به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۰۲:۲۷
 
۴۴
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۹ ساعت ۱۳:۲۰
کد مطلب : ۶۱۸۶۷
کلسئوم اعدام!

ما هم بریم اونجا یه کم کف و سوت بزنیم!

مقاله وارده
آرمین عرب
کارشناس ارشد جامعه شناسی

گروه مقالات: مقابل تلویزیون به اتفاق دوستی نشسته بودیم که در حال پخش خبری از دستگیری ارذل و اوباشی بود که چندی پیش به جرم اذیت و آزار شهروندان و حمل سلحه سرد دستگیر شدند و حکم دو نفر از آن چهار نفر اعدام اعلام شد، به یکباره دوست عزیز گفت: چه خوب که حکمشان اعدام شد! و خدا کنه که آن... را در ملاعام اعدام کنن تا ما هم بریم اونجا يه كم کف و سوت! بزنیم و در کنار این هم برای بقیه این فلان فلان شده‌ها درس عبرتی باشد.

به شدت به فکر فرو رفتم از درس عبرت که بگذریم و اینکه آیا با اعدام این افراد (حتی در صورت عدم نمایش عمومی) آیا عبرتی برای سایرین به وجود می اید یا خیر نیز عبور کنیم، کف و سوت زدن برای مرگ آدمی و ترویج خشونت حرفی جدی و ناراحت کننده است. نمایش اعدام در حضور مردم و اماکن عمومی ما را به یاد جنگ گلادیاتورها و سپری کردن و لذت بردن مردم از خون ریختن و سلاخی کردن چند انسان می اندازد ؛ بله من که فکر میکنم این نیز مانند کلسئومهای روم باستان است و مردم حتی حاضرند هزینه کنند و صحنه مرگ آدمی را ببنیند که به هر دلیلی جان می‌دهد.

گواه تفکر من صفهای طولانی و انبوهی از مردم است که از ساعتها قبل از ساعات اولیه صبح برای اعدام افرادی با تنقلات حاضر میشوند و در برخی اوقات با کشیده شدن طناب دار نعره و عربده میزنند و یا دست کم سوت و دست میزنند، عجیب است بسیار عجیب است، ترسناک است بسیار ترسناک و...صحنه های اعدام، شلاق زدن و... حتی یک خلاف کار و یا قاتل و متجاوز و... آنقدر شیرین و دلربا نیست که جماعتی از ساعت ی دوازده بامداد در محل اعدام حضور به هم برسانند و تا ساعت پنج یا شش صبح تخمه و آجیل و پفک و چای و نسکافه بخورند و بعد هم به محض آوردن مجرم سوت و کف بزنند. ما به کجا رسیده ایم؟

چند درصد از این جماعت از اینکه اتفاق تلخی در شهر رخ داده که منجر به این مراسم شده زانوی غم بغل گرفته اند؟ چند درصد از این جماعت از این مراسم اینگونه برداشت می کنند که زخم‌های زیر پوست شهر از نقطه ای بیرون زده است؟ چند درصد از این جماعت به این فکر می‌کنند که فلسفه حضور آنها از ساعتها قبل از مراسم که شبیه جنگ گلادیاتورها در زمان روم باستان شده چیست؟ تلخ تر از همه حضور هزاران نفر تماشاچی این مراسم است.

جدای از این ترویج ناخواسته و ندانسته خشونت در این مراسم عمومی، حساسیت زدایی خشونت و عاطفی است. حساسیت‌زدایی از خشونت، روندی ظریف و تقریباً تصادفی است كه می‌تواند به عنوان یكی از نتایج قرار گرفتن پی‌درپی در معرض خشونت زندگی واقعی و نیز خشونت‌های رسانه‌ای رخ دهد. حساسیت‌زدایی عاطفی، زمانی مشهود می‌شود كه واكنش‌های كندی در برابر حوادثی صورت می‌گیرد كه عموم آنها به واكنشی قوی نیاز دارند.

به هر روی می بایست به این مسئله به صورت جدی برخورد کرد، در اینجا با نوع قصاص کاری ندارم زیرا که اعدام مرتبط با دستگاه قضا و قانون است، هرچند که گمان می رود که اعدام در میان حضار و در ملاءعام اثربخشی خاصی ندارد و یا دست کم پژوهش و آمار مناسبی از تاثیر گذاری اعدام در ملاء عام در دسترس نیست بالعكس اعدام در عموم می تواند تاثیرات منفی روانی زیادی بر مشاهده کنندگان داشته باشد و در نهایت می تواند موجب عادی شدن جرم و جنایت و نفرت در جامعه گردد. به هرتقدیر باید توجه شود که گمان می رود داستان تکراری عبرت و بازدارندگی جرم در اینگونه اعدام‌ها شکل نمی گیرد و شاید هم به نوعی با عادی سازی، عکس این قضیه رخ دهد.