به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۸:۲۵
 
۵
تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰ ساعت ۱۵:۰۷
کد مطلب : ۷۸۴۳۸
نفت به‌شدت دولت را تنبل کرده و فساد به دنبال داشته است

با تشدید تحریم، نقدینگی افزایش می‌یابد

همه ‌می‌دانیم صنعتی‌شدن بدون حضور صنایع کوچک امکان‌پذیر نیست. باید به دوره پیش از انقلاب بازگردیم و آن اقتصاد در ایران مجدد احیا شود.
با تشدید تحریم، نقدینگی افزایش می‌یابد
گروه اقتصادی-رسانه ها: با نزدیک‌شدن به مهلت توافق نهایی، شاهد برگزاری سلسله نشست‌های تخصصی درباره پیامدهای شکست یا موفقیت در مذاکرات هسته‌ای در مراکز پژوهشی و دانشگاهی هستیم که به‌دنبال این سلسله‌نشست‌ها، روز گذشته (سه‌شنبه) شاهد برگزاری نشستی با عنوان «مذاکرات هسته‌ای و آینده بازار کار در ایران» با حضور زهرا کریمی، عضو هیأت‌علمی دانشگاه مازندران، فرشاد مؤمنی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه و حسین راغفر، عضو هیأت‌علمی دانشگاه الزهرا، در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه‌طباطبایی بودیم. به اعتقاد این سه کارشناس اقتصادی، مسئله مهم‌تر از شکست و عدم توافق در مذاکرات هسته‌ای، آمادگی اقتصاد ایران برای بعد از توافق نهایی هسته‌ای است، زیرا موج انتظارات بعد از توافق هسته‌ای در صورت نبود ‌برنامه‌ریزی و پیش‌بینی‌های لازم از سوی مسئولان، معلوم نیست اقتصاد را به کدام سمت‌وسو، بکشاند.

حسین راغفر عضو هیأت‌علمی دانشگاه الزهرا:
نباید فراموش کنیم چه کسانی بحران را به ایران تحمیل کرده‌اند، این دولت نهم و دهم بود که ائتلاف جهانی را تقدیم آمریکا کرد.
درآمدهای نفتی در سال ٦٥ حدود شش میلیارد دلار بود که سه میلیارد دلار برای کالاهای مصرفی و سه میلیارد دلار دیگر برای جنگ صرف شد، اما با تمام این شرایط، هیچ‌گاه اقتصاد ایران به این میزان آسیب‌پذیر نبوده است. درحال‌حاضر، مفهوم طرح اقتصاد مقاومتی واکنشی است به شرایطی که دولت‌های نهم و دهم جامعه را این میزان نسبت به تحریم‌های جهانی آسیب‌پذیر کرده است.

چرا غرب می‌خواهد با ایران مذاکره کند؟
درحال‌حاضر این پرسش در ذهن شکل گرفته است که چرا غرب می‌خواهد با ایران مذاکره کند؟ نخستین دلیل، مسئله اقتدار نظامی ایران است. تحولات اخیرا سیاسی و نظامی منطقه، ازجمله مسئله سوریه یا عراق نشان‌دهنده موضوعات مختلفی است؛ به عنوان مثال زمانی که کلینتون وزیر خارجه آمریکا بود، اعلام کرد، در صد روز رژیم عراق را سرنگون خواهند کرد یا مسئولان ترکیه‌ای اعلام کردند سرنوشت سوریه در دست ترکیه است و چند روز آینده آن را تعیین می‌کنند، اما اکنون چهار سال از این موضوع و سخن می‌گذرد، اگرچه از سوریه کشوری آسیب‌دیده درست کرده‌اند، که شاید تا یک قرن آینده هم اصلاح در آن امکان‌پذیر نباشد، اما هنوز اسد بر سر کار است.

