.در این برهه ایران برای اینکه از دامنه بحران بکاهد در زمان دبیری علی لاریجانی بر شورای عالی امنیت ملی به دنبال یک توافق دیگر بود. بار دیگر مذاکرات ایران را در آستانه یک توافق بزرگ قرار داد، اما به خاطر عدم اجماع داخلی و برخی کارشکنی‌هاي خارجی این مسیر نیز به شکست منجر شد. پس از شکست مذاکرات به خاطر اختلاف نظرهای داخلی علی لاریجانی از سمت خود استعفا داد و سعید جلیلی جایگزین او در شورای عالی امنیت ملی شد. این دوره نیز به صرفا مذاکره برای مذاکره گذشت و ثمربخش نبود. البته دامنه‌ي فشارها بیشتر شد. تحریم گسترده‌ي علیه صادرات نفت و سیستم بانکی کشور به اجرا درآمد. تا جایی که به دنبال آن بودند که میزان خرید نفت از ایران را به صفر برسانند.

تحریم‌ها روز به روز ابعاد گسترده تری مي‌یافت طوری که جیکوب لیو وزیر خزانه داری آمریکا گفت: ردپای تحریم‌ها در تولید ناخالص داخلی ایران˓ ارزش ریال˓ نرخ بیکاری و نرخ تورم به چشم مي‌خورد و این تصویری خوب از چشم انداز اقتصادی ایران را به نمایش نمی‌گذارد. وی همچنین خاطرنشان کرد تحریم‌هاي کنونی˓ سخت ترین تحریم‌ها درطول تاریخ است که جامعه‌ي بیم المللی به شکل معتبری از آن حمایت مي‌کند. تحریم هایی که که با همراهی عامل دیگری یعنی مدیریت ناکارآمد اقتصادی در آن دوره کشور را وارد یک رکود اقتصادی کرد. رشد اقتصادی حدود 6- درصد˓تورم بالای 40 درصد و بیکاری بالای 20درصد فقط بخش هایی از تبعات این مسئله بود.اما این روند با حضور حسن روحانی در کاخ ریاست جمهوری تداوم نیافت.

این که چرا در دوره گذشته عملا این مساله هیچ خروجی مثبتی نداشت اما در دوره اخیر با این سرعت روبه حل مسیرپیش مي‌رود. با آغاز ریاست جمهوری آقای روحانی پرونده هسته‌ای ایران از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه سپرده مي‌شود. سپس رایزنی‌ها و مذاکرات گوناگون منجر به انعقاد یک توافقنامه موقت در ژنو مي‌شود، تا با حل اختلاف‌هاي گوناگون در یک پروسه زمانی دیگر به یک توافقنامه‌ي جامع برسند.

پس از طی این پروسه‌ي زمانی نیز گزارش‌هاي موجود حاکی از در دسترس بودن توافقنامه جامع است. طرف مذاکره کننده ایرانی صحبت از پایان مذاکرات در مورد ابعاد فنی پرونده میکند و بر این مسئله اذعان دارند که تنها مرحله موجود تا انعقاد توافقنامه جامع اراده‌ي سیاسی طرفین است. همچنین سفر اخیر جان کری وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه و مذاکره با عربستان نیز نشانه هایی از نزدیکی توافق جامع دارد چرا که عربستان که در مرحله توافق ژنو از منتقدین جدی بوده حمایت ضمنی خود را از توافق احتمالی اعلام کرده است، با این حال هنوز از فعالیت‌هاي منطقه ای ایران نگران است. چندی پیش نیز رهبر انقلاب نیز موافقت خود با یک توافق خوب را اعلام کردند اما همانطور که گفته شد تا مرحله جامع یک مرحله مانده و آن اراده‌ي سیاسی طرفین است. بنابراین بجاست در اینجا مسئله‌ي اراده سیاسی را از بعد داخلی اندکی مورد واکاوی قرار دهیم.

