مردانگی سن و سال نمیشناسد
ايسنا , 22 آبان 1395 ساعت 9:31
گروه جامعه: در تاریخ، انسانهایی بودند که با سن کمشان راه شهدای کربلا را ادامه دادند، شهدای هشت سال دفاعمقدس نمونه بارز رهروان حسینی هستند که در آن، سن و سال مهم نبود مهم غیرت و مردانگیشان بود که تا وقتی جان در بدن داشتند مقابل دشمنان اسلام و انقلاب ایستادند.
انسانهایی هستند که وقتی سری به زندگیشان میزنی به مطالبی دست مییابی که هر کدامشان برایت درسی در زندگی است که باید به یاد داشته باشی، شهدا انسانهایی بودند که از سرنوشت قابل توجهی برخوردار بودند و وقتی زندگیشان را مرور میکنی در باورت نمیگنجد که چطور و چگونه؟
چطور و چگونه علامت سئوالهایی است که از زندگی شهدا مطرح میشود. شهید سعید حسنیتنها یکی از شهدای زنجانی است که وقتی زندگیش را مرور میکنی برخی نکات توجهت را جلب میکند، سعید در سال 1345 در زنجان متولد شد و و در سن بیست سالگی بود که به شهادت رسید. 25 بهمن سال65 زمان شهادت سعید حسنیتنها در شلمچه است که در تاریخ مردانگی این دیار ثبت و ضیط شده است.
وصیتنامه شهید سعید حسنیتنها
بسم الله الرحمن الرحیم
یاالله، یا محمد(ص)، یا علی، یا حسن، یا حسین تشنه لب
خدایا! می دانی، با چه زبانی میخواهم، با تو سخن بگویم. ای معبود من! میدانی به چه دلی میخواهم، این کلمات را بنویسم. خدایا!میدانی، کدام دستها را میخواهم به درگاهت، دراز کنم. مولاجان! تو همه اینها را میدانی! آگاهی به همه پنهانها. خدایا! تو خیلی به من نعمت دادی، چه کنم، نتوانستم، شکر آن نعمت را به جا آورم. میدانم! آقای من، تو بندهات را دوست داری، وقتی بندهات تو را میخواند تو زود جوابش میدهی، تو خیلی خوبی، من به تو خیلی علاقه دارم، ولی چه کنم، شیطان رهایم نمیکند.
کمکم کن، خدا که این طنابی که شیطان به گردنم، انداخته آن را پاره پاره کنم. یا سیدی! یاران همگی رفتند، آنان برای تو بودند،همه چیزشان از آن تو بود. اصلا خود را به تو سپرده بودند. چون به تو اطمینان داشتند، چون این طور بودند تو هم آنان را به پیش خود خواندی تا در پیش حسین تو باشند و از یاران او، ولی ما ماندیم در این دنیای پر از معصیت. خدایا! آنان با تو، چگونه سخن گفتند، چگونه تو را خواندند، تا تو هم این گونه آنان را پذیرفتی. اما ما چه کنیم؟ چگونه مثل آنها باشیم، آیا می توانیم مثل آنها باشیم؟
ولی ای خدای مهربان! یک آرزو دارم از تو می خواهم، به حق زهرایت، به حسینت به علی، که این خواسته مرا رد نکنی. ای خدا! میخواهم، طوری شهید بشوم که جسدم در بیابانها بماند، یا تکه تکه شوم و بعد پوسیده شوم و با خاک مخلوط گردم تا وقتی این رزمندگان و بسیجیان رد میشوند، همراه با گرد و غبار به صورت مبارکشان، به چهرههای نورانی شان بنشینم، تا افتخار کنم که پروردگارا! من هم، همراه خاک به صورت بندههای خوب نمونهات نشستم، تا تو به احترام آنها، به خاطر آن زحماتی که میکشند،مرا ببخشی تا در جلوی حسینت شرمنده نباشم؟؟؟؟
دست نوشته شهید
بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
ای خدای مهربان، ای کسیکه ما را به دنیا آوردهای. معبودا، من گنهکارم، روسیاهم، معصیت کارم. خداوندا، تو را قسمت میدهم به احترام آقا امام زمان (عج) و به جان حسین که سرش را در راه قرآن تو از دست داد. ولی یک چیزش را دشمن از او نگرفت، و ان هم ایمان او بود.
خدایا به جان مادرش زهرا و به جان خواهرش زینب (س) گناهان مرا ببخش. خدایا اگر گناهان مرا نبخشی و مرا عفو نکنی طاقت عذاب آخرت تو را ای خدا ندارم. چون بدنم ضعیف است اگر تو مرا نبخشی در روز قیامت پیش امام حسین (ع) و امام علی (ع) و حضرت محمد (ص) و سایر امامان و امام زمان روحی له الفداه چگونه سرم را بلند کنم و آن موقع که نامه اعمال مرا به خودم دهی وقتی آن گناهان را ببینم چه خواهم کرد.
خدایا به تو پناه می آورم از شر شیطان و نفس این دو مرا اسیر خود می کند. خدایا از تو می خواهم مرا یک لحظه به خودم وا نگذاری. ای خدا، ای معبودا، سبحانا، کریما، به من اخلاقی نیکو عطا کن، اخلاقی که بتوانم بندگان تو را بعد از اینکه خودم را ساختم، آنها را به راه راست هدایت کنم، تا بتوانم امر به معروف و نهی از منکر کرده باشم.
خدایا خودت گفتی (ادعونی استجب لکم) بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را. به من نیرویی ده تا موقعی که در این دنیا هستم آن چیزی که تو را راضی می کند انجام دهم تا در آخرت تو از من راضی باشی.خدایا، گناه زیادی کرده ام، غیبت کردهام، دروغ گفتهام، ولی الان بیدار شدهام، فهمیدهام چه کاری میکردم و الان میفهمم که خدایی جز خدای مهربان نیست که مهربان و رحیم است، عفو کننده و بخشاینده است. و ای خدا آنهایی که با تو دشمنی میکنند، با پیامبر تو بداخلاقی کردند و دخترش فاطمه را با سیلی زدند و در خانه آنها را سوزاندند، آنهایی که علی را خانهنشین کردند. خدایا اینها را هر چه زودتر نابود و عذابشان را زیادتر کن.
بارالها، من آروزی شهادت دارم اگر من لیاقت شهادت را دارم به من نصیب کن خدایا به من نیرویی ده که تا زندهام، رنجها و سختیهایی را که در راه تو است تحمل کنم تا در روز قیامت بلکه راحتتر باشم. بارالها، امام ما را تا انقلاب حضرت مهدی (عج) نگهدار. رزمندگان را پیروز گردان. خدایا از تو میخواهم دعاهای مرا مورد اجابت قرار دهی.
کد مطلب: 120266