گروه جامعه: سوار ماشین میشوی که سرکار بروی، صدای رادیو به گوش میرسد. مجری با آب و تاب فراوان از میهمان هنرمندش میپرسد که چگونه اول وقت بیدارید و آیا راز شادابی پوستتان همین است؟ پرسش و پاسخ ادامه دارد. پیاده میشوی کنار کیوسک مطبوعات مکث کوتاهی میکنی، نشریهها و مجلات پر شده است از عکس بازیگران، با تیتر بزرگ که روی جلد زدهاند، مصاحبه خودمانی با آقا یا خانم بازیگر، از برنامه رژیم غذایی بازیگر محبوب تا کلاسهای بدنسازی و رنگ مورد علاقه، به مسیرت ادامه میدهی در و دیوار شهر پر شده است از عکس فلان هنرمند که امروز در افتتاحیه فلان رستوران یا نمایشگاه حضور مییابد.
سری به شبکههای اجتماعی میزنی همه صفحهها پر شده است از خبرهایی از سلیبریتیها، از اینکه فلان ورزش کار هنرپیشه شده است، آلبوم موسیقی فلان فوتبالیست یا بازیگر فردا به بازار میآید، عکس سلفی هنرمندان در افتتاحیه گالری نقاشی فلان بازیگر، خواستگاری آقای فلان از خانم فلان، چرا فلان زوج طلاق گرفته اند، صحبتهای جالب فلان بازیگر و کاندید شدن سلیبریتیها در انتخابات پیش رو.
به خانه برمیگردی بعد از کمی استراحت تلویزیون را روشن میکنی بازپخش فلان برنامه پربیننده را نمایش میدهد با استیجهای آنچنانی، میهمان این قسمت از برنامه، مجری بزنامه پربیننده دیگری است که چند ساعت زودتر پخش میشود و از رازهای موفقیت هم دیگر صحبت میکنند، تازه چند وقت پیش مجری این برنامه خودش به عنوان میهمان در یک برنامه دیگر شرکت کرده بود و از خودشان پذیرایی کرده اند، کانال را عوض میکنی هنرمندی که صبح صدایش را از رادیو شنیده بودی این بار تصویرش را نیز میبینی و از نحوه ورود خود به سینما، خوانندگی و بازیگری میگوید، اولین نقشی که بازی کرد، اولین گلی که نزد و اولین آلبومی که فروش نکرد. سوالات ادامه دارد و در آخر یک صحبت با مردم و این سکانس هر روز زندگی ماست.
سلیبریتیهایی که نه دغدغه آزادی دارند، نه آب و نه نان، نه دغدغه فقر بیکاری دارند نه دغدغه فساد، نه با محیط زیست کار دارند و نه با معضلات اجتماعی. تنها نگرانی که دارند تعداد لایک و کامنتهای شبکههای اجتماعی شان است، یا در نهایت مارک لباسشان، یا مدل مو و آرایش سر و صورتشان. مصرفگراهایی که تضاد بین گفتار و رفتارشان مشهود است و بیشتر از آنکه بر شکوفایی فرهنگ یک مملکت تاثیر گذار باشند بر میزان ورود وسایل آرایشی و کلینیکهای زیبایی تاثیر گذارند.
جماعتی که روز به روز سطحی نگری را در سطح جامعه گسترش میدهند و باعث شده اند تا تلاش و خلاقیت آن چند درصد هنرمند مردمی نیز به چشم نیاید. طبقه خلاقی که به لطف این جماعت به گوشه رینگ رانده شده اند و خبری از آنها منتشر نمیشود ولی در مناسبات مهم اجتماعی به روایت تاریخ پشت مردم را گرفته اند و خود را هزینه کردهاند. حالا ما ماندهایم و الگوهای مصرفگرای سطحینگر همه فن حریف، که همه را خواسته و ناخواسته به لطف انحصار رسانهها درگیر خود کردهاند، جماعتی که پوشش گسترده اخبار آنها باعث شده است تا مسائل اصلی سر به مهر بمانند. جماعتی که تا تکلیف مان را با آنها مشخص نکنیم این دور باطل را سالهای سال با موضوعات بی محتواتر خواهیم داشت.