گروه سیاسی-رسانهها: با اتمام هر دور از مذاكرات هستهاي ايران با گروه ١+٥، سوژههايي براي مورد سوال قرار دادن وزير امور خارجه كشورمان توسط برخي نمايندگان مجلس يافت ميشود. روزنامه اعتماد ديدگاه چند تن از چهرههاي سياسي را در اين خصوص كه سوالاتي كه از وزير امور خارجه مطرح ميشود تا چه حد بجا دانسته و تا چه ميزان آن را مصداقي براي سختگيري مجلسيان در برابر ظريف ميدانيد را جويا شدهااست كه در ذيل ميآيد:
جلوه ضعف به جاي قوت
داريوش قنبري نماینده مجلس ششم و فعال سیاسی اصلاح طلب می گوید: سوالاتي كه از آقاي ظريف ميشود، بياساس به نظر ميرسد. به هر حال برخي آنچه را نقطه قوت كار ديپلماتيك است به عنوان نقطه ضعف جلوه ميدهند و به همين شكل اقدامات وزير امور خارجه را در راستاي منافع ملي زير سوال برده و طيف خاصي هم وي را به هر بهانهاي به مجلس ميكشانند. اكنون شرايط به گونهاي است كه ظريف بايد در دو جبهه بجنگد، يكي با گروه ١+٥ و ديگري هم با برخي نمايندگان مجلس. آنهايي كه الان به اين شكل وزير خارجه را زير سوال ميبرند، وقتي رفقاي ايشان و حتي خودشان زماني كه قطعنامههاي پي در پي عليه ايران تصويب ميشد اقدام چنداني انجام نميدادند. كاري به وزير خارجه وقت نداشتند كه چرا اقدامي نميكنند كه جلوي تصويب آن قطعنامهها گرفته شود.
آنهايي كه قدم زدن ظريف را بهانه كردند بايد بگويند كه انتظار داشتند وي در مذاكره با چماق حاضر شود؟ ابزار مذاكره همچون لبخند و پياده روي از ظرافتهاي كار ديپلماتيك است. كار ظريف اقدامي بسيار ارزنده است كه به نوعي تاثيرگذاري بر رقيب را بيشتر ميكند. قدم زدن ظريف براي واگذاري حقوق ملت ايران به امريكاييها نيست بلكه ستاندن حقوق ملت از آنهاست. بنابراين اين كار ارزنده است. حال خوب است كه آقاي ظريف با مادر هوگو چاوز قدم نزدهاند. كساني كه در زمان احمدينژاد سكوت كرده بودند، نامههاي بيپاسخي كه احمدينژاد به رييسجمهور امريكا مينوشت و اين آقايان سكوت كرده بودند، الان ميبينيم كه در جايي كه نقطه قوت است و هر دوره از مذاكرات دستاوردهايي را به همراه دارد، بهانه جويي ميكنند. كنگرهاي كه قرار است اقدامي عليه ايران انجام دهد و با وعده وتوي اوباما روبهرو ميشود اين از كارهاي ظريف و دولت روحاني است. اينكه ديگر ايران تهديد نيست نشانه قدرت تيم مذاكرهكننده است.