چرا در دوره‌هاي قبلی، علی لاریجانی و در این دوره روحانی تا مرز یک توافق بزرگ رسیده‌اند، اما وقتی افراد دیگری مثل سعیدجلیلی در دوره‌ي احمدی‌نژاد عهده دار مسئولیت بوده‌اند پرونده به مرز توافق نرسیده است؟ این سوال مطرح است مگر تفاوت نوع نگاه افرادی چون علی لاریجانی یا حسن روحانی با دیدگاه کسانی چون احمدی‌نژاد و سعید جلیلی به مسئله هسته‌ای به طور اخص و به سیاست خارجی به طور اعم چیست؟ مگر نه اینکه همه به دنبال منافع ملی اند و در تشخیص منافع ملی درست عمل مي‌کنند؟

پاسخ به سوال اول مثبت و به سوال دوم منفی است. هر کشوری یکسری اصول ثابتی در سیاست خارجی دارد. این اصول ثابت متشکل و تاثیرپذیرفته از عناصری چون ساختار نظام بین الملل، ویژگی‌هاي جغرافیایی سیاسی، نظام اقتصادی و فرهنگ عمومی وسیاسی کشور است، فلذا از آنجا که این ویژگی‌ها تقریبا پایدار هستند و به سختی تغییر مي‌کنند با تغییر دولت‌ها و حتی با تغییر نظام‌هاي سیاسی نیز این سیاست‌ها تحول چندانی نمي‌کنند اما بعد دیگر ساختارسیاست خارجی هر کشور ماهیت نظام سیاسی و ماهیت دولتمردان (گروه‌هاي مختلف نخبگان سیاسی) آن است.

در این جا مسئله را از بعد دولتمردان واکاوی مي‌کنیم. این دولتمردان هستند که در تعریف منافع ملی و تعیین الویت‌هاي اهداف ملی با یکدیگر دارای تفاوت هستند. هر کدام از این نخبگان سیاسی نگاه‌هاي متفاوتی به منافع ملی دارند و نکته مهم این است که همواره اهداف ملی،تابع تعریف ما از منافع ملی است. ممکن است عده ای هر سیاستی را که باعث افزایش ثروت ملی و قدرت ملی شود را در راستای منافع ملی تعریف مي‌کنند و عده‌ای دیگر نیزکه داری دیدگاه‌هاي فراملی هستند و عموما از منبع یک ایدئولوژی خاص تغذیه مي‌کنند، از تمام امکانات کشورشان در جهت تحقق آرمان‌هاي فراملی خود استفاده مي‌کنند.

این گروه‌هاي سیاسی اجتماعی اقتصادی مختلف بنا به تعریفشان از منافع ملی هرکدام سلسله گذاری خاص خود را برای الویت‌هاي اهداف ملی قائل اند. برای روشن شدن هر چه بهتر مساله به ذکر یک مثال مي‌پردازيم. کشور شوروی سابق پس از انقلابش به دنبال صدور انقلاب به تمام جهان بود، برای همین از تمامی امکانات کشور در جهت تحقق این هدف استفاده میکرد.

رفتار توسعه یافته امروزه این است برای نیاز‌هاي گوناگون سیاسی، اقتصادی، امنیتی، نظامی و فرهنگی، امکانات مادی و معنوی کشور را به اندازه مورد نیاز، برای همه‌ي نیازها تقسیم مي‌کنند اما کشوری مانند شوروی سابق از تمام امکانات کشور در جهت تحقق آرمان‌هاي فراملی خود که در زیر یک چتر واحد جمع مي‌شدند یعنی صدور انقلاب، استفاده کرد.

از آنجا که پدیده ای مانند صدور انقلاب به طور حتم با منافع دیگر کشورها دچار برخورد و تصادم است، لذا یکی از حیاتی ترین مقولات برای پیگیری این اهداف، تقویت هرچه بیشتر بخش نظامی است. از آنجا که امکانات مادی، معنوی هر کشور محود است پس امکانات را از سبدها گوناگون نیازهای کشور برداشته و در سبد نظامی قرار می‌دهند اما بعد از روی کار آمدن گورباچف، ایدئولوژی که در راس سلسله مراتب اهداف ملی قرار داشت، اهمیت درجه یک خود را از دست داد و جای خود را به توسعه اقتصادی و فناوری داد. چرا که سیاست‌هاي گذشته برای شوروی بسیار هزینه زا بود و آینده روشنی نیز حتی پس از تحمل هزینه‌ها متصور نبود.