در مورد جنگ ٣٣ روزه لبنان، تجاوز اسرائیل به غزه و به‌دنبال آن مسئله عراق و اکنون نیز یمن باید گفت مانع اصلی پیشرفت اهداف نظامی غرب در این مناطق، اراده نظامی ایران بوده است. به ‌نظرم فراتر از این موضوع، مسئله امنیت اسرائیل است که به ایران در کنار غرب، احساس نیاز می‌کنند، نه به ایران جدا و منزوی. نباید فراموش کنیم هفت ماه پیش داعش در نزدیکی مرزهای ایران بوده است، اگرچه امروز هم بحران جدی است و می‌طلبد به نقش داعش و برنامه غرب برای نابودی قدرت نظامی ایران در عراق نگاه جدی داشته باشیم.

مسئله یمن و حضور مستقیم اسرائیل در حمایت از عربستان، نشان‌دهنده افزایش نگرانی‌ها از دومینوی نابودی زیاده‌خواهان منطقه است. امروز عصر افول لشکرکشی غرب است و تجربه عراق و افغانستان نشان می‌دهد دیگر لشکرکشی فایده‌ای ندارد. در کنار اقتدار نظامی ایران، عامل دوم شکل‌گیری مذاکرات، انگیزه‌های اقتصادی است به‌نظرم سقوط آزاد اقتصاد آمریکا و سقوط اتحادیه اروپا در یک چشم‌انداز پیش‌بینی می‌شود. با خروج یونان و به دنبال آن بحران اقتصادی اسپانیا، پرتغال و ایتالیا تداوم این وحدت شکننده اتحادیه اروپا امکان‌پذیر نیست، بنابراین اروپا نیازمند انرژی در این منطقه است که یکی از مسائل اصلی آنها حل مشکلاتشان با ایران است. درحال‌حاضر یکی از اهداف اصلی تعارض اقتصادی در جهان از نظر آمریکا، کشور چین است، چین امپریالیسم در حال ظهور است که برای نخستین‌بار در طول تاریخ اقتدار خود را نه از طریق سلطه نظامی، بلکه از طریق اقتصاد بر دنیا تحمیل می‌کند و این یک پدیده استثنایی است، بنابراین امکان حضورش در تمام کشورهای دنیا سهل‌تر شده است.

چین سرباز خارج از کشور ندارد
در افغانستان محبوب‌ترین کشور چین است. این امر دلایل مختلفی دارد. یکی از دلایل آن حضور پررنگ این کشور در همه دنیا و نداشتن سرباز خارج از کشور است.

انقلاب در حمل‌ونقل کالا توسط چین
ایران از لحاظ جمعیتی بزرگ‌ترین کشور منطقه است، ضمن اینکه از لحاظ جغرافیایی و اقتصاد ویژگی‌های خاصی دارد. ایران در ٤٠ سال آینده با پدیده پنجره جمعیتی روبه‌روست که در این موضوع سرمایه انسانی اهمیت بسیار زیادی دارد. موقعیت سوق‌الجیشی ایران نیز امکان ترانزیت از شرق به غرب و شمال به جنوب را فراهم می‌کند. همچنین برای مسیری که از آن به نام جاده ابریشم اسم برده می‌شود، چینی‌ها یک طرح بزرگ ریلی را در دستور کار قرار داده‌اند که این خط ریلی از چین آغاز و از ٣٠ کشور عبور می‌کند که مسیر شرق به غرب را می‌تواند شکل دهد و این تحول بزرگی در اقتصاد منطقه و جهان ایجاد می‌کند، بنابراین با چنین وضعیتی درآینده شاهد انقلاب در زمینه حمل‌ونقل کالا در بیش از ٣٠ کشور جهان توسط چین خواهیم بود.

