به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۶ - ۱۴:۰۴
 
۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۹ ساعت ۰۹:۱۸
کد مطلب : ۱۰۳۰۳۶
مقاله وارده

رویشی نو در پیش است...

روح الله قاسم‌زاده ‌‌‌– فعال سیاسی

نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت
وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست - حافظ -
گروه مقالات: آیتم‌های بسیاری هست که دست فرد را برای تحلیل سياسي هر كشور باز می‌گذارد. از آن جمله رجوع به آرای عمومی مردم در انتخابات، جهت دستیابی به سمت گیری فرهنگ اجرايي و سیاسی کشورهاست... اگر بخواهیم نگاهی به پدیده‌های قابل تحلیل ایران در دهه‌ی پایانی قرن چهاردهم شمسی بیندازیم، با شجاعت‌ می‌توان گفت که پارادایم غالب فرهنگ سیاسی در آستانه‌ی تغییر قرار گرفته است. حتی مطالبات اجتماعی از دولت‌ها و آرایی که در صندوقها ریخته شد، نشان از تفاوت معناداری با جنس کنش‌های قبلی جامعه دارد.

همچنین توجه به آزادی‌های فردی و مسایلی ازاین دست نشان از نوعی دهن کجی یا پشت کردن به طغیان‌های ایدئولوژیک چپ و راست دارد و زانوان عموم جامعه را خسته از ایدئولوژیها نشان داد. انگار خود مردم تصمیم گرفته‌اند راه اتصال به جریانها را فارغ از‌ تریبون‌های رسمی تشخیص دهند. و حال تمامی جریانها درحال سبقت گیری از نام مردم به عنوان دستاویزی برای مشروعیت خود شده‌اند و نه بالعکس. اگر هم کسی آرای مردم را تفسیر به گمراهی می‌کند به دست خود مردم مورد تمسخر قرار می‌گیرد .

و این پارادایم که دانسته یا ندانسته در حال شکل گیری، نمو و بلوغ عمومی است و انرژی خودرا نه در بازی‌های قدرتهای ایدئولوژیک که در خدمت و اختیار نیازها و ایده‌آل‌های خود قرار داده است – که در کارناوال‌های مختلف فرصت ظهور و بروز پیدا کرد- غنیمتی است بزرگ که با کانالیزه کردن و انسجام هوشمندانه می‌تواند به پی ریزی توسعه سیاسی و تحقق مرردم سالاری حقیقی بر پایه‌ی مسئولیت پذیری قدرت مردان بیانجامد.

و اینک این قدرت مردان‌اند که بایستی در پس بازشناسی عقاید و نیازهای مردم باشند تا بدان جامه‌ی عمل بپوشانند و مردم کسی را وکیل الرعایای خود نمی‌دانند و تغییر در صف آرایی‌های نهادهای انتخابی نشان از آن دارد که توده مردم با هیچ جریان و دیدگاهی تعارف ندارد و آن هنگام که پشت شدن و تحقیر خود را نظاره گر باشد بی‌رحمانه او را مورد نقد و هجمه قرار می‌دهد و چه بسا کرسی تصاحب کرده را از زیرپای او می‌کشد و...

اینها همه نشان ازآن دارد که دیگر نهادهای قدرت نمی‌توانند دیدگاه خود را نگاه غالب جامعه بنامند و مردم را نیازمند و خیره به دست خود جهت طرح تئوری نگاه دارند و این آغاز جدی‌ترین حرکت به سوی توسعه سیاسی است و این که ‌‌‌ دولت‌ها خدمتگزار مردم هستند‌‌‌ از وادی شعار بیرون می‌خزد. مگر یکی از بزرگترین نشانه‌های یک جامعه دموکرات چیزی جز وابستگی حکومت‌ها به مردم است و نه بالعکس؟!

بیاییم آغوش خود را براین موج و رویش نو باز بگذاریم و نهراسیم از به خطرافتادن حریم امن افکار و باورهای بعضا بی‌دلیل‌مان و باور داشته باشیم که پیروز نهایی این ورق و فصل جدید خود ما مردم‌ایم. مگر آنکه زنجیر تعهدهای کور را از پایمان بازکنیم و در این وادی است که اندیشه‌های جدید مجال تنفس پیدا می‌کنند و افق‌های نو که پای در آرزوهای فردی مردم جامعه دارند فرصت‌ ترسیم پیدا خواهند کرد. مشارکت عمومی در انتخابات تاثیر خود را نشان داده است و تنها باید این تاثیر را به مردم باوراند.