میلاد دهقان
گروه جامعه: «وطن یعنی سرود رقص آتش * به استقبال نوروزی فَرَهوَش »
همه ساله ایرانیان و ایرانیتباران چند ماه مانده به نوروز بزرگ، جشنهای مقدماتی برگزار میکنند و به پیشباز نوروز میروند. جشن ملی چهارشنبه سوری نیز یکی از این جشنهاست که در شمار «جشن های پیشباز نوروز» به شمار میرود و چند روز مانده به آن برگزار میشود. چهارشنبه سوری از ریشهای کهن و چندهزار ساله برخوردار است.
برخی پژوهشگران واژه «چهارشنبهسوری» را «چهارشنبه سرخ» معنا کردهاند. به این جشن ایرانی در جاهای گوناگون، نامهای گوناگونی نیز داده اند: گول چارشَمبِه (اردبیل)، گولهگوله چارشمبه (گیلان)، کوله چووارشمبه (کردستان)، چووارشمبه کولی (قروه، نزدیک سنندج) و چارشمبهسرخی (اصفهان). رسمی بسیار نزدیک با آیین پرش از روی آتش به نام Derendez را ارمنیان ایران در روز 14 فوریه برابر با 25 بهمنماه برگزار میکنند.
در میان ایرانیان رسم بود که در آستانه نوروز، پس از خانه تکانی، یادی از درگذشتگان می کردند. خار و خاشاک جمع آوری شده را میسوزاندند و آخرین شبهای سرد زمستان را در کنار آتش اهورایی به صبح میرساندند و با جشن و شادی به پیشواز نوروز میرفتند. ایرانیان با آتش اهورایی «گَهَنبار سوری» به جنگ سیاهی و پلیدی اهریمن میرفتند و نور و شادی و روشنایی را به خانه های خود میبردند.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و آزادی دوباره مردمان ایرانیتبار آسیای میانه، مردم این کشورها این بخت را پیدا کردند که آزادانه به برگزاری جشنهای آریایی از جمله چهارشنبهسوری بپردازند و امروز خوشبختانه چهارشنبهسوری در گسترهی بزرگِ ایران زمین و در کشورهایی که روزگاری جزیی از خاک ایران بودند و هنوز فرهنگ ایرانی در آنجا فروزان است، برگزار میشود.
مردمان ایرانی تبار در کشورهای تاجیکستان، افغانستان، ازبکستان، قرقیزستان، داغستان، ارمنستان، ترکمنستان، شمال و غرب هندوستان، غرب پاکستان، کردهای ایرانی در عراق و سوریه و ترکیه، غرب چین (سین کیانگ) و جمهوری آذربایجان (آران)، آلبانی، بحرین و ایرانی تباران ساکن کرانههای جنوبی خلیجفارس در هر چهارشنبه پایان سال آتش مهر میهن را برپا میکنند.
مردم این کشورها به ویژه در شهرهای دوشنبه، بخارا، سمرقند، شهرسبز، هرات، بلخ، بدخشان، باکو، منطقه قفقاز، یارکند، کاشغر و تاشغورقان با شور و شوقی وصفناپذیر به زنده کردن این جشن با شکوه میپردازند. امروزه در هر کجا از این کره خاکی که چند نفر ایرانی تبار تاجیک یا افغان باشند، در شب جشن چهارشنبهسوری مراسم آتش افروزی برپا میشود.
فراموش نکنیم که شعلههای فروزان آتش در همه حال برای ما درسهایی آموزنده دارند. نخست این که ما نیز همچون شعلههای فروزان آتش باید پیوسته روی به سوی بالا داشته باشیم و بکوشیم تا به یاری اهورامزدا در راه کمال و پیشرفت در زندگی گامهای مثبتی برداریم. دوم این که در زندگی مانند آتش پویا و زاینده بوده و پیوسته در کوشش و جنبش و پویش باشیم. سوم این که بکوشیم تا همچون آتش به دیگران گرمای عشق و محبت و مهربانی هدیه کنیم. چهارم این که همچون آتش، با سیاهیها پیکار کنیم و محیط اطراف خود را روشن کنیم؛ برای این کار باید ابتدا خود آگاه باشیم و سپس دیگران را آگاه کنیم.
