انتخابات ریاست جمهوری 96 میدان و عرصهای دیگر برای آرایش و رقابت سیاسی گفتمانهای موجود در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران است تا قدرت، جایگاه و میزان مقبولیت خود را در محضر مردم جامعه به آزمون بگذارند. رقابتی که بیشک خواست و اراده مردم و رأیدهندگان، سمتوسو و نتیجه نهایی آن را مشخص خواهد کرد. اما این انتخابات با دیگرانتخابهای برگزارشده پیشین یک تفاوت اساسی خواهد داشت؛ که این تفاوت در شیوه رقابت وترکیب آن است.
اگر تا قبل از این، معمولاً رقابت و پیکار سیاسی بهصورت مصاف یک گفتمان در برابر گفتمان دیگری بوده است، در انتخابات 96 بهگونهای خواهد شد که در آن دو گفتمان در برابر یک گفتمان قرار خواهد گرفت. بهطور قطع آنچه این شیوه از رقابت و پیکار پرتحرک که در یکسوی آن دو گفتمان اصلاحطلبی و اعتدالگرایی و در دیگر سوی آن گفتمان اصولگرایی قرار گرفته را ایجاد کرده است تأثیرگذاری شرایط کنونی جامعه، میزان همسویی و همجوشی گفتمانها و خواست عمومی مردم است.
گفتمانهای اصلاحطلبی و اعتدالگرایی به دلایل شباهتهای بسیاری که در نظریه و عمل، شاخصهها و اهداف و توانایی بسیار بالا در همپوشانی و همجوشی باهم دارند، به مصاف گفتمان اصولگرایی خواهند رفت. آنچه از شواهد عینی و وضعیت کنونی جامعه برداشت میشود حاکی از تمایلات اکثریت مردم جامعه به گفتمانهای اصلاحطلبی و اعتدالگرایی است. این دو گفتمان به سبب جذابیت شاخصهها و ویژگیهای خود توانسته است تا بخش بزرگی از جامعه ایرانی را با خود همراه کنند. نتایج انتخابات ریاست جمهوری 92 و انتخابات اسفند 94 گواه روشنی از تمایلات اکثریت مردم جامعه به این دو گفتمان است.
در سوی دیگر میدان رقابت، گفتمان اصولگرایی قرار دارد که یکه و تنها باید به مصاف این دو گفتمان برود. گفتمان اصولگرایی ضمن آنکه نتوانسته است به طرز شایسته و بایستهای بر میزان اقبال عمومی جامعه نسبت به خود بیفزاید، اتفاقاً برعکس از میزان تمایلات مردم به آن نیز تا حد زیادی کاسته شده است. دلایل عدم همراهی کامل و کاهش تمایلات جامعه را باید در نوع عملکرد و رفتار گفتمان اصولگرایی جستجو کرد.
تمایل و تلاش برای به حاشیه راندن نیروهای مخالف و رقیب، استفاده از تبلیغات سلبی و تخریبی علیه گفتمانهای رقیب خود، نبود مؤلفههای تازه و جذاب، عدم توجه کافی به خواست و سلایق عمومی مردم جامعه، افراط و تندروی در بخشی از نیروهای خود و مهمتر از آن نارضایتی اکثریت جامعه از عملکرد پراشتباه دولت احمدینژاد در عرصه داخلی و خارجی بنا بر اعتراف خود دولتمردان نظام که کشور را به سوی لبه پرتگاه و خط فلاکت کشانده بود، از دلایل تنزّل و افول جایگاه گفتمان اصولگرایی هستند.
پیوند معنادار و مثبت گفتمانهای اصلاحطلبی و اعتدالگرایی که در جهت توجه و تحقق هرچه بیشتر منافع ملی و مصالح عالیه نظام و انقلاب با درک صحیح ومنطقیتر از شرایط و تحولات داخلی و بینالمللی و نگاه ویژه به خواست اکثریت مردم، پرهیز از افراط و تندروی و در پیش گرفتن خط اعتدال تنظیم شده است، جایگاه برتر و ویژهای رادر عرصه سیاسی و اجتماعی ایران برای این دو گفتمان فراهم کرده است. آنچه در عمل موجب شده که از هماکنون گفتمان اصولگرایی میدان رقابت را به گفتمانهای رقیب خود واگذار نماید، علاوه بر خطاهای استراتژیک و بهتبع آن کاهش پایگاه اجتماعی خود باید در ضعف اساسی و کمبود درداشتن چهرهای شاخص برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری 96 دانست.
بر این اساس در صورت نامزدی دوباره روحانی بهعنوان نماینده گفتمانهای اصلاحطلبی و اعتدالگرایی در انتخابات، ایشان برای یک دوره دیگر از سوی مردم به ریاست جمهوری انتخاب خواهد شد. حتی برفرض عدم نامزدی روحانی، این دو گفتمان با داشتن گزینههای ذخیره بسیار شاخص و مطرح برای نامزدی نظیر سیدحسن خمینی، ظریف و عارف خواهد توانست قوه مجریه را در اختیار گرفته و همچنان جایگاه برتر را در عرصه سیاسی و اجتماعی نگاه دارد.
با این اوصاف شیوه صفآرایی و پیکار آتی میان گفتمانهای مطرح و مهمتر از آن نقش همیشگی و تاریخی مردم در تعیین سمتوسوی تحولات و فرآیندهای سیاسی و اجتماعی، نتیجه نهایی انتخابات ریاست جمهوری و نیز انتخابات شوراهای شهر بهویژه در شهر تهران را به سود گفتمانهای اصلاحطلبی و اعتدالگرایی رقم خواهد زد.