ایران از نظر فرصت‌های نیروی انسانی و امنیتی در منطقه‌ای ناآرام، بهترین کشور امن برای سرمایه‌گذاری غربی‌هاست که می‌توانند کالاها را در این کشور تولید و در منطقه توزیع کنند. یکی از ویژگی‌های غربی‌ها علاوه بر نفت و گاز، تولید محصولات صنعتی مانند خودروست. صنایع مونتاژ غربی می‌تواند در ایران شکل گیرد و مسیری برای دسترسی به بازارهای مختلف جهان داشته باشد. سومین عامل شکل‌گیری و ادامه مذاکرات، انگیزه سیاسی است که رقابت‌های داخلی آمریکا از دلایل اصلی آن است. در طول تاریخ انتخابات آمریکا سابقه نداشته است دموکرات‌ها بتوانند سه ‌بار پشت ‌سر هم برنده رقابت انتخابات باشند. دموکرات‌ها به شکل جدی خواهان ایجاد رابطه با ایران هستند و از سوی دیگر حزب مخالف نیز به‌شدت مخالف این موضوع و تحقق این امر است. به‌طورکلی ایران بزرگ‌ترین موفقیت اوباما در ایجاد رابطه با ایران خواهد بود.

کوبا در ١٥٠ مایلی آمریکا قرار دارد؛ یعنی فاصله تهران تا قم، بنابراین امنیت کوبا با موقعیت ایران قابل ‌مقایسه نیست و غرب ایران را متحد اصلی خود در این منطقه تلقی می‌کند. امنیت بلندمدت اسرائیل سبب شده تا ایران را در کنار غرب نگاه کنند. اسرائیلی‌ها به‌خوبی می‌دانند آینده خوبی برای اسرائیل به‌دلیل وضعیت جمعیتی و زالد و ولدشان وجود ندارد، درحال‌حاضر شاهد انتقال جمعیت و مهاجرت از بسیاری از کشورهای مختلف به اسرائیل هستیم که جهود مهاجر هستند، به‌طورکلی ایران در کنار غرب می‌تواند تهدید و خطر آینده اسرائیل را به‌شدت کاهش دهد.

ایران به‌دنبال بازگشت به امپراتوری
عامل دیگر مذاکرات، انگیزه فرهنگی است. سلطه فرهنگی نوعی سلطه همراه با رضایت است. آنچه سبب می‌شود غرب سلطه اقتصادی را در دنیا محقق کند این است که علاوه بر سلطه نظامی، سلطه فرهنگی را در دستور کار دارد. دراین‌باره هژمونی غرب در منطقه ما و کشورهای عربی امروز با چالش جدی روبه‌رو شده است. البته امروزه این جمله که «غرب هر کاری می‌خواهد می‌کند»، از طریق رسانه‌ها در ایران جاری و ساری است. اگر مردم این موضوع را بپذیرند، غربی‌ها می‌توانند سرنوشت ما را رقم بزنند، امروز ایران نه‌تنها هژمونی غرب را به چالش کشیده، بلکه فرصت‌های خودباوری به کشورهای منطقه داده است. رسانه‌های غربی گفته‌اند ایران به دنبال بازگشت به امپراتوری باستان‌ است. ایران آگاهانه مانع از حضور غربی‌ها در منازعه در عراق شد. یکی از دلایل آن، احیای روحیه خودباوری در عراق است؛ زیرا خود عراقی‌ها می‌توانند دشمن را از کشورشان بیرون کنند.

عامل دیگر مذاکرات، تلاش برای ممانعت از صنعتی‌شدن ایران است. در این راه با مشکلات متعددی روبه‌رو هستیم، ولی برای نخستین‌بار بعد از جنگ، در زمستان سال گذشته بودجه بدون نفت مطرح شد. البته در دولت میرحسین موسوی چندبار مسئله استقلال از درآمدهای نفتی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

نفت به‌شدت دولت را تنبل و وابسته کرده و از سوی دیگر، فساد بسیار بزرگی را به‌دنبال داشته است. به‌عنوان مثال وقایع تلخی را در دولت نهم و دهم به‌همراه داشته که در آن زمان شاهد تغییرات ساختار در پارادایم تولیدی کشور بوده‌ایم. به‌طورکلی ایران تحت فشار و تحریم می‌تواند مسیر درست توسعه را به ما نشان دهد به همین دلیل برای نخستین‌بار در زمستان سال گذشته در مجلس و دولت مسئله بودجه بدون نفت مطرح و به‌طورجدی دنبال شد که راه‌حل‌های خوبی هم ارائه شد، اما دولت آمریکا به‌شدت به‌دنبال ضعیف‌نگه‌داشته ایران و جلوگیری از صنعتی‌شدن است.