البته نگارنده با توجه به نمونه کره شمالی در حال حاضر که تمامی درهای خود را بر روی جهان بسته و پای ایدئولوژی خود ایستاده و هر از چندگاهی گزارشاتی مبنی بر آدمخواری در آن به گوش مي‌رسد، آینده ای را که آن گروه از دولت‌مردان شوروی در پی آن بودند را می‌تواند متصور شود. پس همانطور که بیان شد تفاوت‌ها در تعریف منافع ملی و به تبع آن در تعیین اولویت‌هاي اهداف ملی است.

گروه هایی بودند که به سبب نوع ایدئولوژی شان در الویت بندی اهداف ملی شان بدنبال تقویت بخش نظامی بودند و در پی آن بودن که تمام منابع را تا آنجا که ممکن است به اولویت‌هاي مد نظر خود اختصاص بدهند تا بتوانند اهداف فراملی خود را محقق کنند و ایدئولوژی خود را به تمام جهان تعمیم دهند یا به عبارتی به دنبال توسعه ایدئولوژی خود بودند و گروه‌هاي دیگری نیز بر توسعه اقتصادی و مسائل رفاهی جامعه تاکید داشتند، به عبارتی برای آنها متر و ملاک هر تصمیمی هزینه و فایده آن در جهت توسعه اقتصادی است یعنی هر هدفی که منجر به افزایش ثروت ملی و قدرت ملی می‌شد در اولویت اول قرار مي‌گرفت، در واقع می‌توان گفت آنها بدنبال ایدئولوژی توسعه بودند نه توسعه ایدئولوژی.

اگر سرانجام نوعی توافق بر سر اولویت‌هاي اهداف ملی حاصل شود، برآیند دیدگاه‌هاي ذکر شده به صورت بخشی از سیاست خارجی یک کشور می‌شود، اما اگر نوعی توافق بر سر این اولویت‌هاي اهداف ملی صورت نگیرد، نظام سیاسی دچار بحرانی به عنوان بحران تعیین هدف‌هاي ملی می‌شود، در این حالت بر اثر اینکه هر یک از گروه‌ها بدنبال پیگیری اولویت‌هاي مدنظر خود است، جهت گیری سیاست خارجی دچار سردرگمی و اغتشاش می‌شود.

در این بین تمام امکانات و منابع مادی و معنوی کشور به هدر می‌رود و به خاطر نداشتن سیاست خارجی مشخص، به جای تاثیرگذاری بر رفتار بازیگران بین‌المللی و به دست گرفتن ابتکار عمل و اینکه خود تغییرات را مدیریت کنند، تحت تاثیر سیاست‌ها و راهبردهای دیگران قرار می‌گیرند. مسئله‌ي هسته‌‌اي ایران که این روز‌ها به ایستگاه پایانی نزدیک می‌شود و فقط منتظر اراده سیاسی طرفین است، كه اين اراده در ایران، منوط به توافق داخلی در تعیین اولویت‌هاي اهداف ملی است و بس.

جلال
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۰:۲۲
وسرنوشت‌شوم‌شوروی‌‌درس‌بزرگی‌برای‌ماست
ایدئولوژی‌توسعه‌مهمتر‌از‌‌توسعه‌ایدئولوژی (297217)
داش کریم
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۵:۵۸
آقای یزدی سال 76تا84تریبون نماز:آقای خاتمی گرانی بیدادمی کند
آقای یزدی84تا92:سکوت.سکوت.سکوت.
آقای یزدی اسفند93:ریاست خبرگان (297290)
مردمی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۷:۲۳
و ان شاالله روزی برسد که ما با هیچ کشوری و هیچ ملتی دشمن نباشیم و مهر و دوستی هدیه بارزشمندمان باشد برای همه ملل. . .
و دوران مرگ ... مرگ گفتن ها برای همیشه بسر آید . (297298)
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۸:۱۹
از افاضات رييس محترم دولت دهم در حالي كه قطعنامه پشت سر قطعنامه تحريمي عليه ملت ايران در شوراي امنيت س م م صادر مي شد و روز بروز ديدار هاي ميان اشتون و ظريف بيشتر مي شد

