به گزارش انصاف نیوز، ﻓﺨﺮاﻟﺴﺎﺩاﺕ ﻣﺤﺘﺸﻤﻲ ﭘﻮﺭ، همسر سیدمصطفی تاجزاده، در توضیحی در فیسبوک درباره مرخصی اخیر همسرش، نوشته است: «پس از دو سال از آخرین مرخصی همسرجان، فاصله دو مرخصی اخیر کمتر از دو ماه شد این البته تعجب برانگیز بود اما با اطلاعاتی که حضرات از وضعیت خانواده تاجزاده دارند منطقا باید برای خودشان امری عادی و قابل اجرا بنماید. هر دو بار پیگیریها به دلیل بیماری اعضای خانواده بود که قاعدتا نباید به خاطر تاجزاده مجازات شوند و کیفر ببینند و آسیب به روح و جانشان زده شود. نامهی پزشک منجر به موافقت با آزادی پدر میشود که حضورش در جمع خانواده ضروری است. با این رخ داد میمون و مبارک، تشکر و سپاس واجب میآید اما هنوز مرکب این فرمان نیک خشک نشده و چشم پدر و مادر به جمال فرزند روشن نشده و دل فرزند به حضور پدر گرم نشده ناگهان زنگ تلفن به صدا درآید و دختر جوانی از آن سو بشود پیک شوم بازگشت پدر و روخوانی کند، فرمانی نامیمون که مرخصی لغو است و باید برگردند! این چه معنی دارد؟!»
وی در توضیح نسبت به احتمال یک اطلاع ناقص از وضعیت تاجزاده در مرخصی، مینویسد: «قصه از این قرار است که همسرجان عموزادهای دارد که خواهر شهید است و دست برقضا همسرجانش یک سالی میشود که [درگذشته است]. و شهید هم دوست و برادر و همکار همسرجان بوده در زمان حیات. و حالا زن عموجان چون جان شیرین این پسرعموی آزاده را دوست میدارد و همسرجان قدرت نه گفتن به دعوت حضور و شهود در مجلس عقدی را ندارد که عاقدش خاتمی، بزرگی از سلاله سادات است و از دوستان و همکاران قدیم همسرجان و جای پدر و دایی و پدربزرگ در آن خالی است!»
محتشمیپور سپس با اشاره به طرح یک نگرانی از اتفاق افتادن شرکت در این مراسم، مینویسد: «حال چه باید کرد؟ همسرجان که بوبرده قصه از چه قرار است پیشنهاد میکند برای کاهش حساسیتهای نابجای حضرات و کمتر شدن زحمت راپورت چیها به گوشهی دنجی پناه ببریم که رها از غیر و به دور از مزاحمتهای تکنولوژی در همان فرصت اندک مرخصی قانونی دلها را یک دله کنیم تا او بتواند مهر پدری را که تنها مرهم دردهای فرزندان است چون خون در رگهای آنان جاری سازد. در همین میان خبر میرسد که پدر خانم الهه مجردی همسر [آقای میردامادی] به رحمت خدا رفته و او به سوگ پدر نشسته است. برای اینکه خیال خبرخوانها راحت باشد فکر همراهی و عرض تسلیت حضوری را خاصه با قطعی شدن مرخصی [آقای میردامادی] از سر به در میکنیم و هزار واجب عینی و ضرورت متقن دیگر رانیز نادیده میگیریم و دست آخر همسرجان را با دعا و ثنای پدر و مادرش از جلوی چشمان گریان فرزند عبور داده به سمت اوین میبریم تا خیالها از بابت عدم مصاحبت و مجالست تاجزاده با خلایق راحت شود و شب را آسوده به روز برسانند».