اقتصاد پیش از انقلاب در ایران باید مجدد احیا شود
همه ‌می‌دانیم صنعتی‌شدن بدون حضور صنایع کوچک امکان‌پذیر نیست. باید به دوره پیش از انقلاب بازگردیم و آن اقتصاد در ایران مجدد احیا شود. استراتژی توسعه دولت یازدهم استراتژی آزاد است یعنی هیچ برنامه‌ای برای رویارویی با مشکلات وجود ندارد. یکی از نگرانی‌ها، نبود استراتژی صنعتی در ایران است که باعث شده دولت‌ها در تاریکی و ابهام گام بردارند و اقتصاد امروز ایران اسیر شبکه‌های قدرت و ثروت است که در این امر افرادی حامیان منافع بخش خصوصی هستند که به اسم بخش خصوصی شاهد اختصاصی‌کردن قدرت در خدمت منافع گروه‌های خاص هستیم.

نابرابری در ایران بیشتر می‌شود
فرصت‌هایی برای توسعه همکاری اقتصادی در ایران ایجاد می‌شود و غرب در ایران حضور پیدا خواهد کرد و رونق ظاهری به وجود می‌آید و اما نگرانی دیگر ما بازگشت شرایط اقتصادی به دوران پیش از انقلاب است که اقتصاد، مصرفی شود، فقر و نابرابری در ایران در سال‌های آینده به‌شدت بدتر می‌شود، مگر اینکه دولت یک استراتژی پویا و تهاجمی برای مقابله با بحران‌های بسترساز اقتصاد سیاسی طراحی و اجرا کند، اما هیچ نشانه‌ای از آن وجود ندارد.

توافق صورت نگیرد، مشکلات مشابه آرژانتین رخ می‌دهد
زهرا کریمی، عضو هیأت‌علمی دانشگاه مازندران:اگر مذاکرات موفق نباشد، ایران به سال‌های اوایل‌های انقلاب بازنمی‌گردد، بلکه در شرایطی مشابه آرژانتین فرو خواهیم رفت. اقتصاد مقاومتی، یک اقتصاد ریاضتی نیست که با خارج ارتباط نداشته باشیم، بلکه تأکید بر برون‌نگربودن است و در تاریخ مشاهده نمی‌کنیم هیچ اقتصادی در انزوا موفق شود. این جمله به دلیل فروش یک لیتر نفت نیست، بلکه به‌طور طبیعی یک اقتصاد نیاز به مرادوات بین‌المللی دارد، اما اکنون مردم انتظارات و دیدگاه بدی نسبت به آینده دارند، ولی در اوایل انقلاب امید به آینده و تحول در دل مردم زنده بود، این دیدگاه را به‌راحتی نمی‌توانیم تغییر دهیم.

وضعیت بازار کار انعکاس عملکرد اقتصادی است که با دو حالت اقتصادی پررونق و پویایی با افزایش فرصت‌های شغلی یا کسادی و رکود با افزایش بیکاری همراه است. در سال‌های گذشته شاهد افزایش درآمدهای نفتی بودیم که افزایش مخارج دولت را به‌دنبال داشت، ضمن اینکه از ابتدای دهه ٨٠، رشد اقتصادی افزایش یافت، اما از دهه ٨٠ به بعد نیز نرخ دلار از ٨٠٠ تومان به هزارو ٥٠ تومان رسید و شاهد تثبیت نرخ ارز بودیم.