پنجم این که همچون آتش همه این کارها را در کمال آرامش انجام دهیم و محیطی همراه با آسودگی و آرامش برای خود و دیگران فراهم آوریم. در گذر سدهها و هزارهها بسیاری از سنتها و آیینها به چهارشنبه سوری افزوده و یا از آن کاسته شده است. پریدن از روی آتش یکی از آیینهایی است که در ایران باستان به خاطر احترامی که به آتش میگذاشتند، انجام نمیشد ولی امروزه پریدن از روی سه یا هفت گُلِه آتش، جزیی از مراسم چهارشنبهسوری شده است. ترقه زدن هم در چند سال اخیر به دست جوانانی که در جستجوی تنوع و هیجان هستند با علاقه انجام میشود و به صورت نوعی اعتراض به مخالفان برگزاری جشن چهارشنبه سوری در آمده است.
در فرهنگ کهن ایران، آسیب رساندن به طبیعت به هر نام و عنوان کاری ناپسند است. از این روی شایسته است که در جشن چهار شنبه سوری از سوختهای طبیعی و بدون دود و آلودگی مانند چوب خشک و خار و خاشاک استفاده کنیم و از سوزاندن لاستیک، شاخه های درختان، فراورده های نفتی، بنزین و دیگر موادی که هوا را آلوده میکنند و دود و خاکستر در محیط میپراکنند، صرف نظر کنیم. رعایت این نکته برای حفظ تندرستی افراد نیز موثر است.
برپا کنندگان چهارشنبه سوری میتوانند دستها را به دست یکدیگر بدهند و گرداگرد آتش حلقه زده و همگی یک صدا سرودهای آیینی، ملی و ترانههای شاد بخوانند. گفتن عبارات «سرخی تو از من، زردی من از تو» یا «روی پاک از تو، دامان پاک از ما» ریشه در باور های کهن دارد و مقصود از این عبارات در حقیقت در خواست پاکی و تندرستی از آتش به عنوان پاککنندهی پلیدیهاست.
دانش امروز به خوبی ثابت کرده است که آتش خاصیت گندزدایی و پاککنندگی دارد و بر روی روان افراد نیز تاثیر معنوی خوبی میگذارد. شاید از این روی است که از دیر باز آتش پرستان(پرستاران و نگاهبانان آتش) از آن یاری میجویند تا پاکی بیرونی و درونی را برای آن ها به ارمغان آورد. در سال های اخیر به خاطر محدودیتهایی که از سوی مراجع رسمی در اجرای چهارشنبه سوری صورت گرفته و سخنانی که در نکوهش این آیین کهن بر زبان آورده اند، جوانان از روی لجاجت خواستهاند که این جشن کهن را پر سرو صدا تر برگزار کنند تا به دیگران بگویند که ما به دیگران اجازه نمیدهیم که به هر عنوانی آیین نیاکان ما را تضعیف کنند.
فراموش نکنیم که در زمان سلطه خلفا بر سرزمین های ایرانی، روشن کردن آتش جشن سده و چهارشنبه سوری بر بام خانه ها، نوعی مبارزه با متجاوزان و تظاهر به آیینهای ایرانی و به ریشخند گرفتن فرمانهای حکومتی بود که فلسفه برگزاری این آیینهای پر معنی را نمیفهمیدند و به اسم مبارزه با سنتهای مجوس و آتشپرستی، با این آیین ها مبارزه میکردند. در واقع جشن چهارشنبه سوری جشن مبارزه با بیگانگان است.
جشن های ایرانی، هستی و تار و پود ملت کهنسال ما و سنگرهای تسخیر ناپذیر هویت ملی است و هر آنکس که با این جشنها مخالفت کند و بستیزد در واقع به وجود و هستی ایران ضربه میزند و رشتهی یگانگی و اتحاد مردمان سرزمین های ایرانی را از هم میگسلد. این آیینها شناسنامه هر ایرانی است پس چه نیکوست با همه توان در برگزاری باشکوه این آیین که یکی از بزرگترین جشن همه ایرانینژاد ها و ایرانیتبارها است به گونهای زیبا که شایسته فرهنگ و تاریخ چند هزار ساله و تمدن درخشان ایران و ایرانی است، بکوشیم.
چه بسیار بیگانگانی که بر این سرزمین حکومت کردند و با جشنهای ملی به مخالفت و ستیز پرداختند و تلاش کردند که جشنها را نابود کنند، اما همه آنها رفتند و نوروز و چهارشنبه سوری همچنان پابرجاست و این حکم تاریخ است.....
خاک وطن حمله چنگیز دید/ یورش آن تازی خونریز دید
لیک نَمُردست و نمیرد وطن/ خاک عدم را نپذیرد وطن