به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۶ - ۱۹:۳۵
 
۷
تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۷ ساعت ۰۹:۲۷
کد مطلب : ۷۳۶۳۸
مقاله وارده

این پرونده به زندگی ما گره خورده است

امیر ابتهاج *

گروه مقالات: در ساعات پایانی روز سیزدهم فروردین اتفاقی به وقوع پیوست که بسیاری ازمردم کشور ما و حتی سایر کشورها منتظرش بودند: رسیدن به توافق کلی و انتشار بیانیه. این اتفاق مهم از دو جهت برای ما حائز اهمیت است ؛ اول بدان جهت که به جهانیان فهماندیم که جمهوری اسلامی ایران اهل منطق و گفتگو و مذاکره است نه آنطور که دشمنان نظام القا می کنند اهل ترور و افراط و جنگ. در واقع توانستیم به یکی از بزرگترین مناقشه های تاریخ به نحوی کاملا منطقی و مسالمت آمیز تا حدود زیادی پایان دهیم.

دوم از این جهت مهم می باشد که بسیاری از مشکلات و موانعی که کشور با آن روبروست مانند مانند بحران آب و محیط زیست، کسری بودجه، تورم، اشتغال زایی و غیره همگی خواه ناخواه به پرونده هسته ای کشور ما گره خورده است. به قولی عصر عصر همایندی بحران هاست و اگر تصمیم درستی گرفته نمی شد، می رفت که کشور را متوجه خسارتی عظیم کند. طنز تلخ ماجرا آنجاست که مادری که همایندی بحران ها را زاییده است و برخی قابله هایی که چند قلوهای بحران را بدنیا آورده اند، امروز بدون آنکه چارچوب ذهنی شان تغییری کرده باشد، در حالی که ابزارهایشان فرتوت تر شده است، بخواهند از پس آنچه خود سهمی در خلقش داشته اند برآیند. مادران فرزندان خویش را بسیار دوست می دارند.

اما بحران آب، بحران محیط زیست، بحران اشتغال، بحران تورم، بحران کسری بودجه و پرداخت یارانه ها همگی موجودیت تاریخی دارند و محصول تصمیم گیری های غلط کسانی است که با بی تدبیری خویش، این بحران ها را به وجود آورده یا تشدید کرده اند و حال از بد اقبالی دولت روحانی است که همه این بحران ها یک جا جمع شده اند و کلید رفع آن هم نه در داخل که در خارج از مرزها و گفتگوهای هسته ای دنبال می شود. بله ! پرونده هسته ای برای ما تنها صحبت روی حق غنی سازی و تعداد سانتریفیوژ و عدم ساخت سلاح هسته ای و...نیست.

این پرونده به زندگی ما گره خورده است. گره بسیاری از مشکلات داخلی هم با توافق روی پرونده باز می شود. در عصر همایندی بحران ها، ما با گزینه های زیادی مواجه نیستیم و باید بین دوراهی، راهی را انتخاب کنیم و تصمیماتی اتخاذ کنیم که گاه ناگزیر و دشوار و دردناک است. آینده ملت ایران و جامعه مدنی ما و ظرفیت حکمرانی در آن به تصمیم هایی که در این دوره همایندی بحران ها گرفته می شود و پاسخ هایی که جامعه به این تصمیم ها می دهد بستگی دارد. بدین صورت در بحث پرونده هسته ای تصمیمی که درباره آن گرفته شد حاکی از نوعی تدبیر و تعقل بود که با گره گشایی از آن، گره بسیاری از مسائل داخلی هم بازخواهد شد.

به این شرط که دولت هم نسبت به وعده های خویش وفادار بماند. دولت همواره نسبت به انتقاداتی که در باب عدم توجه اش نسبت به سیاست داخلی مطرح بوده، پرونده هسته ای را در اولویت قرار می داد و حل مشکلات و موانع داخلی را در گرو حل پرونده هسته ای می دانست. حال دولت باید بداند که از روز بعد توافق، زمین سفت و سخت داخلی را برای توسعه همه جانبه آماده کند و زمینه را برای رویش تشکلهای مدنی فراهم آورد زیرا جامعه مدنی ایران وقتی تقویت شود بالطبع پشتیبان دولت در مسائل مختلف خاصه مسئله هسته ای و سیاست خارجی خواهد بود.

مسئله دیگر که باید به آن توجه کرد این است که دولت در قضیه پرونده هسته ای در یک دوراهی ای قرار گرفت که هر راهش واکنش مطلقی از سوی مردم را سبب می شد. امید به طی شدن مسیر عادی شدن پرونده ایران و کاهش و نهایتا لغو تحریم ها و ناامیدی از حل پرونده و تشدید تحریم ها. نتیجه اولی مساوی بود با بالارفتن غیرمنتظره انتظارات و نتیجه دومی مساوی با سقوط شدید امید در بین مردم بود. دولت اما اولی را انتخاب کرد و حال با مردمی مواجه است که همه از یک قشر و طبقه نیستند و مطالبات متفاوتی دارند اما در یک چیز مشترک اند : توقعات همگی بالاست.

بسیاری از روز بعد توافق منتظر ارزان شددن قیمت ها هستند و بسیاری منتظر حل شدن سایر مشکلات با سرعتی معادل سرعت نور. دولت باید هر چه سریعتر با مردم گفتگوی همه جانبه کند و این نگاه نخبه گرایانه ای که تا الان وجود داشته و روزگاری گریبانگیر دولت آقای هاشمی هم شد را کنار بگذارد و برای مردم رو در رو توضیح دهد که چه شده و چه خواهد شد و چه نخواهد شد. تعدیل انتظارات و توقغات مردم مهمترین اقدام دولت پس از توافق خواهد بود.

اگر دولت نتواند با مردم سخن بگوید این خطر بالقوه وجود دارد که ائتلاف طبقاتی موجود که پشتیبان دولت است از هم بپاشد و بستری فراهم شود تا مجددا جامعه رادیکالیزه شود. بنیاد گراها از منتهی الیه جبهه شکست خورده به جلوی صف می آیند و به مردم می گویند شما اشتباه کردید به اینها اعتماد کردید! و این دوباره بستری برای رشد بنیادگرایی خواهد شد. به همین دلیل خطر بازگشت بنیادگرایی از پس توافق هسته ای جدی است و اگر دولت روحانی مهارت به خرج ندهد همان اتفاقی برایش می افتد که در ماههای قبل از سال 84 برای اصلاح طلبان رخ داد.
* روزنامه نگار و فعال مدنی