همچنین از سال ٨٧ شاهد کاهش توان رقابتی بنگاه‌های تولیدی بودیم، ولی رونق وحشتناک و حباب در بازار مسکن ترکید. از سوی دیگر شاهد کاهش ظرفیت بنگاه‌های تولیدی، کاهش توان ظرفیت اشتغال‌زایی، بسته‌شدن واحدها بودیم، برای مثال از سال ٨٥ تا ٩٠، حدود ٥٠٠ هزار واحد تولیدی کوچک و متوسط تعطیل شده‌اند. در زمانی که دولت وقت اعلام کرد قطع‌نامه‌ها کاغذپاره‌ای بیش نیست، شاهد جهش قیمت‌ حامل‌های انرژی بودیم. افزایش هزینه‌ای سوخت نه‌تنها به بخش حمل‌ونقل هیچ کمکی نکرد، بلکه سبب افزایش کسری بودجه نیز شد و هم‌زمان شاهد این بودیم که دولت ممنوعیت افزایش قیمت محصولات داخلی را اعمال کرد که تشدید کمبودها را دامن زد.

تشدید تحریم‌ها از تابستان ٩٠ آغاز شد که شاهد کاهش درآمدهای ارزی و عدم امکان نقل‌وانتقال مالی از طریق نظم بانکی بین‌المللی، جهش نرخ ارز، افزایش سریع نرخ تورم، افزایش نااطمینانی در اقتصاد، تعطیلی بسیاری از بنگاه‌ها، ازمیان‌رفتن فرصت‌های شغلی و چک‌های برگشتی و افزایش مطالبات معوق بانکی بودیم. اگر تحریم‌ها تشدید شود، مجددا نقدینگی حیرت‌انگیزی که در دستان مردم است، افزایش می‌یابد. درحال‌حاضر هفت هزار میلیارد تومان در دستان مردم و اقتصاد در حال چرخش است که اگر صبر و انتظار مردم بی‌نتیجه شود، این وجوه به بازارهای ارزی روی می‌آورد و در این وضعیت هیچ فعالیت اقتصادی‌ای تداوم نخواهد داشت و در این موقعیت یک اصطلاح به نام بحران دوقلو ایجاد می‌شود که بانک‌ها به‌سرعت ورشکسته می‌شوند.

وضعیت بازار کار ایران
در سال‌های گذشته شاهد ثابت‌ماندن جمعیت شاغل ٢٠,٥ میلیون نفر- در سال‌های ٨٥ تا ٩٠- همچنین بالابودن نرخ بیکاری آشکار و پنهان و بیشترین نرخ بیکاری در میان جوانان و زنان بودیم که تعداد دانشجویان از ٢.٣ به چهارو‌نیم میلیون نفر رسید. سال ٧٥ نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان چهار درصد و نرخ بیکاری در میان افراد با سطح تحصیلات متوسطه ٢٠ درصد بود، اما در سال ٩٠ هر دو به ٣٠ درصد رسید درصورتی‌که اکنون بخش عظیمی از جمعیت زنان از بازار کار دور مانده‌اند. شاید گفته مسئولان مبنی بر اینکه سالانه یک میلیون شغل ایجاد کرده‌اند، درست باشد که این امر به مدد طرح مسکن مهر شکل گرفت، از سوی دیگر، در این سال‌ها شاهد ازبین‌رفتن سالانه یک میلیون شغل نیز بوده‌ایم.

پیامدهای عدم‌توافق
بیکاری پنهان، گستردگی قراردادهای یک تا سه‌ماهه برای مشاغل دائم، کاهش مزد واقعی، انجام مشاغل ساده توسط افراد دارای تحصیلات عالی (منشی با تحصیلات دکترا، افزایش جمعیت غیرفعال، ازجمله پیامدهاست. همچنین با وجود آغاز رشد مثبت از بهار سال گذشته، در ١١ بخش حوزه صنعت، شاهد رشد منفی هستیم و از سوی دیگر، رشد اقتصادی در حوزه اشتغال، انعکاس مثبتی نداشت.