" يا توقف تحريمهاي بيشتر يا مذاكرات با ٥+١ تعطيل " (297310)
نرخ تورم > هفتاد درصد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۸:۳۴
انصافا ٧ برابرشدن قيمت يك ليتر بنزين در يك لحظه ، ٥ برابر شدن قيمت يك قرص نان در يك لحظه ، گراني يك كيلو برنج ، لوبيا ، نخود ، عدس ، تا ٢٠٠٪ در عرض شش ماه ، و در مقابل دريافت ماهانه ٤٥٥٠٠ تومان بعنوان يارانه و همين حالت براي ديگر مايحتاج ضروري مردم با تورم ٤٠ ٪ اعلام شده در دولت دهم هيچ تناسبي داشت ؟ (297313)
ايراني آزاده
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۸:۵۷
با توجه به عقب ماندگي هاي اقتصادي ناشي از دولت هاي قاجار و پهلوي در ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي قرار بود حمايت ها از مظلومين و محرومين جهان تنها در حوزه حمايت معنوي و فرهنگي باشد و ليكن گهگاه خبر مي رسد مالي هم هست اخيرا حماس علنا پول بيشتر ! خواسته است حال آنكه نفرات داعش علنا در غزه رژه مي روند وكسي كارشون ندارد! (297315)
هم آوا
Germany
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۱:۲۲
تحریم رو با ریشه یابی میشه تشخیص داد که از چه سالی شدت تحریم ها و برای چه جریانی و با همکاری چه کسانی از داخل شکل گرفته، کار سختی نیست.
میشه چند نمونه از افتخارات دوران خاتمی در صنعت هسته ای رو بیان کنید لا اقل ما توجیه شیم و به اون افتخار کنیم ، به 20در صد رسیده بود یا تولید برق میشده یا دارو تولید میکردن یا تعداد راکتورها و نوع سانتریفیوژ ها بیشتر و پیشرفته تر شده بود .
این آقایون از یه طرف پلمپ میکنن از یه طرف دیگه شاکی میشن میگن ما کشور جهان سومی هستیم و پیشرفت نمیکنیم. (297227)
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۹:۰۰
انرژي هسته ايي كه جريان انحرافي مدعي دو آتيشش هست !!!؟؟؟؟؟؟؟ (297316)
عبدالعلی غلامزاده بابره
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۲:۱۸
توافق هسته ای اصلا به نتیجه نمیرسد....و ایران مشکل دار میشود ....مثل عراق.... (297240)
خلیل الله
United States
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۲:۵۵
عزیز کوگوش شنوا من هیچ امیدی به اینده ایران ندارم .که تامملکت درست شه (297251)
سوادکوهی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۳:۰۳
انقلابمون رو صادر کنیم که چه بشود؟ چه دلیلی وجود دارد که دیگر ملل نیز همانند ما فکر کنند. اصلا اگر انقلاب ما پاسخگوی تمام آمال و ایده های ما بوده و هست، خودبخود دیگران جذب ایدئولوژی و روش ما خواهند شد.