سوالاتي با هدف تضعيف
فاطمه راكعي نمایندهٔ مجلس ششم و از اعضای جبهه مشارکت در این باره می گوید: جاي بسي تعجب است كه با وجود توصيههاي مكرر مقام معظم رهبري كه تاكيد داشتهاند تيم مذاكرهكننده هستهاي فرزندان ملت هستند و از آنها حمايت كنيد تا به نتيجه مطلوبي برسند، افراد خاصي با لجاجت كامل سعي دارند كه عملكرد تيم مذاكره را زير سوال برده و با بهانههاي عجيب و غريب كار آنها را زير ذره بين قرار دهند. انتقاداتي كه جز هدف تضعيف چيزي در آن نمايان نيست. واقعا نميدانم كساني كه تخصص لازم را در اين زمينه ندارند و در حالي كه ميدانند اين تيم و شخص دكتر ظريف و همكاران ايشان از فرزندان همين انقلاب هستند و كاري را خلاف جهت منافع ملي انجام نميدهند، از هر رفتاري سوژهاي ساخته و پاي دكتر ظريف را به مجلس ميكشانند. دلسوزي تيم مذاكرهكننده هستهاي براي دستيابي به اهداف جمهوري اسلامي اگر بيشتر از برخي مجلسيان نباشد كمتر نيست. افرادي كه با همه توان خود با كار كارشناسي سعي دارند اهداف نظام اسلامي را در اين موضوع پيش ببرند. بنابراين دليلي غير از اينكه عدهاي قصد دارند دولت را تضعيف كنند يا اينكه بگويند شما نباشيد ما هستيم يا ما يا هيچ، چه هدفي را ميتوانند دنبال ميكنند. و شگفتي بيشتر ما اين است كه اين تيپ تفكر خيلي ميخواهد خود را مدافع اهداف و منافع ملي نشان دهند و با شعارهايي از اين دست ديگران را به دليل انتقاداتي كه ميكنند مورد هجمه قرار ميدهند و با نگرانيهايي كه از مسائل سياسي و حتي اجتماعي از خود نشان ميدهند با تنگنظريها ما را سريعا متهم ميكنند. صحيح نيست. اما با وجود توصيههاي مقام رهبري هنوز پافشاري ميكنند بر مواضع ضد تيم مذاكرهكننده. بنابراين اين موضوع بايد يك جايي به پايان برسد.
جاي نگراني نيست
محمد ايماني فعال سیاسی نیز در مورد سوال مجلس از ظریف می گوید: در مورد اين موضوع لازم ميدانم چند مورد را بيان كنم. ١- سوال حق مجلس است. با جا يا بيجا بودن آن را خود نمايندگان مجلس تعيين ميكنند. هرچند اين امر از منظر ما يا شما، غلط يا درست باشد تشخيص اصلي بر عهده نمايندگان است. ٢- لازم به ذكر است كه همزمان با اين مسائل در داخل مسوولان ارشد مذاكرهكننده امريكايي هم مرتبا به كنگره و سنا براي ارايه توضيحاتي احضار ميشوند. بنابراين بخشي از اين موضع را ميتوان ناشي از جنگ رواني بين دو كشور دانست، نه الزاما به معناي عدم اعتماد به ظريف و تيم مذاكرهكننده هستهاي. دقت داشته باشيم كه اين حركت يك حركت ديپلماتيك است كه ميتوان آن را بدون اشكال دانست. هرچند بايد تاكيد كرد كه به معني بياعتمادي به دكتر ظريف نيست. اما پيادهروي ظريف را يك مساله بسيار عادي در مسائل ديپلماتيك ميدانم.
نميدانم چرا در اين مورد جنجال به پا شد. اين امر، عرف است. آقاي ظريف خارج از عرف كاري را انجام نداده است. دكتر ظريف حركتي خلاف عرف ديپلماتيك انجام نداد. بنابراين از اين منظر نميتوان وي را مورد سوال قرار داد. دكتر ظريف يك پشتوانه بسيار محكم دارد و آن هم حمايتهاي مقام معظم رهبري است. رهبري به ظريف و تيم مذاكرهكننده بارها اعلام كردند كه به شما اعتماد دارم. من اين رفت و آمدها به مجلس را بيشتر از اينكه يك سختگيري بدانم بيشتر يك حركت ديپلماتيك در برابر عملي كه امريكاييها انجام ميدهند، ميدانم. البته آقاياني هم در مجلس هستند كه به تيم مذاكرهكننده و اين مذاكرات كلا خوشبين نيستند. اين يك واقعيت است و از هر فرصتي هم استفاده ميكنند. اما تا موقعي كه رهبري پشت مذاكرهكنندگان ايستادهاند نبايد نگراني داشت. تا وقتي كه رهبري نظام پشتوانه تيم مذاكرهكننده هستند جاي نگراني نيست.