افزایش خشونت
به‌دنبال عدم‌توافق و افزایش نرخ بیکاری، مشکلات دیگری نیز پدید می‌آید. به‌طور طبیعی، میان بیکاری و جرم، همبستگی مستقیم را شاهد هستیم و میان ثبات شغلی و درآمد واقعی و میزان جرم، ارتباطی قوی وجود دارد که کاهش مزد واقعی با افزایش جرم همراه است. در سال ٩٢، حدود سه‌میلیون‌و ٧٠٠ هزار پرونده مربوط به خشونت در قوه قضائیه باز شده است، مهم‌ترین عامل خشونت خانگی، وجود فرزندان بیکار در خانواده‌هاست، این بیکاری مانند سیم‌های لخت باز است که هر لحظه امکان اتصال آن وجود دارد.

٢٥٠ هزار زندانی در کشور
با مقایسه کشور ایران با ژاپن، می‌توان دریافت ژاپن با ١٣٠ میلیون جمعیت، تنها ٢٥٠ هزار پرونده قضائی دارد، ولی در ایران با ٧٨ میلیون جمعیت، هزاران پرونده قضائی و حدود ٢٥٠ هزار زندانی چند برابر ظرفیت، در زندان‌ها داریم. به‌هرحال، موافقت هسته‌ای، تأثیراتی بر فضای کسب‌وکار، آرامش در بازار سکه و ارز، کاهش انتظارات تورمی و امید به بهبود فضای کسب‌وکار را به‌همراه دارد و کاهش نرخ ارز، سودآورترشدن واردات، امکان افزایش قاچاق، کاهش توان رقابت تولیدات داخلی، افزایش واردات محصولات رقیب تولیدات داخلی، برون‌سپاری فرصت‌های شغلی، کاهش بیکاری آشکار و پنهان، از پیامدهای رفع تحریم‌هاست. اما اگر مذاکرات با شکست مواجه شود، مشکلات به شکل بدتری، به ایران بازمی‌گردد و پولی که زیر سر مردم است، به بخش‌های غیرمولد سرازیر می‌شود. همچنین تمدید مذاکرات نیز به تداوم فضای صبر، افزایش تدریجی قیمت ارز و طلا، تداوم تعطیلی بنگاه‌ها، رشد پایین تولید، عدم امکان ایجاد فرصت‌های شغلی جدید و افزایش بیکاری آشکار دامن می‌زند.

فرشاد مؤمنی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی:
در دوران شکوفایی درآمد نفتی یا افول درآمدهای نفتی همواره شاهد برخورد سهل‌انگارانه با مسئله اشتغال بوده‌ایم. به‌نظر می‌رسد نظام تصمیم‌گیری ما از هزینه- فرصت سهل‌انگارانه با اشتغال، آگاهی کافی ندارد.

نظام دیده‌بانی اشتغال
هزینه‌های غیراقتصادی نظام ملی که بابت برخورد سهل‌انگارانه با مسئله اشتغال می‌پردازیم به مراتب بیشتر از هزینه‌های اقتصادی است. یکی از نکات کلیدی این است که درباره ابعاد اهمیت مسئله اشتغال اقدام جدی باید انجام دهیم. به یک نظام دیده‌بانی در مسئله اشتغال نیاز داریم اما امروزه سهل‌انگاری‌ها حتی در حوزه نظام آمار و اطلاعات نیز جاری است. مسئله دیگر موضوع وزن و ضریب اهمیت عوامل خارجی در شکل‌گیری سرمایه‌گذاری است، زمانی که ماجرای تحریم‌ها شدت گرفت مسئولان دولت قبل ابراز شادمانی کردند و برخی‌ها به طرف خارجی گفتند اگر ما کوتاه آمدیم شما کوتاه نیایید؛ زیرا تحریم‌ها هدیه‌ای خوبی برای ایران است اما به مدت چند ماه بعد از آشکارشدن آثارها گفتند که کل ناهنجاری‌ها در اقتصاد به مسئله تحریم‌ها باز می‌گردد. از این برخوردهای متعارض می‌توانیم دریابیم که وزن و اهمیت عوامل خارجی برای ما آشکار نیست.