"تنها منافع ملی ماست که همیشگی و دائمی است، و وظیفه ما دنبال کردن این منافع است." لرد پالمرستون نخست وزیر بریتانیا (297253)
محمد
United States
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۵:۴۸
به نظرم به جای انقلاب باید " اسلام و رحمت " را به جهان صادر کنیم..
پیامبر اکرم ابتدا داخل شبهه جزیره عربستان را اصلاح کرد و سپس با لحن مهربانانه به روسای ایران و روم و بحرین و حبشه و غیره وارد دیپلماسی شد و نامه نوشت.. و حتی در برابر پاره شدن نامه اش توسط خسرو پرویز نیز سیاست صلح را در پیش گرفت و در مدت حکومت این بزرگوار تنها یک بار درگیری مرزی با رومیان در تبوک شکل گرفت که آن هم به خاطر حمله رومی ها به شهروندان مسلمان بود (297284)
محسن
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۶:۳۳
تا حال فکر کردی چرا امریکا به کشورای دیگه حمله میکنه برای اینکه کشورشو به همه نشون بده و اعلام کنه که قدرتمنده؛ درسته یه دزدیایی هم میکنه ولی در درجه اول برای حفظ کشورش داره این کارارو میکنه،منفع مادی یه روزی تموم میشه پس بهتره بهش ننازی (297292)
رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۳:۵۵
من میخوام بدونم اگه این ضررهایی که ما از تحریم متحمل شدیم رو اگه براورد کنیم مقدار دقیقش رو باهاش چقدر میشد از انرژی باد و خورشید برای تولید انرژی استفاده کرد؟
آیا به صرفه تر نبود؟ (297262)
نخودچی
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۶:۰۴
منم موافقم خصوصا انرژی باد (297291)
مهربان توسی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۴:۲۲
انشاا... روزی با ایالات متحده هم رابطه سیاسی اقتصادی داشته باشیم البته با عزت حکمت و مصلحت (297266)
محسن
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۶:۳۴
انشاا.... روزی قدرت مندترین کشور دنیا میشیم مثل قبل خیلی قبل (297293)
محسن
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۶:۳۶
باید افکارمونو نسبت به هم عوض کنیم و مثبت بیاندیشیم و با اتحاد کشوری قدرتمند بسازیم تا بتونیم ازادانه حتی در کشور خودمون صحبت کنیم نه اینکه فقط یه قشر خاص قدرت داشته باشن (297294)
سس
United States
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۵:۳۳
خودکفایی یعنی ابر قدرتی!
ما میخواهیم ابر قدرت باشیم اما آیا شاخصه های یک ابر قدرت را داریم؟

اقتصاد ما بازار های جهان را گرفته؟
تکنولوژی ما به آمریکا و اروپا صادر میشود؟
سطح دانشگاها و وضعیت دانشجوی ما به چه شکل هست؟
از نظر رعایت قوانین مردم ما چه جور هستند؟
و ......

