گروه مقالان: باز هم یکی از دلواپسانی که شلوغ کاری، غوغا سالاری و مظلوم نمائی از مشخصه های رفتاری ایشان است، از وقت گرانقدر مجلس که طبیعتاً باید صرف حل مشکلات کلان کشور بشود، برای رجز خوانی و حمله به دولت و خصوصاً شخص رئیس جمهور محترم بهره گرفته است. رئیس جمهوری که برخاسته از نهاد مقدس حوزه علمیه و ملبس به لباس مقدس پیامبر اسلام است. در دوران مبارزات نهضت، زیر لوای ولایت حضرت امام (ره) و دوشادوش رهبر معظم انقلاب و سایر مبارزین، با حکومت طاغوت و رژیم مخوف پهلوی مبارزه کرده است.
از ابتدای انقلاب اسلامی همواره در مناسب خطیر قانون گذاری، نظامی و امنیتی به کشور و انقلاب خدمت کرده است. بر اساس قوانین جمهوری اسلامی و با رأی مستقیم اکثریت ملت ایران به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده و با تفویض ولایت امر و تحلیف مجلس شورای اسلامی اقدام به تشکیل دولت نموده است. اعضای کابینه اش پس از اظهار نظر نمایندگان مخالف و موافق، از اکثریت نمایندگان محترم ملت، رأی اعتماد گرفته اند.
با همه این اوصاف این نماینده مجلس در نطق خود و از تریبون مقدس مجلس شورای اسلامی، ضمن توهین آشکار به مقام دوم کشور، ایشان را نه تلویحاً که بلکه مستقیما بعنوان جاسوس انگلیس معرفی میکند. جناب نماینده، خطاب به رئیس جمهور محترم میگويد: «آیا قرار است رساله دکترای خود را که در دانشگاه گلاسکوی انگلیس ارائه دادید که مربوط به تعطیلی شرع اسلام میشد و اطلاعات مهمی را در آن با وقاحت در اختیار انگلیسیها قرار دادید با شعار اعتدال فرقهگرایی دیگری پایهگذاری کنید؟»
درد را به کجا بايد ببریم؟! یک نماینده که به غلط در اردوگاه ارزشیها جای گرفته، رسماً صفاتی چون وقاحت و وقیح بودن را نثار منتخب ملت میکند و ایشان را به جاسوسی متهم میکند، با این اوصاف مگر میشود ملت ایران از صهیونیستها بنالد؟ در شرایطی که از تریبون مجلسی که عصاره فضائل نامیده شده، در رأس امور خوانده می شود و انتظار است نمایندگانی مدرس وار داشته باشد، یک نماینده به راحتی رئیس جمهور کشور با اینهمه سوابق درخشان را به باد حمله، اهانت و تهمت قرار دهد، مگر جائی هم میماند که دیگر ملت و دولت از تریبونهای بین المللی گلهمند باشد که چرا حرمت ایران و ایرانی را نگه نمی دارند؟
جالب اینکه این نماینده در ابتدای نطقش مدعی می شود که قصد نقد دلسوزانه دارد، کما اینکه می گويد: ««اظهارات اخیر رییس جمهور در وزارت کشور و نشست مطبوعاتی جای انتقاد و نقدهای دلسوزانه دارد»». حال شما مخاطب محترم تصور بفرمائید که اگر از ابتدا نیت این نماینده محترم این بوده که نقد بی رحمانه و غیر دلسوزانه ائی داشته باشد، دیگر با چه ادبیاتی سخن می گفت و چگونه حمله می کرد؟! تازه قضیه آنجائی جالبتر می شود که او مدعی می شود که دولت جو خفقان و فضای برخورد ظالمانه و خارج از منطق با منتقدان دلسوز خود بوجود آورده است. آنجا که اظهار میدارد: تخریب و تهدید که در تاریخ ریاست جمهوری اسلامی کم سابقه بوده است، پای نهادهای ملی را به میان کشیدن، پرداختن شما به حاشیهها و به زبان آوردن الفاظ فاقد محتوای فرهنگی و منکوب کردن منتقدین که توسط رسانههای حامی شما نیز حمایت میشود و با الفاظ افراطیها، بیشناسنامهها، شهروندان درجه دو، دلواپسها، عصر حجریها، از جای خاص تغذیه شوندهها، اقلیتها به پشت سر نگاه کنندهها، آخرت نشناسها، زمین خوردهها، آیا این الفاظ و القاب از روی انصاف است؟ یعنی تازه دولت فضای امنیتی و منکوب کردن منتقدین ایجاد کرده و این جناب اینطور رئیس جمهور را به باد اهانت و تهمت می گیرد، حال اگر فضای آزادتری برای فحاشی و هتاکی بود، دیگر بنا بود چه کند را تنها خود حضرتشان و خدای عالم الغیب می دانند و بس.
در آخر هم نتیجه گرفته که دلیل راه اندازی جو (موهوم) خفقان توسط دولت این است که نمی تواند به منطق قوی و مستدل و عالمانه و از سر دلسوزی ایشان و همفکرانشان (البته می دانید که منظورشان از منطق و دلسوزی و خیر خواهی، همین فحاشی ها و اتهامزنی هاست)، جواب منطقی بدهد. اینهم عین کلام گهربارشان: ««شما قدرت پاسخگویی به مواضع منطقی و خردمندانه و دلسوزانه و انقلابی آنها را ندارید و از این رو دست به تکذیب، تهدید و تخریب آنها زدهاید!» انشاء الله خداوند منّان به مدعیان بصیرت و انصاف، بصیرت و انصافی عطا فرماید تا سرنوشت کشور و این ملت نجیب را با آمال حزبی و اغراض شخصی خود و گروهشان گره نزنند. بحمدالله ملت ایران همیشه در دفاع از دین و کشور و ایستادگی بر سر منافع ملی، جلوتر از این قبیل مدعیان نخبگی و خواص بودن، ایستاده است.