از سوی دیگر اگر در دولت این تصور شکل گیرد که پایان‌یافتن این توافق به معنای درست‌شدن همه مشکلات یا حل‌شدن مشکلات به دست خارجی‌هاست، اثر مخرب‌تری دارد. متأسفانه در اسناد برنامه‌های توسعه در این زمینه کوتاهی‌های خیلی زیادی شده است. در دولت قبل افرادی بودند که شعار رادیکالی علیه نظام بین‌المللی سر دادند و وزیر اقتصاد دولت قبل نیز سخیف‌ترین سخنان را بر زبان آورد و گفت ما زیر پای سرمایه‌گذاران خارجی فرش قرمز پهن می‌کنیم، اما هنوز نمی‌دانیم نسبت بایسته در تنظیم روابط خارجی چیست و یک خلأ معرفتی بسیارجدی در این زمینه وجود دارد و آشکارکردن اهمیت مسئله و ترویج دید واقع‌بینانه نسبت به عوامل خارجی و نقش آن در فرایند توسعه در حیطه مسئولیت دانشگاه است. در کنار تشکر از دولت در تنش‌زدایی اما این هشدار نسبت به صحبت‌های برخی مسئولان نیز وجود دارد که نشان‌دهنده خوش‌باوری غیرواقع‌بینانه نسبت به سیاست‌های تنش‌آفرین خارجی است؛ درصورتی‌که همه این موارد نیاز به تعادل دارد. باید به بسط فرصت‌های گفت‌وگو و تمرین گفت‌وگو در جامعه توجه داشته باشیم.چون امسال، سال برنامه‌ریزی است به یک پارادوکس اشاره می‌کنم، زمانی‌که در دوران رونق نفتی قرار داریم، طرز رفتارمان به‌گونه‌ای در اجرای برنامه‌ها متفاوت می‌شود و گاهی اوقات زمانی‌که مشکل ایجاد می‌شود، نیاز به برنامه‌ریزی دیگر احساس نمی‌شود. کانون اصلی گرفتاری‌های ایران به ضعف بنیادی در جهت‌گیری‌های مربوط‌به سیاست‌گذاری اقتصادی برمی‌گردد و اگر ما تصورمان این باشد که در شرایط کنونی از طریق رفوکاری و برخوردهای جزئی‌نگر و موضعی می‌توان مشکل ایران را حل‌وفصل کرد این یک خطای راهبردی بسیار خطرناک است، به‌هر‌حال در غیاب یک رویکرد سیستمی‌، دستکاری نرخ ارز و نرخ بهره می‌تواند بحران‌آفرین باشد.

کاهش نرخ سود بانکی؛ سوبسید به غیرمولدها
درباره کاهش نرخ سود بانکی هم باید گفت زمانی‌که ساختار نهادی را به‌گونه‌ای شکل داده‌ایم که صنایع کوچک به فرصت‌های اعتباری دسترسی ندارند و از سوی دیگر هیچ تغییری در آرایش ساختار نهادی رخ نداده است، برای تولیدکننده فرقی دارد که ارزش اسمی پول به‌سمت پایین یا بالا تغییر کند؟ اما دراین‌زمان وقتی نرخ سود بانکی را کاهش می‌دهیم به نوعی به غیرمولد‌ها سوبسید می‌دهیم. در نرخ ارز هم اگر یک ساختار نهادی باشد که هزینه مفت‌خوارگی را بالا ببرد و زمینه و فرصت سرمایه‌گذاری ایجاد کند، به آینده اقتصاد می‌توان امیدوار بود. در این شرایط هیچ مسئله‌ای مهم‌تر از اشتغال مولد نیست و کانون اصلی خسارت در کشور ما این بوده است که ظرفیت‌های اشتغال در ایران آسیب بسیار شدیدی دیده و ساختارها به‌طرز بدی دفرمه شده است.
مرجع : روزنامه شرق