گروه مقالات: اميد سعيدي از كاربران بهارنيوز در متن ارسالي خود نوشت: آلمانیها از دوران جنگ جهانی دوم بسیار به بدی یاد ميکنند، این تنفر به حدی است که حتی اگر گروهی و یا شخصی علامت طرفداری از حزب نازی را نشان بدهند با برخورد بسیار بد جامعه و دولت مواجه ميشوند. در حالی که هیتلر و حزبش در یک روند دموکراتیک و با انتخاب خود مردم قدرت را به دست گرفت. حتی در سالهای اول جنگ جهانی دوم و پیروزی های برق آسای آلمان، مردم حمایت خود را با هر وسیله ای از حرکت های سیاسی هیتلر نشان ميدادند. کمتر کسی بود که از کشتار یهودیان تنفر نشان دهد. یهك جمله ای هست که ميگوید وقتی ما از کسی متنفر هستیم در واقع از قسمتی از وجود خودمان که در آن شخص تبلور یافته متنفریم.
چرا مدتی است همه از دولت احمدی نژاد متنفر هستند، دولتی که بیست میلیون رای آورده است، آیا باید از احمدی نژاد متنفر بود و یا کسانی که او را انتخاب کردند؟ حکومت هر کشوری لایق مردم همان کشور است. تا زمانی که مردم ما به آگاهی لازم نرسند هیچ تضمینی مبنی بر عدم انتخاب احمدی نژادها نیست. در واقع این نوع به سخره گرفتن احمدینژاد به نحوی شاید واکنش در مقابل حماقتی است که خودمان (بخشي از شهروندان جامعه ما) مرتکب شدهایم.
واکنش جامعه در مقابل احمدینژاد یک واکنش روانی است به یک حماقت که جامعه باید برای فراموش کردنش انجام بدهد. زمانی که یک فرد کار اشتباهی را انجام ميدهد، روان آدمی به طور ناخودآگاه سعی در عدم پذیرش اشتباه خود به هر نحوی ميکند و این دقیقا همان اتفاقی است که در ایران در حال افتادن است. بیاییم کمی به گذشته خودمان بیاندیشیم و اینکه چه شد که مردمی که بیش از صد سال است به دنبال دموکراسی هستند به تیم احمدی نژاد رای دادند؟ و اینکه چه باید کرد که دیگر چنین واقعه ای تکرار نشود؟