همانطور که رهبری فرمودند ارتباط اقتصادی با آمریکا و غرب ایراد ندارد
البته اگر آمریکایی ها ظلمی که به ملت ایران کردند و دخالتهایی که در منطقه علیه ایران میکنند رو ادامه ندهند و جبران کنند شاید راهی برای روابط سیاسی هم باشد (297278)
سعید
United States
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۵:۳۶
اگر الگوی توسعه ما چین هست باید بدانیم که بعد mao به کلی مخالفان mao در چین سر کار آمدند و سیاست تنش زدایی در پیش گرفتند و در همه شاخصه ها از فرهنگ تا سیاست و اقتصاد چین متحول شد و خیلی از طرفداران وی کارهای او را نفی می کنند و نادرست می دانند (297279)
محمد
United States
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۵:۳۶
ما باید ابتدا نیروگاه هسته ای میساختیم و بعد به سوختش و غنی سازی فکر میکردیم (297280)
saeeed
United States
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۵:۴۳
اگر تازه توافق بشه و ما به سمتی بریم که خودکفا بشیم بدانید راه طولانی در پیش هست تا روزی برسد که اختلاف نظر و تحریم جدید بر ما اثر نگذارد.
پس در حال حاضر باید به فکر تنش زدایی باشیم.
و از بین نفت و گاز یکی را انتخاب کرده و دلمان را به نفت خوش نکنیم چرا که اقتصاد نفتی برای کشورهایی که زیر ساخت درست حسابی ندارند مثل عربستان و.. یعنی اینکه باید مدام به فکر تنش زدایی باشی تا نفتت رو بخرن و تحریم نکنن گرچه عربستان هم به فکر افتاده دارد در بخش های دیگر سرمایه گذاری میکند (297282)
احمد
United States
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۵:۵۱
موافقم که برخی از سیاست های سازمان ملل ظالمانه هست اما واقع بین باشیم!
اگر همین سازمان ملل نبود هر کس برای خودش بمب هسته ای میساخت بر سر هم می کوبیدند!
سازمان ملل بدی ها و نواقصی داره اما خوبی هایی هم دارد (297285)
گل
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۲۳:۲۸
تمکین به قانون در هر جامعه ای لازم است . حالا این جامعه یک شهر یا یک کشور یا یک دنیا . در جهان کنونی به دلیل ارتباطات قوی اگر تمکین به قانون نباشد بازنده اصلی کشورهایی مثل ایران خواهند بود .
ما بدلیل ضعف تکنولوژیک و عقب ماندگي علمی و دانشگاهی در بی قانونی آسیب پذیر تریم. (297333)
سیروس
United States
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۵:۵۲
صدام باعث شد ما به این سمت بریم همانطور که محسن رضایی هم در هفته دفاع مقدس امسال از آن برنامه ای که از شبکه اول پخش میشد گفت این موضوع را (297286)
جواد
United States
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۵:۵۴
توسعه فناوری اتمی باید در کنار توسعه فناوری های گوناگون باشد مثل فناوری ساخت هواپیماهای مسافر بری. ساخت کشتی. ساخت دارو. ساخت لوازم خانگی . ساخت لوازم دیجیتال و توسعه تجاری اقتصادی.... (297287)
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۷:۲۸
مردم از هرچه انرژی هسته ای و صحبت درباره آن خسته شده اند مردم آسایش رفاه امنیت و اقتصاد پویا و سلامتی برایشان مهم است و هر دولتی میبایست در مسیر یاد شده حرکت کند روابط با تمامی دنیا بخصوص آمریکا بسیار مهم است به امید ایرانی آزاد (297300)
ايراني آزاده
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۸:۱۳
تحريمهاي هوشمندانه جامعه بين الملل ، تهيه دارو و غلات را براي مردم ايران روز بروز سختتر مي كرد وليكن تا آخر دولت دهم بدون هيچ كاهشي ، و بسود جريان انحراف داخلي و غربي ها نفت خام ايران صادر مي شد!! چرا!؟ (297308)
saman
Canada
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۸:۳۲
در یک دموکراسی ایده‌آل منافع ملی‌ یعنی منافع مردم چون دموکراسی واقع‌ای ۳ شرط دارند "از مردم،برای مردم، به وسیله مردم" می‌باشد. تا وقتی‌ منافع ملی‌ را منافع جناحی و گروهی و ایدئولوژیک یا هرچیزی که خلاف تامین منافع مردم باشد تعریف کنیم آنوقت هیچگاه به تعریف مفید منافع ملی‌ نمیرسیم و درگیر بازی‌های تعریف پراکنی می‌شویم که هر تعریفی‌ هم مصادره به مطلوب میشود.منافع ملی‌ یعنی رفاه،امنیت و آسایش مردم که سطح عمومی‌ رضایت مردم را تامین می‌کند.در کشور ما همه به جز مردم به جای مردم حرف میزنند (297312)
دادا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۱۲/۲۴ ۱۹:۳۸
شیعه یا سنی گرایی در منطقه با اکثریت سنی بحران ایجاد میکنه وناگزیر منابع کشور بجای سرمایه گذاری وایجاد اشتغال صرف امر نظامی و امنیتی شده وفرار سرمایه های فکری ومادی را موجب شده و فاصله ما با دنیا وکشورهای همسایه رو از حیث توسعه بیشتر کرده وفقر وفلاکت رو دامن میزنه صدور انقلاب با نظامی گری وارسال اسلحه به افراد فقیر ره به جایی نخواهد برد هم مردم ما رو بدبخت میکنه وهم آن کشورها رو دچار جنگهای فرقه ای میکنه.................................................. (297319)