محمود نیلیاحمدآبادی چهرهای تاثیرگذار و شناختهشده در میان دانشجویان و استادان دانشگاه تهران است. او به پشتوانه ریاست چندینساله خود در دانشکده فنی دانشگاه تهران، در خردادماه سالجاری موفق به کسب رای استادان دانشگاه تهران در یکی از معدودترین روشهای انتخاب ریاست دانشگاه، یعنی انتخاب با رای مستقیم اعضای هیات علمی شد.
او طی سالهای اخیر با فعالکردن رابطه دانشگاه با صنعت در دانشکده فنی دانشگاه تهران اعتقاد عملی خود به استقلال دانشگاه در زمینههای مالی را به دانشگاهیان ثابت کرد و در جریان انتخاب خود بهعنوان سرپرست دانشگاه تهران، ارتقای کیفی برنامههای آموزشی و پژوهشی در دانشگاه تهران، تلاش برای افزایش استقلال این دانشگاه، تبدیل دانشگاه تهران به دانشگاه خلاق و کارآفرین، کیفیت و تضمین کیفیت، گسترش ارتباطات بینالمللی، تبادل استاد و دانشجو، افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی خارجی و تحقیقات مشترک با مراکز بینالمللی را از مهمترین برنامههای خود در دانشگاه تهران معرفی کرد. حالا او روز گذشته بهعنوان گزینه دولت برای تصدی پست وزارت علوم معرفی شده است. اما آیا این انتخاب غیرمنتظره تا چه اندازه میتواند پاسخگوی مطالبات دانشگاهیان بهعنوان مهمترین جریان حامی حسن روحانی در انتخابات سال1392 باشد؟
1- در حال حاضر آنچه اوضاع آموزشعالی در ایران را متفاوتتر از سایر کشورها میکند، نگاه متفاوت دولت نسبت به مقوله دانشگاه است. دانشگاه در ایران بیش از سایر کشورها وابسته به جریانهای سیاسی است و همین وابستگی تا حد زیادی باعث شده در میان تصمیمگیران کلان، اهمیت سهم دانشگاههای ایرانی در رنکینگهای بینالمللی تا حدی رنگ ببازد. این نوع نگاه به مقوله دانشگاه در ایران، طبعا در ماموریتها و فعالیتهای ستادی وزارت علوم نیز تاثیرگذار است. همین مساله زمینهساز انتخاب وزرایی با سبقه سیاسی در پست وزارت علوم در تمامی دولتهاست.
در حالی که آنچه در نگاه مرسوم و بینالمللی به مقوله دانشگاه دیده میشود، حضور افراد با توانمندیهای آکادمیک علمی، اقبال در میان دانشگاهیان و ویژگیهایی است که صرفا با مسایل علمی تحلیل میشود. اما در ایران اوضاع متفاوتتر است و وزرای علوم علاوهبر ویژگیهای اشاره شده، دارای سبقهای از فعالیتهای سیاسی هستند که این مساله در نحوه مواجهه آنان با مخالفان، نحوه ارتباط با دانشجویان و تشکلهای دانشجویی و چگونگی ارتباط با حاکمیت نقش پررنگی دارد.
2- تجربه یکساله دولت روحانی در مواجهه با طیف مخالف خود در مجلسشورایاسلامی نشان میدهد که برخی مخالفان دولت در صندلیهای سبزرنگ بهارستان، بهواسطه محدودشدن فضای انتقاد و مخالفت در حوزههای اقتصادی و سیاست خارجی، بخش زیادی از توان خود را صرف حوزه وزارت علوم و مسایل فرهنگی میکنند؛ مسالهای که با توجه به تلاش برای عدم معرفی جعفر توفیقی در سال گذشته، عدم رای اعتماد به جعفر میلیمنفرد، دادن رای شکننده به رضا فرجیدانا و پسگرفتن آن در سالجاری و همچنین فضاسازی برای عدم معرفی محمدعلی نجفی در حوزه وزارت علوم و تذکرات پیدرپی به وزارت ارشاد و دادن کارت زرد به علی جنتی در حوزه فرهنگی بهوضوح قابل رویت است.
علاوهبر نکات اشارهشده، فضاسازی رسانههای همسو با مخالفان دولت نیز بیش از آنکه در حوزههای چالشبرانگیز (اقتصاد و سیاست خارجی) در تمامی دولتها باشد، طی اقدامات هماهنگ در حوزههای فرهنگی و آموزشی است؛ اقداماتی که تا به اینجا با قدمهای عملی از سوی مخالفان همراه شده و استیضاح رضا فرجیدانا را میتوان یکی از مهمترین این قدمها دانست، تا جایی که حجم فعالیتهای مخالفان با انتقاد برخی اصولگرایان سنتی نیز مواجه شد و آنها با چراغ خاموش سعی در خنثیکردن گامهای عملی مخالفان داشتند، اما موفق نشدند.
مجموعه نکات اشارهشده در مورد یک و دو نشان میدهد، شخص وزیر علوم در دولت یازدهم با چالشهایی همراه است که برای مقابله با آنها به فهم زبان سیاسی مخالفان، چگونگی مواجهه با اهرمهای سیاسی و گرفتن تمرکز برای اعمال فشارهای سیاسی از سوی مخالفان نیاز دارد. حالا میتوان محمود نیلیاحمدآبادی، گزینه پیشنهادی وزارت علوم را از جهت نگاه مرسوم و بینالمللی به مقوله دانشگاه، گزینه موجه و مناسبی نامید؛ کسی که دانشگاه را خلاق و کارآفرین، مستقل، دارای ارتباطات بالا با صنعت میخواهد و کیفیت و تضمین کیفیت را مبنای کار خود معرفی میکند. اما از منظر نگاه داخلی به مقوله دانشگاه، او بهطور قطع با چالشهایی همراه است که شاید «رزومه آکادمیک» او تاثیری بر این چالشهای ساختهوپرداخته مخالفان نداشته باشد.